معلمان در دانشگاه فرهنگيان جايي ندارند
فرهنگيان از فضاي تربيتمحوري به سمت دانشمحوري خارج شده، به طوري كه احياي تربيت معلم كه مورد تأكيد مقام معظم رهبري بود مورد غفلت واقع شده است.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- نفيسه ابراهيمزاده انتظام- دستور جلسه گذشته شوراي عالي انقلاب فرهنگي رأيگيري براي رؤساي دانشگاههاي تهران و فرهنگيان بود. منتهي با مخالفت صريح رئيسجمهور و رئيس جلسه با رأيگيري به اتمام رسيد. اما فارغ از هر نكته ديگري كه حساسيت دانشگاه فرهنگيان را براي نظام تعليم و تربيت بالا ميبرد، سرپرستي يك سال و نيمه اين دانشگاه قابل تأمل و حساسيت برانگيز است. فهرست كردن چالشهاي اداره اين دانشگاه در مدت يادشده ميتواند توجه شوراي عالي انقلاب فرهنگي را در سپردن مسئوليت دانشگاه فرهنگيان به يك فرد بيشتر كند.
يكي از چالشهاي موجود دانشگاه فرهنگيان در شيوه كنوني اداره آن اين است كه مسئولان دانشگاه به جاي توجه به اسناد بالادستي مانند سند تحول بنيادين و نقشه جامع علمي كشور به دنبال اثبات ذوقيات و سندنويسي موازي هستند. علاوه بر اين دانشگاه فرهنگيان از فضاي تربيتمحوري به سمت دانشمحوري خارج شده، به طوري كه احياي تربيت معلم كه مورد تأكيد مقام معظم رهبري بود مورد غفلت واقع شده است.
بيتوجهي به چرخشهاي تحول بنيادي مندرج در مباني نظري فلسفه تعليم و تربيت سند تحول بنيادين آموزش و پرورش و بيتوجهي به ظرفيتهاي استادان صاحبنظر در تربيت معلم خصوصاً مدرسان موجود و پيشكسوت از جمله مسائلي است كه دانشگاه فرهنگيان امروز با آنها دست به گريبان است.
برونسپاري برنامهريزيها و مديريتهاي دانشگاه، بدون توجه به آرايش دروني، سوابق و ظرفيتهاي فعلي دانشگاه فرهنگيان، اشاعه جناحگرايي در عزل و نصبها به جاي روابط مبتني بر تربيت محوري، اصلاح و شايستهسالاري منابع انساني (در حال حاضر نزديك به 80 درصد رؤساي پرديسها و مراكز عوض شدهاند)، بالا بردن هزينههاي سازماني و بيتوجهي به توانمندي مدرسان در حل مشكلات موجود دانشگاه و نداشتن برنامه روشن فرهنگي و رهاسازي دانشجو- معلمان را نيز ميتوان به فهرست فوق افزود.
مضاف بر اينكه مسئولان دانشگاه فرهنگيان ترجيح دادهاند در يك سال و نيم گذشته به مأموريت دانشگاه در دستيابي به اهداف و امور حاكميتي خواسته شده از دانشگاه با رهاسازي دانشجويان با ادله ذوقيپروري فردي بدون توجه به فراهم كردن زمينه مسئوليتپذيري جمعي دانشجو - معلمان بيتوجه باشند؛ ضمن اينكه اصل شبانهروزي بودن تربيت معلم در ارتقاي توانمندسازي دانشجو - معلمان را نيز ناديده ميگيرند.
بلاتكليفي مدرسان فرهيخته و عدم ساماندهي آنان با توجه به تبصره ماده 4 اساسنامه پس از گذشت نزديك به سه سال از فعاليت دانشگاه و ارائه طرح جذب فارغالتحصيلان ساير دانشگاهها تمهيد مقدمات حذف تربيتمحوري دانشجويان و جايگزيني آموزش محوري براي دوره چهار ساله كارشناسي پيوسته و اشاعه ذوقيات فردي از ديگر چالشهايي است كه تربيت معلم را كه نقشه جامع علمي كشور و سند تحول بنيادين به آن اميدها بسته و رهبر انقلاب نيز بر حفظ و تقويت آن تأكيد دارند، در مقام انفعال قرار داده است.
همچنين بيتوجهي به ساحتهاي مختلف تربيتي دانشجو - معلمان و صرفاً تأكيد محض بر ساعت آموزشي دانشجو - معلمان به اضافه كوتاهي در پيگيري سهميه جذب دانشجو - معلمان متعهد خدمت در سال جاري در كارنامه اقدامات يكسال و نيم گذشته دانشگاه فرهنگيان ثبت شده است، به طوري كه به جاي جذب و پذيرش 25هزار فقط 11 هزار نفر در نظر گرفته شده است.
حذف تدريجي نيروهاي متخصص، متعهد و مؤمن دانشگاه و انتصاب نيروهاي مستقيم و غيرمستقيم منتسب به جريانهاي زاويهدار با نظام، قراردادي كردن بسياري از فعاليتهاي دانشگاه از جمله قرارداد با نيروهاي خارج از دانشگاه در سازمان به طور گسترده به طوري كه اصلاً تربيت معلم را نميشناسند، قراردادي بودن بعضي از معاونتها و مديران كل به طوري كه اكثر معاونتها دو روز بيشتر در دانشگاه نيستند؛ همه از دستاوردهاي مديريت يك سال و نيمه فردي در مقام سرپرستي اين دانشگاه است كه به استناد مقالهاش تحت عنوان «ديانت در عرصه تربيت» و بيان صريح معتقد است آموزش و پرورش نبايد ايدئولوژيك باشد.
ارسال نظر