گزارشي از كورس جذاب يزد جايي كه پايتخت اسب عرب ايران است
تندباد كوير در پايتخت اسب عرب
شرط بندي محل درآمد كورس اسب يزد نيست. ما كيسه اي ندوخته ايم براي اين پول و آن را برخلاف دين مبين اسلام مي دانيم.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- شهر بادگيرها و چشمه هاي جوشيده از خاك،شهر آب انبارها و شهر اسب. شايد اين آخري كمي تعجب آور باشد. داستان شهري است كه در عين داشته هاي بي بديلي كه در هيچ كجاي ايران همانندي ندارد، اسب سايه پربركتي در آسمان فيروزه اي يزد انداخته است؛پيوند خاك و فيروزه.
اين گزارش حاصل سفر دو روزه خبرنگار و عكاس همشهري به شهري است كه مي توان از آن به اندازه قدمت قنات ها و آب انبارهايش نوشت اما بهانه ما از سفر به يزد،اسب دوستي يزدي هاست. جايي كه در دو فصل بهار و پاييز 12 هفته بعد از گنبد و تهران كورس اسبدواني را با نظم و ترتيبي بي نظيري برگزار مي كنند.
از ابتداي جاده ترانزيت جنوب قم،كاشان،اردستان،نائين،تفت ، ميبد و اشكذر كه مي گذريد در دو سوي دشت وسعي كه جاده را در برگرفته است،هر چه نزديكتر مي شويد آسمان و زمين مي گويند كه به يزد نزديك تر مي شويد،مخصوصا اينكه از تفت و ميبيد و بعد اشكذر خانه هاي كه كلاه بادگيري بر سر گذاشته است و آب انبارهايي كه بر سر هر محله اي ،نشانه زندگي است،را مي توان ببيني اما از اشكذر به بعد در مخاصره كارخانه هاي بزرگ كاشي و سراميك با برندهاي بزرگ و معروف اما گاهي كاميون هاي «اسب بر» در جاده خودنمايي مي كند كه گاهي وقت ها در لابه لاي خيابان هاي فرعي خود را پنهان مي كنند. يا اينكه تابلو هاي باشگاه هاي اسب به وفور ديده مي شود،مخصوصا اينكه از اشكذر به طرف يزد بيشتر است. يزد در محاصره از يك طرف در محاصره رشته كوه هاي شيركوه و خرانق قرار دارد،كوه هاي بلندي كه در موقع غروب وقتي كه خورشيد پنهان مي شود، در لحظه گرگ و ميش به همانند دژي بزرگ در پشت شهر قرار مي گيرد.
هديه اي كه يزد را متحول كرد
يزدي ها از چند سال پيش شروع به پرورش اسب كردند. اما از همان ابتدا بيش از همه نژادهاي اسب،اسب عرب را بيشتر مورد توجه قرار دادند. البته شايد يكي از دليل اين كار نزديكي به كانون هاي اسب عرب در جنوب ايران و خوزستان باشد. اين اما همه داستان نباشد. در اسب سواري ايران خانمي حضور دارد كه بسياري از او به نيكي ياد مي كنند؛ مری (ليلي ) خانم قره گوزلو همسر مجیدخان بختیاری مادر پرورش دهندگان اسب اصیل در ایران. يك آمريكايي كه مادرش از نژاد آنگلوساكسون اصيل و پدرش با ريشه واصليت مغولي و خودش كه بيشتر ايراني مي دانست. شوهر او از خوانين بختياري بود كه با هم در اسب سواري آشنا شده بودند. مري كه رده پايش در بسياري وقايع اسب سواري ايران وجود دارد ، در سفرهاي دوري اش به شهر هاي مختلف در يزد اسبي به نام برفين را به آقاي وكيل السادات – امروز بزرگترين پرورش دهنده اسب عرب ايران است- هديه مي دهد. اين جرقه اي مي شود براي اينكه يزدي ها كه در اقتصاد شم خوبي دارند،وارد كار اسب بشوند. در ابتدا تعداد كساني كه اين كار را شروع كردند،بسيار كم بود كار براي يزدي ها كه پشتكار بالايي دارد،بالا گرفت و امروز 55 درصد اسب عرب ايران در يزد است و كورس اسب دواني يزد بزگترين كورس ايران از اين نژاد مي باشد. اسبهای عرب اسبهایی خونگرم، باهوش، زیرک و حساس هستند که این ویژگیها باعث ارتباط قوی تر بین آنها و سوارکارشان میشود.
پايتخت اسب عرب
يزدي ها مي گويند كه استان آنها پايتخت اسب عرب است. بي راه هم نمي گويند،مسابقات كورس بهاره و پاييزه اي كه حالا حدود 12 سال از آن مي گذرد كه حالا به نظم و سامان خوبي رسيده است. احمد زراع پور ،مسئول اسب سواري استان يزد است او مي گويد كه يزدي ها يا كاري را شروع نمي كنند و وقتي آن را آغاز مي كنند به بهترين شيوه انجامش مي دهد. او مي گويد :« وقتي طرح جامع اسب در استان را شروع كرديم 38 باشگاه وجود داشت و حالا تعداد آن 118 باشگاه شده است. در 4 سال اخير با اينكه اقدامات خوبي صورت گرفته بود اما رشد فزاينده اي اسب و اسب سوار و باشگاهدار داشته ايم. از 1000 راس اسب عرب در 4 سال پيش حالا تعداد آن از 5 هزار راس فراتر رفته است،ضمن اينكه 1200 راس اسب هاي ديگر هم به اين صورت است.» زارع پور دليل رشد اسب در يزد را عشق و علاقه در كنار مسائل اقتصادي آن عنوان مي كند:«باشگاه هاي خصوصي متولي اصلي هستند. ما به عنوان هيات تنها انها را كمك مي كنيم. سنگ اندازي نمي كنيم. امروز اسب در كنار صنايع ديگر استان مطرح است.»
كورس بهاره،نقطه رقابت
يزد را مي توان قطب سوم اسب ايران دانست. در اين سفر،جلسه اي با حضور مالكان اسب تروبرد – اسب هاي كورس- برگزار شد. يزدي ها ميزبان يكي از بزرگترين مالكان اسب تروبرد بودند. حميد رادان كه عضو كميته تبارشناسي و راهبردي فدراسيون است در اين جلسه با برخي از مالكان اسب تروبرد ديدار كرد. يكي از مهمترين تفاهم اين جلسه حضور اسب هاي تروبرد در كروس بهاره يزد است. تا پيش از كورس يزد ويژه اسب هاي عرب برگزار مي شد و همين خود فضايي را به وجود آورده بود كه اين كورس در يزد متمركز شود و يا اينكه اسب هاي عرب در اين شهر متجمع باشند اما حالا به نظر مي رسد با توجه فضايي خوبي كه يزد دارد،مي تواند به عنوان كانون سوم مثلث اسب سواري ايران مشخص شود. زارع پور مي گويد كه گرچه يزدي ها در كورس تهران و گنبد حضور دارند و عناوين خوبي هم گرفته اند اما ما در صدد هستيم كه فضا را براي اسب هاي تروبرد محيا كنيم و اين اسب ها هم در صفاييه بدوند. اين طرح مي تواند،باعث شود كه انسداد موجود در برخي از كورس ها بشكند و فضاي رقابتي خوبي به وجود بيايد. رادان مي گويد:«يزد بسيار مستعد است و امكانات و مالكان خوبي هم دارد بايد به آنها كمك كرد. من شخصا در اين راه پيش قدم مي شوم. » این عضو کمیته تبارشناسی و راهبردی فدراسیون اسب سواری همچنین می گوید:« با آمدن آقای دکتر خلیلی رییس فدراسیون فضای خوبی برای توسعه اسب در ایران مهیا شده است. در این سفر ایشان به من گفتند که به مالکان اسب یزد بگویم،فدراسیون از توسعه یزد در این زمینه حمایت خواهد کرد. من نیز پیام آقای خلیلی را به یزدی ها عزیز ابلاغ کردم.» گنجاندن كورس اسب هاي تروبرد در كورس بهاره يزد در كنار اسب هاي عرب را مي توان يكي از مهمترين برنامه سال آينده اسب سواري ايران دانست.
عجب صفايي دارد، صفاييه
از چهار يا پنج سال پيش هر جمعه كورس اسب سواري ويژه عرب و نژادهاي ديگر در يزد نظم و تريتب پيدا كرده است. ميدان صفاييه يزد كه در محاصره تيرهاي برق فشار قوي قرار دارد، در بيرون شهر،جايي در نزديكي جاده كمبر بندي ميزبان عاشقان اسب است. جمعيت زيادي آمده بودند،بسيار عجيب بود كه 4 هزار نفر در جايي كه سكوهاي مناسبي هم نداشتند جمع شده بودند. زن و مرد و منتظر بودند كه كورس شروع شود. كلاه هاي قرمزي كه توسط يكي از حاميان كورس هفته قهرماني در ميدان تماشاگران پخش شده بود،نشان مي داد كه برنامه ريزان حواسشان به همه جا هست تا مردم بيشتري را به ميدان سواركاري بياورند. در اين كورس كه 5 مرحله داشت،اسب هاي عرب پيشتازي مي كردند. تنها يك كورس مختص اسب هاي «دو خون و تروبرد» بود. با اينكه هفته دوم كورس گنبد نيز همزمان در حال برگزاري است اما بودند تركمن هايي كه در ميدان صفاييه حضور داشتند. زن ها و بچه هاي تركمن با لباس هاي ويژه تركمن صحرا نشان مي داد كه كورس يزد تنه اي به كورس گنبد زده است و مي تواند در آينده با ان همراهي كند. اسب عرب نسبت به اسب هاي تروبرد كه اسب هاي ويژه مسابقه كورس هستند،كمي كندتر مي دوند وشايد در وهله اول سرعت كورس كمي كند باشد اما هيجان پاياني زماني شكل مي گيرد كه اسب ها از پيچ نهايي مي گذرند و به خط پايان نزديك مي شوند،آنزمان است كه همه مردمي كه در سكوي ها و حتي كنار ميدان قرار دارند،بلند مي شوند و مالك و مربي خوشحال ترين افراد ميدان هستند. اما تنها يك در ميدان است كه مي آيد. در كورس اسب اما تنها يك نفر است كه حرف ميزند،گزارشكر ميدان كسي است كه از لحظه اي كه اسب از دپار استارت مي زند تا لحظه اي كه به سمت خط پايان مي دوند، با سخنان هيجان برانگيز،تماشاگران را تهييج مي كند. اگر گوينده ميدان نباشد،ديدن تنهايي كورس بي مزه مي شود. يكي از بزرگترين گزارشكران اسب ايران « عطاکر» است. تركمني كه سالهاست در اين زمينه مشغول است و معرفيتي به اندازه اسب هاي قهرمان و چابكسواران طلايي دارد. از دور كه به سمت ميدان صفاييه مي رفتيم،فكر كرديم كه «عطاكر»معروف در يزد است،در حالي كه او بايد در هفته دوم گنبد حضور مي داشت. اما وقتي نزديك تر شديم،جوان يزدي را ديديم كه به خوبي عطا كر سخن مي گفت؛گويي روح او در صفاييه وجودداشت.
بدون شرط بندي
يكي از آفت هاي كورس هاي اسب دواني ايران ، شرط بندي بي رويه باجه ها و حتي خارج از باجه ها است. هستند برخي از كورس هاي معروف كه شرط بندي كه آن صورت مي گيرد حتي نتيجه ميدان كورس را نيز تحت تاثير قرار مي دهند. يعني شرطبندي هاي كلان خارج از عرف در بيرون باعث مي شود كه برخي نتايج مسابقه عوض شود. اين مسئله اي است كه خيلي از كورس بازان مي داند و باعث مي شود كه مالكان اصيل اسب قيد حضور در مسابقات را بزنند. اما كورس يزد ،كورس پاكي است. اين را مي توان از نزديك ديد،گرچه پيش بيني در آن صورت مي گيرد اما كسي كه در آن شركت مي كند،هيچ وجهي را نمي پردازد و تنها برگه وروديه مسابقه را پيش مي بيني مي كند و به باجه تحويل مي دهد. اينها را زارع پور ،رييس هيات سواركاري يزد مي گويد:«شرط بندي محل درآمد كورس اسب يزد نيست. ما كيسه اي ندوخته ايم براي اين پول و آن را برخلاف دين مبين اسلام مي دانيم. براي پيش بيني ما برگه هاي ورودي كورس را لحاظ كرده ايم كه كساني كه دوست دارند مي توانند به باجه بدهند. ضمن اينكه هزينه هاي كورس مثل جوايز و اينها از طريق اسپانسر هايي كه با ما مشاركت دارند پرداخت مي شود. از سوي ديگر ما كانوني را درست كرده ايم به اسب صندوق اسب عرب كه برگرفته شده از مالكان اسب است،آنها پولي را در حدود يك ميليارد تومان جمع كرده اند و از سود آن در يكي از بانك ها ،جوايز مسابقات پرداخت مي شود.در واقع يك همگرايي را در اين بخش به وجود آورده ايم.»
***
صداي مجيد حسيني ،يا عطاكر يزدي ها مي آيد، وقتي كه شرخان در كورس پنجم قهرمان مي شود. اين رسمي خوبي است كه وقتي جايزه اسب قهرمان را مي دهند،همان جا جايزه نقدي را به پيشاني اسب مي كشند چه آنكه طبق حديث نبوي اعتقاد دارند كه در پيشاني اسب تا رستاخيز خير و بركت وجود دارد.
ارسال نظر