شعری از مولانا روی بازوی بردپیت
شعری که برد پیت از این مجموعه را به زبان انگلیسی حک کرده، به نوشته« کلمن بارکس »در واقع برگردان یکی از رباعیات مولوی از دیوان شمس است… چرا جهانیان که اسیر مفاهیم عرفانی اشعارش شدهاند، هنوز درباره هویت مولوی و ریشه اشعارش هیچ نمیدانند و در ایران بزرگ اینچنین غریب مانده است؟
به گزارش پارس به نقل از تابناک، در جریان سفر برد پیت و متیو مک کانهی دو بازیگر مشهور هالیوودی به نیواورلئان که در راستای پروژه خیریه بنیاد بردپیت پیرامون ساخت خانه برای آسیب دیدگان طوفان نیواورلئان از سال 2007 برپا است، بردپیت شعری از مولانا را که روی بازوی راستش خالکوبی کرده، با بلند کردن دستش در بالکن اتاقش در هتل به هوادارانش نشان داد تا به سرعت این موضوع در رسانههای بین المللی انعکاس داشته باشد و دیلی میل نیز به طور ویژه این اتفاق تازه را همچون دیگر حواشی بازیگران پوشش داد.
این شعر که در واقع برگردان یکی از اشعار مولوی است، چنین محتوایی داشت: «There exists a field, beyond all notions of right and wrong. I will meet you there»؛ برگردانی که توسط «کلمن بارکس» شاعر امریکایی و استاد بازنشسته زبان انگلیسی دانشگاه جورجیا صورت پذیرفته و یکی از دلایل مشهور شدن این اشعار میان انگلیسیهای برگردانهای بسیار جذاب انگلیسی از جمله همین برگردانهای «بارکس» بوده که البته او را بیشتر با عنوان «رومی» میشناسند.
«کلمن بارکس» مولانا را از طریق «رابرت بلای» نویسنده و شاعر نروژی الاصل امریکا شناخت. بلای در سال ۱۹۷۶ ترجمه انگلیسی «رینولد نیکلسن» از مثنوی مولانا را به بارکس میگوید که این کلمات باید از قفس خود رها شوند. بارکس که زبان فارسی نمیداند بعد از ملاقات با «رابرت بلای» با استفاده از ترجمههای قبلی شروع به ترجمه اشعار عرفانی مولانا نموده که در بیست مجلد منتشر شده و تاکنون بیش از نیم میلیون نسخه از مجموعه کتابها و آثار مولانا به زبان کلمن بارکس در امریکا به فروش رسیدهاست و یکی از پرفروشترین کتب آمریکا شده است.
نشریه امریکائی «بوک لیست» در معرفی ترجمه بارکس مینویسد: «ما بی هیچ تردیدی امتیازی ویژه به کلمن بارکس میدهیم چرا که کاری کرده تا برگردانی مدرن، زنده و دریافتنی از آثار شعری رومی بهترین و شناخته شده ترین شاعر عرفانی جهان، را در دسترس خوانندگان آمریکایی قرار دهد.» شعری که برد پیت از این مجموعه را به زبان انگلیسی حک کرده، به نوشته «کلمن بارکس» در واقع برگردان یکی از رباعیات مولوی از دیوان شمس است:
«از کفر و ز اسلام برون صحرائیست
ما را به میان آن فضا سودائیست
عارف چو بدان رسید سر را بنهد
نه کفر و نه اسلام و نه آنجا جائیست»
این شعر مولانا روی بازوی بردپیت رفت اما در ایران برایش چه کردیم؟
بارکس به همراه بلای در ۲۷ اردیبهشت سال ۱۳۸۵ از ایران دیدن کرد و در حین این سفر و به هنگام بازدید آنها از دانشگاه تهران، دکترای افتخاری دانشگاه تهران رشته زبان و ادبیات فارسی به کلمن بارکس اهداء شد. رابرت بلای که برنده چندین جایزه معتبر شعر آمریکاست، در باره ترجمه اشعار مولانا توسط بارکس نوشته است: «کلمن بارکس رومی را شناور بر دریاچه جورجیا یافت و او را به زندگی بازگرداند. چه نعمت بزرگی! کلمن بارکس براساس شعر مولانا همه شب را بیدار ماند تا خوانندگان مشعوف شوند.»
این اتفاق که شعری از یکی از بزرگترین شاعران تاریخ ادبیات ایران تا روی دست یکی از بازیگران مطرح هالیوود رفته باشد اما با این حال درباره این شاعر 807 ساله در ایران هیچ اتفاقی جز چند همایش و بزرگداشتهای روتین برگزار نشده باشد، جای بسی تامل دارد و تاسف دارد. حتی یک فیلم و سریال درباره مولانا ساخته نشده و اساساً مراسم بزرگ و اصلی برای این شاعر پارسی نیز هر ساله در ترکیه برگزار میشود و این اتفاق تلخ را پایانی نیست؛ هرچند مولانا چهرهای فراتر از مرزها و زمانها است اما در عین حال او متعلق به ایران بزرگ است و اینکه این فخر بزرگ را برجسته نساخت، اتفاقی عجیب و البته معمول در کشورمان قلمداد است!
ظاهراً جهانیان به درک کاملتری نسبت به هموطنان مولانا از عمق گفتار «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» دارند و از این بابت باید شرمنده بود که کوچکترین گامی از سوی ایرانیان در معرفی این چهره جهانی و ریشههای ایرانیاش ارائه نشده و اگر از بسیاری از مخاطبان اشعار انگلیسیاش جویا شوید که او متعلق به کدام زبان و جغرافیا بوده، به اشتباه رومی و یا ترک بخوانند و این نیز به نام مصطلح مولانا در مغرب زمین و همچنین تلاش ترکیه در مصادره به مطلوب مولانا بوده
آیاواقعا این شعرموللوی صحیح است؟آیا باآیات شریفه قرآن سازگاراست؟مامگردینمان را ازمولو می گیریم. وآیااصولا مولوی مولاتاست یاامیرالمومنین واولادطاهرینش؟وآیا اگربردپیت نامی یه غلطی کرد شمای نویسنده بایدبرایش حسرت بخوری؟براستی سرفرازی ملت ایران درتبعیت ازکیست؟واقعا خجالت آوراست.
با سلام و ااحترام
در جواب دوست عزیز آقلی محمد -چرا تصور میکنید که اکر مولانا را گرامی میداریم این کار انکار خدا یا پیامبر یا امامان ما نیست
لطفا انصاف به خرج بدهید
برادر عزیز آیا مطالعه کردید و این چنین جبهه گرفتید؟تا به کی و کجا می خواهید به این تحجر و تعصب بی پایه ادامه دهید. تعصب ،افیون فکر و منطق است. بحث نویسنده به باد رفتن ارزش های ملی ماست. چرا بی هویتی خود را به همه بسط می دهید. البته که دردناک است. البته که باعث تاسف است. مولانا باید موجب فخر من و امثال شما یاشد. وا اسفا...
دوست عزیز ما کی میخوایم از داوریهای یک دقیقه ای دست برداریم
چرا فکر میکنیم از اقتصاد و سیاست و پزشکی خلاصه همه علوم اطلاع داریم
همین دیروز یه جمله از رسول اکرم دیدم که گفته مهمانت رو گرامی بدار حتی اگر کافر باشه
حالا اینکه ما خودمون قضاوت میکنیم کلی ادمو دوروورمون لعنت میکنیم و چشم دیدنشونو نداریمو ...
یا مثلا اگه بصورت اتفاقی دو صفحه از نهج البلاغه رو بخونیم میبینیم نه دورو ورمون نه خودمون 90 درصدشو رعایت نمیکنیم
غیبت، رعایت نکردن حقوق شهروندی، قوانین راهنمایی رانندگی و... نشانه های مشهودی هستن
حالا تو این داستان شعر مولوی قبل از باز کردن دهنمون به این داستانا چه خوبه :
1. فکر کنیم شاید ما معنی شعرشو نمیفهمیم و بریم تفسیرشو بخونیم بعد اظهار نظر کنیم
2. یا اگه نمیخوایم به دانشمون اضافه شه مثل دکتر که میریم و باهاش سر داروها بحث نمیکنیم قبول کنیم که کسی که سالها در مورد خداشناسی تحقیق میکرده حداقل از ما بیشتر میدونه و بس
انسانهاي نيك انديش همه ميدانند مولوي و امثالهم دنباله روي اوليا خدا و بلكه خود از اوليائ خداوندند. (نگاه كنيد كه بزرگاني مثل علامه جعفري و حضرت بحرالعلوم رضي اله عنه و ديگران همه عمر خود را صرف شرح ديوان آن بزرگوار كردند. بلاتشبيه اونها نادان بودند و من عاقل!!!)
در همه دوران تاريخ از اين نوع تفكرات طالبانيسمي و جود دارد.ولي خود تاريخ بما نشان داده كه:
دشمنان با اوليا بر مي تنند
پس ملائك رب سلم ميزنند
كين چراغي را كه هست او نور دار
از دم و پفهاي دزدان دور دار
و سلام بر حضرت مولوي
آقای محمد شما که چیزی از مولوی و افکارش نمی دونی بهتره سکوت کنی!
شما در ظاهر الفاظ موندی و هنوز راهی به درون پیدا نکردی!
همین امثال شما باعث کشته شده حلاج، شیخ اشراق و عین القضات شدند!
بهتره عمیق تر فکر کنی
علی آقا چون دوست ما آقا محمد نتوانسته معنی شعر رو درک کنه
من هنوز در خود مانده ام :
من هنوز در سر بودن مانده ام !
من هنوز خاکم ، همه گردم ، معلق مانده ام !
من هنوز در سر انگشت و ابرو مانده ام !
من هنوز دل داده عشقم ، ودر عشق مانده ام !
من هنوز در راه و دنیال ره خود مانده ام !
من هنوز روی زمین و چشم به بالا دوخته ام !
من هنوز مستم ، کرم ، لالم ،حیران مانده ام!
من هنوز در شکر یک شکر تمامت مانده ام !
من هنوز ریزم ، گردم ، خاکم ، دل به طوفان مانده ام !
من هنوز در اوج نادان شکرت مانده ام !
من هنوزم غافلم ، غافل ز شکرت مانده ام !
من هنوزم عاشقم ، عاشق به عشقت مانده ام !
من هنوزم زنده ام ، ای وای ،از کی مانده ام !
من هنوز در چرخش ، یک دورت مانده ام !
من هنوز خوابم ، بی هوشم ، نمی دانم کجا وا مانده ام !
نظرهای عزیزان راخواندم براستی اگرهمینقدرتعصب درموردحق داشتیم واینجوری یک انتقادوسوال ساده را به بادفحش وچرندیات نمی گرفتیم وضعمون بهترنبود؟ پیروان ولی خدا درعرصه های نبرد ودفاع جان دادند یاصوفیان مغرور وبی مغز ومدعی؟ واصولا دفاع امثال انگلیس راازمکاتب صوفیه چگونه تحلیل کنیم؟
آقای محمد!
حرف شما یک سوال و انتقاد ساده نیست!
کج اندیشی و جهل در سخنان شما هویداست!
بدر نمی رود از خانقه یکی هشیار
که پیش شحنه بگوید که صوفیان مستند
توهین به صوفیان آن هم با این وقاحت از سوی شما شرم آور است.
جناب آقای محمد. اصلا نوع حرف زدن شما مشخصه که چطور فکر میکنی.
چه ربطی داره که الان حضرت امیر رو به میون کشیدی؟ قرار نیست هر کسی مولانا رو دوست داشته باشه و حتی مریدش باشه ناقض عشق به خدا و قرآن و ائمه باشه.
شما لطفا حرف زدنت رو درست کن که داری میگی اگر برت پیت نامی یه غلطی کرد بعد بیا و درس اخلاقی به ملت ایران بده
اين متن انگليسي 20 درصد هم به شعر مولانا شبيه نيست!!!
ممنون متن قشنگی بود-خدا می دونه هر بار موردای این طوری رو می بینم تا چندیدن مدت افسردگی می گیرم
بوعلی سینا رو ب عربا نسبت می دن ما حرف نمیزنیم
بازی چوگانو آذربایجان ب نام خودش ثبت می کنه ما حرف نمیزنیم
خلیج پارس...........
.......از بس ک مشغول چیزای دیگه هستن اینا براشون مهم نیست
یه چیز جالب تر اینکه یه جمله فارسی با رسم الخط فارسی روی دست آنجلینا جولی خالکوبی شده ، البته توی افغانستان بوده که خالکوبی کرده.