پايگاه خبري تحليلي «پارس»- جواد غفوري نسب- کارشناس ارشد مشاوره خانواده: ۳ سال پيش دچار تومور مغزي خوش خيم شدم اما عمل کردم و به ياري خدا بهبود يافتم ولي هر وقت برايم خواستگار مي آيد و از بيماري ام مي گويم، منصرف مي شوند. بايد چه کار کنم؟

پاسخ: 
خواهر گرامي، اجازه دهيد که قبل از هر چيز درباره اين که بعد از مبارزه با اين بيماري، اکنون به سلامت کامل دست پيدا کرده ايد به شما تبريک بگويم. مطمئنا عبور از چنين دوراني نيازمند يک توانمندي بزرگ است که در شما وجود داشته است و توانسته ايد آن را با موفقيت پشت سر بگذاريد.

حساب شده تر عمل کنيد
با توجه به نکاتي که در پيامک تان ذکر کرده ايد، اين طور برداشت مي کنم نگراني کنوني شما درباره تأثير بيماري تان در آينده زندگي مشترک تان است و اين که آيا بايد اين موضوع را با خواستگاران تان در ميان بگذاريد يا نه. به احتمال زياد شما نگران اين موضوع هم هستيد که دوباره اين اتفاق در زندگي شما رخ بدهد و در زندگي مشترک تان اختلال ايجاد کند. با اين حال، صداقت شما در بيان اين مسئله به خواستگاران تان قابل تحسين است، اما بايد در اين زمينه کمي حساب شده تر عمل کنيد. البته بايد در اين قضيه تا حدودي به خواستگاران تان حق بدهيد و توقع بيجا از آن ها نداشته باشيد.

احتمال برگشت پذير بودن بيماري تان را بررسي کنيد
با پزشک معالج تان مشورت کنيد و مطمئن شويد که بيماري تان برگشت پذير است يا خير. در صورتي که بيماري تان به هيچ عنوان برگشت پذير نبود، نيازي نيست به طور مفصل درباره نوع بيماري تان به خواستگارتان توضيح دهيد. به اعتقاد من فقط کافي است عنوان کنيد به خاطر اين بيماري تحت درمان بوده ايد و طبق نظر پزشک معالج تان به هيچ عنوان اين بيماري بازگشت ندارد، اما در صورتي که اين بيماري احتمال بازگشت داشت بايد اين مسئله صادقانه با طرف مقابل مطرح شود چون در صورت بازگشت اين بيماري، آسيب هاي جدي به زندگي مشترک شما وارد خواهد شد. با اين حال، مي توانيد به طرف مقابل اين اطمينان را بدهيد که در صورت بازگشت چنين بيماري، خود و خانواده تان پيش بيني هاي لازم درباره درمان و هزينه هاي مربوط به آن را کرده ايد و از اين طريق نگراني هاي پيش آمده را تا حدي رفع کنيد.حالا که با اين شرايط خاص روبه رو شده ايد، لزومي ندارد حتما با همه خواستگاران تان جلسه داشته باشيد و با همه آن ها اين موضوع را در ميان بگذاريد. سعي کنيد با همکاري والدين تان تنها افرادي را به خواستگاري بپذيريد که سطح درک بالايي از اين شرايط دارند. البته قصد ندارم از افرادي که از ازدواج با شما منصرف شده اند، عيب بگيرم اما اين مسئله کاملا مشهود است که آن ها نتوانسته اند با شرايط شما خودشان را تطابق بدهند. فردي مناسب شماست که بتواند در کنار اين نکته، ويژگي هاي مثبت شما را نيز در نظر بگيرد.

مراقب افکارتان باشيد
در پايان تأکيد مي کنم حضور خواستگاران متعدد و منصرف شدن آن ها، ممکن است در ادامه به از دست رفتن اعتماد به نفس و کاهش عزت نفس شما منجر شود. بنابراين شما بايد بيشتر مراقب خود و افکار تان باشيد. در خور ذکر است که در چنين شرايط خاصي از کمک هايي که يک روانشناس مجرب مي تواند به شما داشته باشد، غافل نشويد.

شوهرم خيلي زود عصباني مي شود
منيژه مسگري- کارشناس ارشد مشاوره خانواده: فردي ۱۵ ساله هستم و همسري ۲۷ ساله دارم که اصلا مرا درک نمي کند. بعضي وقت ها به خاطر کارهايي که نمي دانم خوب است يا بد، مرا سرزنش مي کند و خيلي زود عصباني مي شود. لطفا راهنمايي ام کنيد چگونه با او رفتار کنم؟

پاسخ:
دختر عزيزم، با توجه به اين که شما و همسرتان 12 سال اختلاف سني داريد بايد توجه داشته باشيد که همه زن و شوهرها براي تداوم زندگي مشترک شان به کسب مهارت هايي نيازمند هستند مخصوصا زماني که اختلاف سني آن ها زياد است يا يکي از طرفين هنوز در مرحله کسب هويت است، اهميت اين امر، بيش از پيش احساس مي شود. بنابراين شما بهتر است تلاش کنيد تا از طريق مطالعه کتاب هاي مختلف، شرکت در مجالس مذهبي و درس اخلاق، تفکر در زندگي خانواده هاي موفق و رمز توفيق آنان، اطلاعات خود را افزايش دهيد و از طريق تقويت اعتماد به نفس و بهره گيري از تجارب ارزنده ديگران، خود را براي برخورد منطقي با مشکلات زندگي آماده سازيد.

هنگام عصبانيت شوهرتان غر نزنيد
با شوهرتان طوري رفتار کنيد که با شما احساس راحتي کند. اگر ديديد شوهرتان عصباني است، او را مدتي تنها بگذاريد. اگر فکر مي کنيد که مسئله خاصي باعث عصبانيت همسرتان مي شود، از طرح آن موضوعات و قرار گرفتن در آن شرايط اجتناب کنيد. شما نبايد در زمان عصبانيت شوهرتان، به هيچ وجه غر بزنيد زيرا نتيجه اي جز بد تر شدن شرايط ندارد. با محبت از او بخواهيد آرام تر باشد و با عصبانيت خود، باعث کم شدن محبت تان نشود. به او بگوييد که چه قدر دوستش داريد. رعايت نکات زير به شما در راهي که در پيش داريد، کمک مي کند.

رفتارهاي کودکانه تان را کنار بگذاريد
به همسر خود احترام بگذاريد و با او محترمانه صحبت کنيد. يادآوري مي کنم که شما همسر او هستيد و هرچند 15 ساله هستيد، اما لازم است از رفتارهاي کودکانه فاصله بگيريد و يک ارتباط بزرگسالانه برقرار کنيد. همچنين از داشتن نگرشهاى آرمان گرايانه و شاعرانه در مسئله ازدواج و نيز انتظارات غير واقع بينانه اجتناب کنيد و از بيان سخن هاي نسنجيده پرهيز کنيد تا مورد سرزنش شوهرتان قرار نگيريد.

ذهنيت منفي به شوهرتان نداشته باشيد
دقت کنيد در چه زمان و در رابطه با چه موضوعي همسرتان خشمگين مي شود و تلاش کنيد زمان ديگر و طريقه بيان متفاوت تري را جايگزين کنيد. در هنگام عصبانيت شوهرتان از ادامه دادن و بحث کردن بپرهيزيد. همچنين از مسخره کردن و گفتن سخنان طعنه‌آميز و دو پهلو، رفتارهايى مانند متلک، تحقير و به رخ کشيدن ديگران که موجب افزايش مقاومت هاى روانى در طرف مقابل مي شود، بپرهيزيد. از زدن برچسب هاى ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، شلخته، کله شق، يک دنده، لجباز و خودخواه به شوهرتان پرهيز کنيد چراکه باعث شکل گيري ذهنيت منفي نسبت به شوهرتان در ذهن تان مي شود و ممکن است همه توصيه هاي شوهرتان را نوعي سرزنش تصور کنيد.

علاقه تان را ابراز و اثبات کنيد
به شوهرتان ابراز محبت کنيد و در عمل هم علاقه تان را به او ثابت کنيد. سعي کنيد فهرستي از قابليت ها و صفات مثبت همسر خود را بنويسيد و در ارتباطاتي که با او داريد از صفات برجسته و مثبت او تعريف کنيد و از اين طريق فضاي گفت و گوهاي تان را به فضايي گرم و صميمي و آکنده از روحيه مثبت تبديل کنيد. جهت ايجاد تفاهم با همسرتان از هنر خوب شنيدن و خوب گوش دادن استفاده کنيد و به دقت به گفتار او توجه کنيد، کلامش را قطع نکنيد و اجازه دهيد که مطالب خود را به طور کامل بيان کند.