پايگاه خبري تحليلي «پارس»- همه چيز درباره آشنايي آيت ا... سيد علي خامنه اي با قرآن از خانه  پدري و از دوران کودکي آغاز شده است: «من اولين نغمه هاي خوش قرآن را از حنجره  مادرم شنيدم. دور او جمع مي شديم و مي نشستيم و ايشان قرآن را با صوتي خيلي شيرين و دلپذير براي ما مي خواند و آياتي از آن را ترجمه مي کرد.» بانو خديجه ميردامادي داستان هاي انبياي الهي و قصه هاي قرآن را براي کودکانش تعريف مي کرد و مراقب بود دقيقا همان گونه بگويد که قرآن گفته است. شيريني معارف الهي با محبت مادرانه، خوراک کامل و گوارايي بود براي روح کودکان.

جلسات آموزش قرائت
آقا سيدجواد خامنه اي -پدر علي آقا- براي آشنايي بيشتر ۲ پسرش با قرآن، آن ها را نزد ۲ استاد قرائت قرآن  برد. ابتدا نزد حاج رمضان بنکدار، از قاريان قرآن مشهد رفتند. پس از چند ماه شاگردي، حاج رمضان گفت که ترقي کرده ايد و ديگر من نمي توانم به يادگيري بيشتر شما کمک کنم. استاد بعدي «ملاعباس» بزرگترين استاد قرائت قرآن مشهد بود. شاگردان پشت رحل هايي که دور اتاق چيده شده بود مي نشستند. همه  حاضران هر يک نيم صفحه قرآن مي خواندند، . ملاعباس هم مي خواند. علي  آقا تمام قواعد تجويد را از او فراگرفت.

علاقه به تلاوت مصطفي اسماعيل
سيد علي خامنه اي همزمان وارد مباحث حوزوي مي شود و مدارج علمي را يکي پس از ديگري طي مي کند تا سال ۱۳۳۷ که در ۱۹ سالگي راهي قم مي شود. شايد در همين سال ها بود که براي نخستين بار صوت قرائت قاريان مصري را مي شنود: «من با [قرائت] قرآن هاي مصري آشنا شدم و بعدها ديدم که بله، من خيلي کم دارم از لحاظ قرائت. آن جا تکميل کردم.» پيدا کردن موج راديو مصر در مشهد اگرچه کار آساني نبود و صدا هم خيلي واضح شنيده نمي شد، اما تنها راه ممکن بود. مرتضي فاطمي، از قاريان جوان آن روزهاي مشهد در اين باره چنين گفته است: «راديو قاهره را به چه زحمتي مي گرفت. سوت سوت مي زد، سر و صدا مي کرد. گاهي هم يک مسافري مي رفت و از آن طرف ها مي آورد. يکي از فاميل هاي آقاي جعفر طباطبايي به نام مرحوم آقاي آملي. ايشان رفته بود مصر و يکي دو تا نوار آورده بود. آقا چون علاقه داشتند اين نوارها را جمع آوري مي کردند و گوش مي دادند.» از ميان همه  اساتيد مصري، يکي بيش از ديگران توجه و علاقه آقاسيدعلي را بر مي انگيخت. آقاي فاطمي دليل اين علاقه را اين چنين گفته است: «آقا مي فرمودند مصطفي اسماعيل با توجه به معني و مفاهيم مي خواند. بعضي از قاريان فقط با تکيه بر صوت مي خوانند و غرضشان اين است که يک لحن زيبايي پياده کنند و مردم شارژ شوند، اما مصطفي اسماعيل در عين اين که زيبا مي خواند، مردم را به معني توجه مي دهد.»

مبارزه بر اساس قرآن
مهاجرت به قم همزمان مي شود با اوج گرفتن فعاليت هاي علمي آيت ا... خامنه اي. حضور در درس اصول آيت  ا... سيد روح ا... خميني(ره) هم از همان سال نخست آغاز مي شود و اين شاگردي ادامه مي يابد. امام رحمة ا...، قيام براي خدا و نهراسيدن از کمي جمعيت را از قرآن به خوبي آموخته بود: «قُل اِنَّما اَعِظُکمْ بِواحِدَةٍ اَنْ تَقُومُوا للّه ِِ مَثْني و فُرادي؛ خداي تبارک و تعالي در اين آيه مي فرمايد که يک موعظه، فقط من يک موعظه به شما مي کنم ـ يک موعظه اي که واعظش خداست و آورنده  موعظه پيغمبر اکرم است و مي فرمايد فقط يک موعظه است، اين موعظه بايد اهميتش خيلي زياد باشد که با اين تعبير مي فرمايد. آن موعظه اين است که «ان تقوموا للّه  مثني و فرادي»؛ اين که قيام کنيد براي خدا. ميزان اين است که انسان تشخيص بدهد که «لِلّه» هست اين قيام. براي خدا هست آن قيام. ديگر اگر لِلّه شد و براي خدا شد، از اينکه تنها هستيم، از اين که جمعيت مان کم است، ديگر وحشتي نيست.» امام رحمة ا... همين مشي را به شاگردان خود نيز به خوبي آموخت.»

مونس روزهاي زندان
مبارزه براي حق و قيام لله، بي هزينه نيست. بارها دستگيري و زندان، يکي از هزينه هايي بود که حضرت آيت ا... خامنه اي براي فعاليت هاي مبارزاتي خود پرداخت. اما در تمام اين دوران، قرآن، يار و انيس ايشان بوده است. در ماجراي دستگيري اول در سال ۴۲، وقتي آيت ا... خامنه اي را به زندان نظامي مشهد منتقل مي کنند، همه  وسايل شان را مي گيرند. اما ايشان مي گويند: «من درخواست کردم قرآن را بگذارند پهلوي من باشد. قبول کردند.» در ماجراي دستگيري در سال ۱۳۵۰ در مشهد، وقتي مأموران ساواک، سيد عباس موسوي قوچاني، روحاني مقاوم را شکنجه کردند، قرآن خواندن آيت ا... خامنه اي تنها مايه  تسلاي خاطر او بوده است: «آن چه در اين زندان تنها مايه  تسلاي خاطر آقاي موسوي بود، اين که وقتي پس از اتمام شکنجه به سلولش برمي گشت، به صداي قرآن خواندن من گوش فرا مي داد. من هم آيات ويژه اي را از قبل انتخاب مي کردم و برايش مي خواندم تا مرهم زخم هايش و آرام جانش و آهنين کننده  اراده اش باشد.» دوران دستگيري و زندان با سکوت و تنهايي و خلوتش، فرصت مناسبي بود تا حضرت آيت ا... خامنه اي با تلاوت قرآن و تدبر در آن، بهره هاي فراواني از اين کتاب شريف بردارد.

مبارزه با رژيم از طريق جلسات قرآن
سال ۱۳۴۳ خورشيدي که آيت ا... خامنه اي به دليل ضرورتي از قم به مشهد بازگشتند، نخستين فعاليتي را که در کنار مباحث درسي و علمي خود شروع کردند، جلسه  درس تفسير قرآن بود. اولين درس تفسير ايشان همان سال و براي گروهي از مردم برگزار شد.

درس تفسير براي طلاب
پس از آن، سيد رضا کامياب و محمدباقر فرزانه، ۲ طلبه  اهل گناباد که در ماجراي کمک روحانيون مشهدي به زلزله زدگان کاخک در سال ۱۳۴۷ با آيت ا... خامنه اي آشنا شده بودند از ايشان مي خواهند برايشان درس تفسير بگويد. مجلس درس تفسير براي طلاب در محل مدرسه  ميرزا جعفر تشکيل شد. عمر اين جلسه که با تفسير آياتي از سوره  مائده آغاز شده بود چند سالي به درازا کشيد و در نهايت به دست ساواک تعطيل شد. مجالس تفسير حضرت آيت ا... خامنه اي با توجه به مخاطبان آن ۲ گونه بود؛ يک جلسه  تفسير که مباحث آن تخصصي و براي قشر حوزوي و طلاب بيشتر قابل استفاده بود. در آن زمان ۳ درس تفسير حوزوي در مشهد وجود داشت؛ يکي درس تفسير ميرزاجوادآقا تهراني که بسيار اخلاقي و معنوي بود. ديگري درس تفسير آيت ا... عزالدين زنجاني که جنبه هاي حکمي و نيز فقه الباقر در آن بسيار برجسته بود. درس تفسير ديگر، مربوط به حضرت آقاي خامنه اي مي شد. مجلسي که از لحاظ شمار شرکت کنندگان از دو درس ديگر بسيار پيشي گرفته بود و بالغ بر ۲۰۰ طلبه در آن شرکت مي کردند.

درس تفسير براي دانشجويان
ديگر گروه مخاطب آيت ا... خامنه اي براي جلسات تفسير قرآن، دانشجويان بودند. اگرچه مباحثي که ايشان براي جلسات تفسير دانشجويي درنظر مي گرفتند، براي مردم عادي نيز قابل استفاده بود. جلسه  تفسير جمعه صبح هاي مسجد امام حسن(ع) يک جلسه  تفسير دانشجويي بود. سوره  بقره و ماجراي قوم بني اسرائيل از جمله محتواي اين درس بود. نکته  جالب اين درس، شيوه  جديد و جذاب آن بود: «بدين قرار که پيش از شروع درس، ۲ نفر از حاضران به داوطلبي و ميل خود، برنامه  هفته  قبل را تکرار کنند. بدين صورت که نفر اول درس را به  اجمال بازگو کند و نفر دوم در بيان و گزارش او اگر نظري داشت، ابراز دارد؛ چه موافق و چه مخالف. نفر اول را گزارشگر و نفر دوم را انتقادگر نام داده بودم.» پس از بيان اين موارد بود که ايشان آيات و مبحث جديد را ابتدا توضيح مي دادند و تفسير آيات را مي گفتند و سپس از قاري مي خواستند که آيات تفسير شده را قرائت کند. ايشان مي فرمودند: «حالا که معناي اين آيات را فهميديد، اين قاري عزيزمان بيايد بخواند با لحن و صداي خوش تا شما بيشتر لذت ببريد. مردم چون معناي قرآن را فهميده بودند، راحت ارتباط برقرار مي کردند.»

ويژگي تفسير آيت ا... خامنه اي
درس هاي تفسير قرآن آيت ا... خامنه اي ۲ ويژگي بارز داشت. اول «بيدارگري و روشنگري» و ديگري «حرکت بخشي به جامعه». حجت الاسلام والمسلمين مهدوي راد اين ۲ ويژگي را اين گونه توضيح مي دهد: بيدارگري و روشنگري يعني آيات جوري تفسير و تصوير مي شد که اگر کسي در اين جلسه شرکت مي کرد و به مباحث توجه داشت، وقتي از جلسه بيرون مي آمد احساس مي کرد نسبت به جلسه  قبل يک روشني و نگاه جديد در فکر او ايجاد شده است. ويژگي دوم هم، تحرک آفريني و حرکت بخشي به جامعه و درگير ساختن متن جامعه و زندگي مردم با آموزه هاي قرآن بود.

ضروري ترين فعاليت
برقراري اين درس ها و نيروسازي و ايجاد پايگاه براي تربيت قرآني جوانان انقلابي آن قدر براي آيت ا... خامنه اي مهم بوده که حاضر نبود هيچ مستمسکي براي تعطيلي بي مورد آن به ساواک بدهد؛ حتي اگر اين عامل، تقاضاي صلوات يکي از حضار براي مرادش، امام خميني باشد: «من امروز بيش از هر چيز شناخت قرآن را لازم مي دانم لذا من از آقايان مي خواهم که شعار ندهند؛ چون شعار امروزه نه حرف است، نه عمل.» ۲ هفته بعد، يکي از حاضران از «استاد» انتقاد مي کند که: «شعار، فريادِ مظلوم است از دست ظالم و من از استاد توقع چنين گفتاري را نداشتم.» آيت ا... خامنه اي از منتقد تشکر مي کند و از حاضران مي خواهد که درباره  اين موضوع فکر کرده و نظر بدهند.

ساواک خردادماه ۱۳۵۲ درس تفسير آيت ا... خامنه اي در مسجد امام حسن(ع) را تعطيل  مي کند. ايشان وقتي اين مسئله را با لطايف الحيلي به اطلاع حاضران در جلسه  درس  رساندند، درباره  ضرورت فعاليت قرآني گفتند: «تمام بدبختي هاي امروز ما در اثر ندانستن علم قرآن است. قرآن مرهم زخم ها و جراحت ها است.»

مسجد کرامت
پيش از ماه مبارک رمضان اين سال، بانيان مسجد کرامت نظر آيت ا... خامنه اي را براي اقامه  جماعت در اين مسجد جلب  کردند. مسجد کرامت موقعيت مکاني بهتري نسبت به مسجد امام حسن(ع) داشت. برنامه  شب هاي جمعه  ايشان در آن مسجد، تلاوت، ترجمه و تفسير قرآن بود. تخته  سياهي بود که آيات قرآن را روي آن ها مي نوشتند و بعد تشريح مي کردند. استقبال مردم به ويژه دانشجويان از اين برنامه فراتر از انتظار بود. جلسات درس مسجد شلوغ شد و پاسخگوي تعداد مراجعان نبودند. تصميم گرفتند مسجد را با کمک هاي مردم توسعه دهند. ايشان سال ها بعد درباره  جلسات تفسير مسجد کرامت و مسجد امام حسن(ع) گفتند: «شايد در کشور، اجتماع دانشجويي به يکپارچگي، يکدستي و تراکم اجتماع مسجد امام حسن يا مسجد کرامت که بنده آنجا درس تفسير براي دانشجوها مي گفتم، وجود نداشت.» جداي از جلسات تفسير شب هاي جمعه، مسجد کرامت شاهد برگزاري جلسات تلاوت قرآن در صبح هاي جمعه هم بود. اين جلسات به پيشنهاد آيت ا... خامنه اي و در بسياري موارد با حضور ايشان برگزار مي شد.

بازگشت به مسجد امام حسن(ع)
تقريبا همه  مباحث مطروحه آميخته بود به نکات و موضوعات اجتماعي. همين ها باعث شد تا ساواک پيش از ظهر روزي از روزهاي اسفند ۵۲ تلفني به او اطلاع دهد که ديگر حق ندارند پايشان را به مسجد کرامت بگذارند. گوشي را گذاشت و نماز را خواند. شب همان روز به مسجد امام حسن(ع) بازگشت و امامت جماعت آن مسجد را بر عهده گرفت. ماه رمضان سال ۱۳۵۳، مسجد امام حسن(ع) دوباره شاهد جلسات تفسير قرآن بود. ساواک اما دوباره ايشان را در دي ماه ۱۳۵۳ دستگير مي کند. پس از آزادي نيز ديگر به ايشان اجازه امامت جمعه و سخنراني داده نشد.

ديگر فعاليت ها
حضرت آيت ا... خامنه اي در دوران مبارزه علاوه بر درس تفسير قرآن، مجموعه اي از مباحث معارفي را در مجالس مختلف و به مناسبت هاي گوناگون و در سفرهاي تبليغي بيان کرده اند که بسياري از آن مباحث متکي به آيات قرآن بوده است. خلاصه اي از سخنراني هاي ايشان در مسجد امام حسن (ع) در قالب کتاب «طرح کلي انديشه  اسلامي در قرآن» در سال ۱۳۵۴ منتشر شده، از جمله  اين مباحث است. ابتناي به قرآن در ديگر مباحث ايشان که گاه به صورت مکتوب هم منتشر شده اند مانند «گفتاري در باب صبر»  وجود دارد. آيت ا... خامنه اي همچنين در سال هاي مبارزه جلد نخست تفسير «في ظلال القرآن» اثر سيد قطب را هم ترجمه مي کنند.

گشايشِ پس از انقلاب
با پيروزي انقلاب اسلامي، گويي مجالي فراهم شده باشد که آرزوهاي آيت ا... خامنه اي براي ارتباط مردم و قرآن محقق شود. بررسي سيره  ايشان در اين سال ها گوياي تلاش براي اين مهم است. تأسيس راديوقرآن در سال ۱۳۶۲ به دستور ايشان، تشکيل شوراي عالي قرآن در سازمان صداوسيما، گسترش جلسات تلاوت قرآن با حضور قاريان خارجي و به خصوص مصريان و قاريان داخلي از اقصي نقاط کشور از جمله  اين تلاش ها است.

برگزاري نزديک به ۳۰ جلسه درس تفسير قرآن براي دانشجويان در سال هاي ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ از ديگر تلاش هاي ايشان براي ترويج فرهنگ قرآني بود. اگرچه به نظر مي رسد اين جلسات به دليل مشغله  کاري ايشان امکان تداوم نيافت.

از نکات قابل توجه در سيره  رفتاري آيت ا... خامنه اي، ديدارهاي مکرر ايشان با جامعه  قرآني است. جامعه  قرآني يکي از معدود اقشاري هستند که ايشان در اين چند سال هر ساله حداقل ۲ ديدار با آنها داشته است. يکي ديدارهاي انس با قرآن در ماه مبارک رمضان و ديگري ديدار با شرکت کنندگان مسابقات سراسري قرآن کريم. اين ديدارها در برخي سال ها بيش از ۲ بار هم بوده است.

از ديدارهاي عمومي تا ديدار هيئت دولت
رهبر انقلاب بارها توصيه به انس با قرآن را در محافل گوناگون مطرح کرده اند؛ از ديدارهاي معمول خود با اقشار مردمي گرفته که گفته اند: «سعي کنيد رابطه تان را با قرآن قطع نکنيد. هر روز، ولو نصف صفحه، قرآن بخوانيد؛ اين ها همه اش مقرِب انسان است؛ صفاي روح و گشايش و فتوح معنوي را همين ها براي انسان به وجود مي آورد.» تا ديداري مانند ديدار نخست خود با هيئت دولت جديد که فرموده اند: «برادران عزيز و خواهران عزيز! بارتان سنگين و کارتان دشوار است. براي اين که بتوانيد اين راه را سالم طي کنيد و ۱۴۵۰ روزي را که در پيش داريد، به خوبي سپري کنيد، بايد خود را به خدا وصل کنيد. هر روز حتماً قرآن بخوانيد؛ هر مقداري مي توانيد. اين را يک سيره  قطعي براي خودتان قرار دهيد.» با اين نگاه، اهداي يک جلد قرآن به پاس خدمات هشت ساله  هيئت دولت در ادوار مختلف در آخرين ديدار ايشان با رهبر انقلاب معناي ديگري مي يابد.

در طول اين سال ها، رهبر معظم انقلاب همواره و در مناسبت هاي گوناگون، بر اهميت توجه به قرآن سخن گفته اند. ايشان معتقدند تلاوت و قرائت و حفظ قرآن کريم مقدمه  اُنس با قرآن و اُنس گرفتن با اين مصحف شريف، مقدمه  تدبّر و فهم معاني قرآني است: «از برکات انقلاب است که جوان هاي ما، صاحبان صوت و ذوق و هنر تلاوت و استعداد و آمادگي براي فراگيري، بحمدا... در اين ميدان وارد شدند و پيشرفت کردند، ولي اين ها مقدمه است؛ مقدمه براي فهم قرآن و تخلق به اخلاق قرآن.» تخلق به اخلاق قرآني هماني است که رهبر انقلاب آن را درمان تمام دردها و جراحت هاي جامعه  اسلامي مي دانند. به نظر مي رسد هدف رهبر انقلاب در تمام فعاليت هاي قرآني خود موضوعي است که در يکي از محافل انس با قرآن مطرح کردند: «مسئله  بالاتر، تخلق به اخلاق قرآني است؛ سبک زندگي را منطبق با قرآن قرار دادن.» اين که فرهنگ ما، سبک زندگي ما، پوشش، منش و معاشرت ها و ارتباطات اجتماعي ما آن چيزي نباشد که در جوامع خالي از نور معنويت و قرآن است، بلکه مطابق معيار قرآن باشد.