پايگاه خبري تحليلي «پارس»- محمدرضازائري- اگر الان شايعه اي در تهران يا مشهد منتشر شودکه از وقوع حادثه اي چون زلزله خبر دهد ساکنان شهر به سرعت از آن خارج مي شوند يا شب را خارج از منازل خود به سر مي برند.قيمت ملک به سرعت کاهش مي يابد و تا مدت ها کسي در شهر خانه و زمين نخواهد خريد.يا مثلا وقتي که در اصفهان خبر وقوع چند مورد اسيد پاشي منتشر شد تا چندين روز بسياري از خانم ها از منزل بيرون نمي آمدند يا موقع اضطرار شيشه ماشين را پايين نمي کشيدند. مشابه اين موارد را همه ما در شهر و روستاي خود سراغ داريم و ديده ايم که هميشه افراد نسبت به حوادث و اتفاقاتي که به صورت دفعي و ناگهاني جان آنها را تهديد کند بسيار نگران و مراقب هستند. اما درعين حال همه ما موارد متعددي را نيز سراغ داريم که همين افراد نسبت به تهديدهاي غير آني بي اعتنايند در حالي که احتمال خطر نه تنها کمتر نيست بلکه بسيار بيشتر است.

افراد از زلزله يا انفجار بمب به شدت مي ترسند اما از سرطان خيلي واهمه اي ندارند و با انواع تهديدها مثل سيگار و دود آلاينده ها و ظروف يکبار مصرف و لامپ هاي کم مصرف و هزار و يک چيز ديگر که همه مي دانند عامل گسترش سرطان است به راحتي کنار مي آيند.انگار از مردن ناگهاني بسيار مي ترسيم اما با مرگ تدريجي خود و عزيزانمان مشکلي نداريم! همه کساني که حتي با شايعه زلزله حاضرند شهر و محله خود در تهران را رها کنند و به منطقه ديگري بروند براي خبر قطعي عوامل موجب سرطان مانند آلودگي هوا حاضر نيستند از تهران بيرون بروند. درحالي که همه مي دانند حوادث آني تنها جان برخي را مي گيرد و بسياري زنده مي مانند ولي حوادث تدريجي همه را به کام مرگ مي کشد اما گويي پنهان بودن عوامل تهديد و تدريجي بودن مرگ براي ما خوشايند تراست از اينکه يکباره و آشکارا جان خود را از دست بدهيم!همين قضيه در خصوص مسائل فرهنگي و اجتماعي نيز صدق مي کند.در موضوعاتي مانند حيا و عفت و اخلاق عمومي نيز برخي رفتارها اگر يکباره صورت گيرد با واکنش شديد ما روبه رو مي شود اما اگر به شکل تدريجي و با مرور زمان آرام آرام رخ دهد چندان نگران کننده نيست و بي آنکه بفهميم تسليمش مي شويم.اگر الان فرزند خردسال ما يک جوک غيراخلاقي و زشت تعريف کند ممکن است يک سيلي هم توي گوشش بزنيم ولي اگر طي مدت 6 ماه هر روز لطيفه اي تعريف کند که تنها يک درجه بازتر و متفاوت تر باشد به راحتي مي تواند بعد از 6 ماه همان جوک غيراخلاقي را تعريف کند و با خنده ما مواجه شود!

استفاده از شبکه هاي ماهواره اي، مراجعه به سايت هاي اينترنتي، تماشاي برخي فيلم هاي سينمايي خارجي، تعامل با ديگران در روابط اجتماعي و ...همين گونه است. شايد روزي نمي توانستيم حتي تصور هم بکنيم که با اعضاي خانواده خود برخي صحنه هاي غيراخلاقي را تماشا کنيم اما الان نشسته ايم و خيلي عادي مشغول تماشاي اين صحنه ها هستيم. 


شايد روزي حتي تصور هم نمي توانستيم بکنيم که همسر، دختر، مادر يا خواهر ما در يک محفل عمومي خانوادگي يا اجتماعي حتي چادرش را کمي باز کند اما الان به راحتي لباس مناسب اتاق خواب را جلوي ديگران مي پوشد و براي ما هم عادي است. 

از مرگ ناگهاني و دفعي مي ترسيم ولي با مرگ تدريجي مشکلي نداريم، براي همين اگر جواني مدتي در بيمارستان بستري باشد و بميرد مرگ او برايمان عادي است!ولي اگر همين جوان تصادف کند و بميرد در اعلاميه فوت او مي نويسيم :جوان ناکام!انگار تنها مرگ ناگهاني موجب ناکامي است!اگر دقت کنيم مي بينيم همه مان به شکلي از اشکال در حال تن دادن به مرگي هستيم ولي چون يکباره و ناگهاني نيست با آن کنار مي آييم و با لبخند و آرامش از مردن خود استقبال مي کنيم.