پايگاه خبري تحليلي «پارس»- مصطفی عابدی- هر رفتار اجتماعي را مي‌توان مثل يك رفتار و كنش اقتصادي دانست. در كنش اقتصادي، قيمت هر كالا به‌طور معمول از طريق عرضه و تقاضا تعيين مي‌شود. به موازاتي كه عرضه يك كالا كم شود، متناسب با نياز به آن، قيمت آن كالا زياد مي‌شود. فرض كنيد عرضه ميوه كم شود. طبيعي است كه قيمت آن بيشتر مي‌شود و برعكس. همچنين فرض كنيد كه به هر دليلي تقاضاي مردم براي يك كالاي خاص زياد شود با فرض ثابت ماندن عرضه، قيمت آن بيشتر خواهد شد و عكس اين حالت نيز درست است. حال بياييد ناهنجاري‌هاي اجتماعي را در همين چارچوب بررسي كنيم. اعتياد يكي از اين نمونه‌هاست. مبارزه با اعتياد دو راهبرد اساسي دارد. هرچند اين راهبردها در عمل و به نسبت به صورت تركيبي اجرا می‌شود راهبرد اول كوشش براي كاهش تقاضا از سوي مصرف‌كننده است. به عبارت ديگر در اين راهبرد كوشيده مي‌شود كه مردم به سوي اعتياد و مصرف موادمخدر علاقه نشان ندهند. در اين صورت با كاهش تعداد معتادان مواجه مي‌شويم. 

در روش ديگر كوشيده مي‌شود كه موادمخدر در دسترس مردم قرار نگيرد و بر مبارزه با قاچاقچيان و توزيع‌كنندگان تأکید مي‌شود. اکتفا به راهبرد دوم یعنی مبارزه با توزيع موادمخدر به حل اساسي مشكل كمك نمي‌كند. چرا؟ زيرا اين راهبرد از يك‌سو بسيار پرهزينه است. بستن مرزها و نیز جلوگيري از توليد موادمخدر صنعتی و كنترل همه مردم عملاً ناممكن است و در نهايت اگر طرف تقاضا سر جاي خودش باشد به هر قيمتي شده مواد را تهيه مي‌كند و هرچه قيمت مواد گرانتر شود، سودآوري تهيه و توزيع موادمخدر نیز بيشتر مي‌شود و افراد بيشتري ترغيب به تولید یا قاچاق موادمخدر مي‌شوند، لذا مبارزه با آن سخت‌تر و سخت‌تر مي‌شود. 

هيچ كشوري در جهان نتوانسته از اين طريق بر مصرف موادمخدر غلبه كند. ضمن اين‌كه، اين سياست‌ها عموماً فسادآور است و مشكلات عديده ديگري را ايجاد مي‌كند. به‌علاوه اگر مردم متقاضي مصرف موادمخدر هستند؛ پس حتماً يك مسأله‌اي هست كه چنين تقاضايي دارند. اگر موادمخدر به آنان نرسد، اين مسأله موجود در مردم طبيعتاً حل نمي‌شود به نحو ديگري ناهنجاري خود را نشان مي‌دهد، بنابراين بهترين شيوه كوشش براي كاهش تقاضاست. 

اجازه دهيد يك نمونه ديگري را كه در يك خبرگزاری آمده تقديم كنيم: «یکی از مدعیان دروغین ارتباط با ائمه‌اطهار(ع) و امام‌زمان(عج) در پی شکایت چند زن جوان بازداشت شد. «حمید.ع» با صدور حکم شرعی و دستور ازدواج و طلاق، اتاق‌هایی را در منزل خود تهیه و زنان جوان را با تشویق به جدایی از همسرانشان برای بخشش گناهان زندانی می‌کرد. در برخی موارد طبق گفته شاکیان، متهم برای پاک‌شدن گناهان افراد را بعد از زندانی‌کردن با چوب مورد ضرب‌وشتم قرار می‌داد. وی خود را محرم به تمام زنان دانسته و اجازه تعرض به آنان را به خود داده بود. یکی از کارهای «حمید.ع» اجبار شاگردان و مریدان خود به دادن گزارش روزانه و حتی هزینه‌کردهای روزانه بود. متهم فاقد تحصیلات آکادمیک است و در سال٨٥ به‌دلیل برگزاری کلاس‌های انحرافی و موارد غیراخلاقی محکوم به زندان و شلاق شده بود. وی پس از پایان محکومیت نیز فعالیت‌های خود را در قالب برگزاری دعای کمیل از سر گرفته بود.» 

نمونه دیگری هم هست. حتما شنیده‌اید که یک دانش‌آموز در بروجرد معلم خود را در کلاس درس کشت. ظاهرا این دانش‌آموز مشکلات روحی داشته ولی پدرش او را پیش دعانویس برده! پدرش می‌گوید: «راستش محمد ٢روز بود که در خانه با کسی حرفی نمی‌زد به یک نقطه خیره می‌شد و ساعت‌ها همان نقطه را نگاه می‌کرد. با مادرش صحبت کردم گفتم نکند این بچه جن‌زده شده ‌است. تصمیم گرفتیم برایش دعا بگیریم، اما حالش بهتر نشد. روز قبل از قتل رفته‌ بودیم دعا بگیریم.»

پرسش این است که تا كي مي‌خواهيم با رمال و جن‌گير و ساير مدعيان دروغين برخورد كنيم؟ مشكل اصلي وجود اين افراد نيست. مشكل اصلي در طرف ديگر است كه تا اين حد ساده‌لوح و حتي در حد حماقت است كه بايد حل شود. وجود رمال و جن‌گیر پاسخ به تقاضایی است که در طرف جامعه وجود دارد و تا وقتی این تقاضا هست افراد رمال و جن‌گیر هم پیدا خواهند شد. مبارزه با این ناهنجاری فقط كار پليس و دستگاه قضايي نيست، بلكه كار رسانه‌ها و نظام آموزشي است ولي وقتي كه در رسانه‌هاي ملي كشور خرافي‌ترين گزاره‌ها ترويج و پخش مي‌شود، از يك انسان مستأصل و درمانده كه نمي‌داند چگونه بر مشكلات زندگي خويش فايق آيد، چه انتظاري مي‌توان داشت؟ راه‌حل‌هاي مبتني بر كاهش تقاضاي اين‌گونه رفتارها، سخت و بلندمدت است و صبر و حوصله مي‌طلبد، ولي در عوض پايدار و موثر هستند. در حالي كه راه‌حل‌هاي كاهش عرضه، كوتاه‌مدت و فيزيكي هستند و در صورت موفق بودن، نتيجه آن پايدار و ثابت نيست و به‌سرعت زايل مي‌گردد.