یکی عاشقمه
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، فاطمه قزلباش در صفحه اجتماعي خود نوشت:
_ یکی عاشقمه.
_کی؟
_نمیدونم. تا حالا ندیدمش.
_پس از کجا میدونی؟!
آخه چندین نفر رو واسطه کرده که بهم بگن "اگه می دونستی چقدر دوست دارم از شوق میمردی".
چندین نفر؟!! حالا قابل اعتماد هستن؟
آره، همشون راستگوترین آدمایی هستن که میشناسم.
_چه جور آدمیه؟ دوست داشتنی هست؟
_با همه فرق داره. توصیفشو خیلی شنیدم. میگن
خیلی زیباست، همه جا و همیشه حمایتم میکنه، هر چیزی که ازش بخوام برام فراهم میکنه به شرطی که اون چیز خوشحالم کنه، خیلی مهربونه، دوست و یار وفاداریه، تو ناراحتیام همیشه کنارمه، همیشه به یادمه حتی اگه من بهش فکر نکنم، منو فقط و فقط به خاطر خودم دوستم داره و...
_خب دیگه چی می خوایی؟ این که میگی خیلی دوست داشتنیه. تو هم دوسش داری؟
_آره، فقط...
یه کارایی خیلی خوشحالش میکنه و دوست داره منو اونجوری ببینه.
_چه کارایی؟ خیلی سخته؟
_مثلا، چندبار تو روز باهاش حرف بزنم که صدامو بشنوه. اصلن عاشق شنیدن صدامه.
مدام میگه : تو خیلی زیبا و با ارزشی و ازم خواسته یه لباس خاصی بپوشم تا کسایی که چشاشون مریضه نظرم نزنن.
بهم گفته : بعضی چیزارو اگه بنوشی یا بخوری مریض میشی و به بدنت صدمه میزنی و من دوست ندارم بیمار ببینمت.
گفته : فقط دوستم داشته باش و بهم نشون بده که دوستم داری کاری میکنم که همه دوست داشته باشن.
گفته : یه آدمایی رو فقط فرستادم که واسطه شن تا تو رو به من برسونن به حرفشون گوش بده و دوسشون داشته باش تا بهم برسی.
_اینا که همش به نفع خودته و چیزی برا خودش نخواسته. خوش به حالت که تو رو انتخاب کرده. من اگه بودم تمام زندگیمو میدادم تا بهش برسم.
حالا اسمش چی هست؟
_خدا
الهی! هب لی کمال الانقطاع الیک و انر ابصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک . . .
خدایا نهایت بریدن از غیر تو و پیوستن به خودت را روزی ام ساز و چشم های قلبمان را با نظاره به خودت روشن ساز...
ارسال نظر