پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- یکی از آسیب‌هایی که مدت‌های طولانی است جامعه ما را درگیر کرده، بحث دوستی‌های قبل از ازدواج یا به عبارتی دیگر دوست پسری و دختری است که میان نوجوانان دبیرستانی و جوانان دانشجو دیده می‌شود.

يكي از نيازهاي اساسي زندگي انسان، تعامل و ارتباط با ديگران است. انسان در طول رشد خود، پيوسته براي بقا و پيشرفت خويش، محتاج ارتباط با ديگران است كه بين اين امر با سلامت رابطه‌اي نزديك وجود دارد. تمام انسان‌ها به دنبال يافتن كساني هستند كه با آنها احساس خوشبختي كنند و از زندگي با آنها لذت ببرند و در كنارشان منفعت بيشتري كسب كنند.

در بين ارتباطات انساني، نياز به ارتباط با جنس مخالف هم در مقطعي از زندگي انسان مطرح مي‌شود و اين زماني است كه پسر و دختر تصميم مي‌گيرند تا همسر آينده‌شان را انتخاب كنند و در اين ارتباط مقطعي كه لازمه شناخت از همديگر است، اصولي مطرح هستند. البته اين ارتباط‌ها و علاقه‌ها منشأ تشكيل خانواده و بقاي نسل و ادامه حيات مي‌شوند، ولي بايد در چارچوب اصول اخلاقي و شرعي باشند. گاهي اين علاقه دروني به جنس مخالف و نياز به ارتباط با او، از چارچوب هنجارهاي اجتماعي و ديني خارج مي‌شود.

پژوهشی روی ١٣٨٥ نوجوان ١٨-١٥ساله تهرانی، نشان داد که ٢٧,٧‌درصد پسران نوعی از ارتباطات با جنس مخالف را گزارش کردند. اين پژوهش مانند برخي ديگر از تحقيقات انجام شده، میزان شیوع، دلایل و انگیزه‌های معاشرت‌ها را جست‌وجو کرده و کمتر به اثرات اجتماعی و خانوادگی آنها پرداخته‌ است. از سوی دیگر، همزمان با روند افزایشی معاشرت‌های قبل از ازدواج با جنس مخالف، میزان ناکامی و شکست در ازدواج‌ها نیز سیر صعودی یافته است؛ به‌طوری‌که در ‌سال ١٣٩٠ نسبت ازدواج به طلاق در کشور ٦ به یک و در تهران ٣ به یک بوده است. (سازمان ثبت‌احوال ١٣٩١) این امر نگرانی سیاست‌گذاران فرهنگی و جامعه‌شناسان را برانگیخته و آنها را بر آن داشته تا به بررسی ریشه‌های این معضل بپردازند.

در مقایسه با معاشرت‌های قبل از ازدواج، مطالعات بیشتری روی طلاق و عوامل مرتبط با آن انجام شده است، ولی به‌ندرت به عامل «معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج» به‌عنوان یک عامل تأثیرگذار بر طلاق پرداخته شده است. برای یافتن ارتباط بین تجربه معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج و احتمال رخداد طلاق، مطالعه‌ای ترکیبی (کمی و کیفی) در جامعه جوانان تحصیلکرده دانشگاهی در تهران در‌ سال ١٣٩٠ انجام شد. این مقاله براساس نتایج کمی، مطالعه اصلی است.

در تحقيق مذكور، فقط تأثیر معاشرت‌های قبل از ازدواج با جنس مخالف در احتمال طلاق بررسی شده است. فرضیه آزمون این است که بین تجربه معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج و افزایش احتمال طلاق، رابطه معنی‌داری وجود دارد. همچنین این گزارش درنظر دارد نشان دهد که داشتن معاشرت با غیرهمسر و همسر کنونی قبل از ازدواج، چه ارتباطی با احتمال جدایی یا طلاق دارد؟ تعداد معاشرت‌های قبل از ازدواج چگونه با طلاق ارتباط دارد؟ و درنهایت تأثیر دوستی‌ها و معاشرت‌های پیشرفته‌تر با همسر یا فردی غیر از همسر، بر احتمال طلاق چیست؟

یافته‌های تحقیق
میانگین سن ازدواج در افراد در شرف طلاق کمی بیشتر از افراد دانشجوی همسردار بود (٢٣,٨ در مقابل ٢٢.٤ سال)؛ همچنین دانشجویان متأهلی که کمتر یا مساوی ٥‌سال از زندگی زناشویی‌شان گذشته است، به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد در شرف طلاق بودند (٦٤.٢درصد در مقابل ٤٣.٨درصد). در عوض‌درصد افرادی که بین ٦ تا ١٠‌سال از زندگی مشترکشان گذشته بود، در بین افراد در شرف طلاق تقریبا دو برابر افراد متأهل بود (٢٩.٢درصد در مقابل ١٥.٧درصد). این امر حاکی است که میانگین مدت ازدواج افراد در شرف طلاق، بیشتر از دانشجویان متأهل است. سبک همسرگزینی در بین افراد متأهل همسردار، تفاوت معنی‌داری با افراد در شرف طلاق دارد؛ به‌طوری‌که ازدواج براساس رابطه دوستی قبل از ازدواج به‌طور معنی‌داری در بین افراد متأهل بود (حدود ٣٠درصد در مقابل ٢١درصد)؛ درحالی‌که ازدواج سنتی بین هر دو گروه تقریبا فرقی نداشت (٥٢.١درصد در مقابل ٥١.٦درصد.)

نسبت تحصیلات دیپلم و فوق‌دیپلم در زمان ازدواج در مقایسه با تحصیلات لیسانس و بالاتر، در بین افراد در شرف طلاق بیشتر از این نسبت در بین افراد متأهل بود. مشابه همین نتایج نیز در مورد تحصیلات همسر در بدو ازدواج دیده شد. نمره متغیر همخوانی با سازگاری اقتصادی، فرهنگی و مذهبی با همسر در بین متأهلان همسردار به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد در شرف طلاق بود (به ترتیب ٣,٧٨ در مقابل ٢.٩٢، ٣.٨٠ در مقابل ٣.٢٢ و ٣.٩٢ در مقابل ٢.٩٤). تأیید همسر توسط خانواده در بدو ازدواج نیز در افراد متأهل به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد در شرق طلاق گزارش شد (نمره میانگین ٤.٠٦ در مقابل ٢.٥٩). درحالی‌که شناخت از همسر در بدو ازدواج در بین افراد متأهل و در شرف طلاق اختلاف معنی‌داری نداشت.

تجربه این معاشرت‌ها به‌خصوص اگر معاشرت‌ها متعدد و پیشرفته باشد، نه‌تنها می‌تواند بر تمایل به ازدواج و سن ازدواج به‌خصوص در بین پسران تأثیر داشته باشد، یعنی موجب تمایل کمتر به ازدواج و افزایش سن ازدواج شود، بلکه می‌تواند اثر منفی در کیفیت ازدواج و احتمال بیشتر طلاق و تصمیم به جدایی داشته باشد؛ به‌طوری‌که این تجربیات تغییرات نگرشی و ارزشی نسبت به جنس مخالف، همسر آینده، ماهیت ازدواج، تعهد و جایگزین‌های ازدواج در خارج از چارچوب ازدواج ایجاد می‌کند و موجب افزایش احتمال طلاق در افراد پس از ازدواج می‌شود.

جنس مخالف1

بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع سبک همسرگزینی از طریق دوستی و رابطه عاطفی قبل از ازدواج در بین افراد تحصیلکرده در شرف طلاق، به‌طور معنی‌داری بیشتر از افراد تحصیلکرده متأهل است. همچنین میزان همخوانی اقتصادی، فرهنگی و مذهبی در افراد در شرف طلاق نسبت به افراد متأهل، کمتر است.

پیشنهادات
با توجه به تأکید بر مسأله خانواده در جامعه ایران و استحکام خانواده به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نهادهای جامعه، توجه به ریشه‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، طلاق و آسیب‌شناسی وضع موجود اهمیت وافری دارد. لذا ‌باید به نقش این نوع معاشرت‌ها در تحولات خانواده و ازدواج، بیش از پیش توجه شده، درباره آنها تحقیق و کارشناسی بیشتری انجام شود. به این معنی که غیر از نقش عوامل مختلف اقتصادی و اجتماعی مرتبط با ازدواج و طلاق، نقش گسترش سایر جایگزین‌های ازدواج به شکل معاشرت با جنس مخالف قبل از ازدواج در تحولات خانواده و طلاق بیشتر لحاظ شود.

براساس نتایج این تحقیق پیشنهاد می‌شود، مداخلات اجتماعی و آموزشی جامعی در خانواده‌ها و جوانان طراحی شود تا آسیب ناشی از معاشرت‌های پیشرفته و متعدد با جنس مخالف قبل از ازدواج و معاشرت‌های بدون قصد ازدواج کاهش یابد.

در آموزش‌های مربوطه، به حفظ کیان خانواده و تشویق ازدواج به موضوع معاشرت‌های قبل از ازدواج و ارزش‌های مربوط به آن بیش از پیش پرداخته شود تا سیاست‌گذاری‌ها موفق‌تر باشند. بسیاری از باورهای غلط در بین جوانان و خانواده‌ها درخصوص این نوع معاشرت‌ها و تأثیرات آن بر همسریابی، کیفیت ازدواج و طلاق، با اطلاع‌رسانی نتایج این طرح به جوانان و خانواده‌ها می‌توانند اصلاح شوند.

اقدامات فرهنگی مناسب باهدف قرار دادن جوانان و خانواده‌ها انجام شود تا اثرات نامطلوب ارتباطات عاطفی متعدد و پیشرفته قبل از ازدواج را بر احتمال طلاق نشان دهند.

مشاوران جوانان و خانواده‌ها می‌توانند در مشاوره‌های خود از نتایج این تحقیق بومی در جهت اصلاح باورهای نادرست جوانان مدد بگیرند. آموزش‌هایی درخصوص نحوه تأثیرات این نوع ارتباطات با نیات مختلف و ماهیت متفاوت بر طلاق برای مشاوران خانواده‌ها، روانشناسان مشاوره، مراکز آموزشی و جوانان تدارک دیده شود. محققان علوم اجتماعی بیش از پیش نقش این‌گونه معاشرت‌ها را در مسائل و آسیب‌های خانواده مانند فرار دختران، طلاق، خیانت و ... جدی گرفته و به آن بپردازند.(مهرخانه)