چگونه با تبلیغات و شگردهای روانشناسی مصرف آب را کمتر کنیم؟
یکی از اهداف مهم رفتارهای ارتباطی رسانهها، متقاعد کردن است و منظور از متقاعد کردن، استفادهی نمادین از واژهها، کلمات، تصاویر و صداها برای تأثیر بر دیگران بمنظور انجام یا انجام ندادن رفتاری خاص و یا پیروی از نگرشی خاص است. از سویی دیگر شیوههای متقاعد سازی را میتوان بین طیفی از شیوههای مبتنی بر شناخت و مبتنی بر هیجان تفکیک کرد.
به گزارش پارس ایسنا نوشت:یکی از اهداف مهم رفتارهای ارتباطی رسانهها، متقاعد کردن است و منظور از متقاعد کردن، استفادهی نمادین از واژهها، کلمات، تصاویر و صداها برای تأثیر بر دیگران بمنظور انجام یا انجام ندادن رفتاری خاص و یا پیروی از نگرشی خاص است. از سویی دیگر شیوههای متقاعد سازی را میتوان بین طیفی از شیوههای مبتنی بر شناخت و مبتنی بر هیجان تفکیک کرد.
یک روانشناس معتقد است، شیوههای مورد استفاده در تبلیغات رسانهای برای متقاعد کردن مردم به صرفهجویی در مصرف آب نیز از این قاعده مستثنی نیست.
مسعود فضیلتپور عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: اگر میخواهیم افراد را متقاعد کنیم که در مصرف آب صرفهجویی کنند، باید به ویژگیهای روانشناختی آنها توجه کنیم.
او ادامه داد: قاعدهای در بحث متقاعدسازی وجود دارد که افراد بسته به ویژگیهای روانشناختی میتوانند در دو گروه طبقهبندی شوند، گروهی که برای انجام یک کار نیاز دارند بیشتر از نظر شناختی مجاب شوند و گروهی که زمینههای هیجانی در ترغیب آنها به انجام یک فعالیت نقش مهمتری دارد.
فضیلتپور با اشاره به اینکه، گروهی از افراد زمانی قانع میشوند کاری انجام دهند که از نظر شناختی متقاعد شوند، گفت: طبیعی است برای اینگونه افراد، شیوههای مورد استفاده برای متقاعد کردن باید دو جانبه باشد، یعنی مضرات و معایب هر انتخاب را گفته و امکان مقایسه با دیگر موارد فراهم و به فرد اجازه داده شود تا خودش به نتیجه برسد.
او گفت: همچنین باید سعی شود از تحریک هیجانهای مثبت و منفی کمتر استفاده و بیشتر به استدلالها و منطق فرد متوسل شویم. برای مثال فروشندهای را در نظر بگیرید که با صداقت کامل ویژگیهای کالای خود را ارائه داده و امکان مقایسهی آن را با کالاهای مشابه از نظر کیفیت و قیمت برای خریدار فراهم میآورد.
فضیلتپور گفت: برای این گروه از افراد برای ترغیب به صرفهجویی در مصرف آب، باید آمار داده شود که برای مثال میزان بارش باران سالانه در کشور چند میلیمتر از دوران بحران خشکسالی و قحطی بیشتر است. همچنین مقدار موجودی سدها کاهش یافته است. به تلاشهای وزارتخانههای متولی در مهار آب سطحی اشاره شود. چقدر از آبهای استان به فاضلاب تبدیل شدهاند و ادامه روند موجود ممکن است به چه نتایجی بینجامد.
این دکترای روانشناسی با بیان اینکه، استدلال و توسل محض به شناختها برای برخی دیگر پاسخگو نیست، ادامه داد: هیجانها بخش زیادی از زندگی افراد را تشکیل میدهند. گروهی از مردم، برای اینکه قانع شوند کاری را انجام دهند باید هیجان آنها به کمک آنها بشتابد. بهعنوان مثال یک تبلیغ موجب تحریک هیجان شادی در آنها شود تا کار خاصی را انجام دهند.
او گفت: نباید قدرت هیجانی فیلم و تبلیغی که در زمینهی مصرف بهینه از منابع آب ساخته میشود نادیده انگاشته شود، بهگونهای که برخی معتقدند هرچه تحریک هیجان شدیدتر باشد، میزان متقاعد کردن بیشتر است. در این زمینه برای مثال میتوان تصویرهایی واقعی از شدت بحران آب در استان نشان داد.
مدیر گروه روانشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان گفت: انجام هر کاری اعم از صرف هزینه برای تابلو، بنر و فیلم، بدون مطالعه پیشین درباره میزان اثربخشی هزینههای انجام شده به نظر نمیرسد واقعاً بتواند کمک شایانی به صرفهجویی در مصرف آب کند.
او گفت: برگزاری کارگاههای آموزشی برای آموزش شیوههای صحیح مصرف آب، پیشبینی تمهیداتی برای ارائهی وسایل مناسب (برای نمونه تغییر فلاش تانکهای سرویس بهداشتی) و یا قیمت مناسب و یا رایگان توسط سازمانهای متولی، استفاده از ظرفیتهای ارزشمند انسانی موجود برای ترویج صرفهجویی، استفاده از گروههای غیردولتی، بخشش هزینههای مشتریان کم مصرف از روشهایی است که میتوان در راستای صرفهجویی آب به کار برد.
ارسال نظر