شکر برای قلب از نمک خطرناکتر است
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- بیماری قلبی-عروقی عامل اصلی مرگ و میر زودرس افراد در کشورهای در حال توسعه است و پرفشاری خون مهمترین عامل خطرساز این بیماری به شمار میآید. به همین دلیل، کنترل مناسب فشارخون از اهداف اساسی بهداشت عمومی کشورها بهشمار میآید.
از سالیان دور بیشتر تمرکز راهکارهای تغذیهای مبارزه با پرفشاری خون بر سدیم قرار داشته است. اگرچه فواید بالقوه راهکارهای کاهش سدیم مصرفی مورد بحث است، حقیقتی که بیشتر دانشمندان در مورد آن اتفاقنظر دارند، این است که غذاهایی که به صورت صنعتی فراوری میشوند، از منابع اصلی سدیم رژیم غذایی بهشمار میآیند. از طرف دیگر، میزان شکر افزوده این نوع مواد غذایی نیز بالاست و ممکن است تاثیرات نامطلوب این غذاها بر فشارخون و خطر بیماریهای قلبی- متابولیک، مستقیما از مقادیر بالای شکر این غذاها ناشی شود و نه از سدیم و نمک موجود در آنها.
شکر، متهم اصلی پرفشاری خون
پژوهشگران در یک مقاله مروری جدید با بررسی مطالعات همهگیرشناختی و مشاهدهای انجام شده روی انسانها و حیوانات به این نتیجه رسیدند که احتمالا بالا رفتن فشار خون با مصرف غذاهای فراوری شده بیشتر ناشی از شکر موجود در این مواد است تا میزان نمک آنها. محققان این مطالعه بر این باورند که شکر افزوده موجود در غذاهای فراوری شده بهویژه فروکتوز، مسوول افزایش فشار خون و دامنه تغییرپذیری آن و نیز بالا رفتن ضربان و نیاز ماهیچههای قلب به اکسیژن بوده و با ایجاد التهاب و تشدید مقاومت به انسولین، باعث گستردهتر شدن اختلال متابولیک موجود میشود. البته با پذیرش این موضوع، باز هم هیچ خدشهای بر صحت توصیههای مربوط به پرهیز از مصرف غذاهای فراوری شده وارد نشده و نتایج این مقاله مروری تنها به این نکته اشاره دارد که ممکن است فواید حاصل از رعایت کردن این توصیه بیشتر به کاهش مصرف کربوهیدراتهای بسیار تصفیه شده برگردد تا سدیم موجود در این غذاها (که رابطه ضعیفتری با فشار خون داشته و حتی شاید رابطه معکوسی با خطر بیماریهای قلبی- متابولیک داشته باشد). پژوهشگران معتقدند، زمان آن فرارسیده که تمرکز دستورالعملهای تغذیهای از نمک برداشته شده و به سمت افزودنی خطرناکتر یعنی «شکر» سوق داده شده و غذاهای تصفیه و فراوری شده صنعتی (که بسیاری از مواد مغذی و مفید خود را از دست دادهاند) با غذاهای طبیعی کامل جایگزین شوند. کاهش مصرف شکر افزوده، بهویژه در مقادیری که در غذاهای تولید شده به روش صنعتی دیده میشود، نه تنها سبب کاهش فشار خون میشود بلکه ممکن است در حل مسایل گستردهترناشی از بیماریهای قلبی- متابولیک نیز راهگشا باشد.
همانطور که ذکر شد، برخی از مطالعات وارد شده در این بررسی از نوع همهگیر شناختی بودند. در ا ین نوع مطالعات تلاشی برای کنترل تاثیر عوامل مخدوش کننده نمیشود و در حقیقت مطالعات همهگیر شناختی بیشتر نقش ارائه فرضیههای مختلف را برعهده دارند. برعکس، مطالعات مشاهدهای و مداخلهای کوچک با ایجاد تغییر در یک عامل خاص در یک دوره زمانی کوتاه، درستی فرضیههای پیشنهاد شده را میآزمایند. محدودیت اینگونه مطالعات این است که نمیتوان با اطمینان نتایج به دست آمده را از این بررسیهای کوتاهمدت با تاثیرات مادامالعمر یک عامل برابر و مشابه دانست. اگرچه هر دو نوع مطالعه محدودیتهای خاص خود را دارند، در کنار هم اطلاعات بسیار ارزشمندی را در اختیار پژوهشگران قرار میدهند.
نتیجه حاصل از مرور این مطالعات که شکر برای قلب خطرناکتر از نمک است، بسیار قابل تامل است. متخصصان قلب سالها بود که میدیدند کاستن از نمک مصرفی در بیماران، نتیجه مثبت مورد انتظارشان را در بر ندارد. عجیب است که تا به حال تمام تمرکز روی نمک بوده و تقریبا نقش شیرینیها در این زمینه نادیده گرفته شده است. در این مقاله پیشنهاد شده که تغییر در میزان شکر رژیم غذایی میتواند تاثیر چشمگیرتری بر میزان فشار خون بیماران داشته باشد. کاستن از میزان نمک موجود در غذاهای فراوری شده، ممکن است باعث مصرف بیشتر این مواد توسط افراد شده و در نتیجه به صورت معکوس، سبب بالا رفتن میزان شیوع بیماریهای کاردیومتابولیک شود. بررسی کارآزماییهای بالینی که حداقل به مدت 8 هفته ادامه داشتند، نشان داد که بالا بردن میزان شکر مصرفی، میتواند فشار خون سیستولیک را تا 9/6 میلیمتر جیوه و فشارخون دیاستولیک را تا 6/5 میلیمتر جیوه افزایش دهد. وقتی پژوهشهایی که از نظر مادی توسط صنایع مربوط به شکر حمایت شده بودند، از بررسی خارج شدند، میزان افزایش فشارخون سیستولی و دیاستولی به ترتیب به 6/7 و 1/6 میلیمتر جیوه رسید. پژوهشها نشان دادهاند که مصرف سه لیوان نوشیدنی فاقد الکل میتواند فشار خون را به صورت میانگین حدود 9/15 میلیمتر جیوه و تعداد ضربان قلب را به اندازه 9 ضربه در دقیقه افزایش دهد و خطر مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی-عروقی در افرادی که 25درصد کالری روزانه خود را از مصرف شکرهای افزوده تامین میکنند، تقریبا 3 برابر سایر افراد است.
عملکرد فروکتوز مصنوعی
فروکتوز از طرفی مستقیما سبب تحریک سیستم سمپاتیک شده و از سوی دیگر به صورت غیرمستقیم باعث تشدید مقاومت به انسولین و بالا رفتن میزان ترشح این هورمون میشود. افزایش تحریک سمپاتیک با مصرف غذاهای سرشار از فروکتوز، یکی از مکانیسمهایی است که برای توجیه تاثیر قندها در بالا بردن ضربان و برونده قلبی، احتباس کلیوی سدیم و بالا رفتن مقاومت عروقی پیشنهاد میشود و البته تمامی عوامل فوق میتوانند سبب افزایش فشار خون و بالا رفتن نیاز عضلات قلب به اکسیژن شوند. در یک مطالعه، استفاده از یک رژیم غذایی سرشار از فروکتوز تنها به مدت 2 هفته، نهتنها سبب افزایش میانگین فشار خون 24 ساعته شرکتکنندگان به میزان 5/7 میلیمتر جیوه و بالارفتن 8 درصدی تعداد ضربان قلب آنان شد، بلکه میزان تریگلیسیرید، نمایه HOMA (معیاری برای سنجش میزان مقاومت به انسولین و کارکرد سلولهای بتای لوزالمعده) و میزان انسولین ناشتای این افراد را نیز بهطرز معنیداری افزایش داد. در سایر مطالعات نیز، مصرف فروکتوز اضافی با 2 برابر شدن شیوع نشانگان متابولیک همراه بوده است. میزان مصرف شکرهای افزوده در ساکنان ایالات متحده 2 تا 8 برابر مقادیر توصیه شده توسط سازمان جهانی بهداشت و انجمن قلب آمریکاست، این نسبت در بین نوجوانان آمریکایی به 6 تا 16 برابر میرسد.
نکته جالبی که در این مطالعه به آن اشاره شده، این است که به نظر نمیرسد، مصرف شکر و فروکتوز طبیعی مانند آنچه که در میوههای کامل و غیرفراوری شده دیده میشود، با عوارض فوق همراه باشد. در حقیقت از نتایج مطالعه چنین برمیآید که مصرف قندهای طبیعی در زمینه بیولوژیک خود، نهتنها مضر نیست، بلکه سودمند نیز هست. به هر حال این مطالعه تنها آغازگر راهی است که باید به وسیله مطالعات و پژوهشهای دقیق بعدی پیموده شده و ادامه داده شود.
سپید
ارسال نظر