چرا ۷۳ میلیون نفر متقاضی یارانه شدند؟
طبیعی است اگر دولت تدبیر و امید مایل است از این پس مردم صدای او را بشنوند، باید در بسیاری از عملکردها، رفتارها و گفتارهای خود تجدیدنظر کند.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم، حسن رشوند در یادداشتی با عنوان « چرا ۷۳ میلیون ثبت نام؟ ! » در روزنامه جوان نوشت:
سر انجام پس از دو ماه تبلیغات فشرده دولت مبنی بر انصراف مردم از دریافت یارانه در مرحله دوم هدفمندی یارانه ها، روز چهار شنبه سخنگوی دولت آمار رسمی ثبت نام کنندگان و انصراف دهندگان مرحله دوم یارانه ها را اعلام کرد. یعنی از جمعیت ۷۵ میلیونی ایران، ۷۳ میلیون نفر ترجیح دادند یارانه ۴۵۵ هزار ریالی مرحله اول را در یافت کنند و تنها ۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر با انصراف از در یافت یارانه موافقت کردند. به تعبیر دیگر، نهضت انصراف در مقابل نهضت ثبت نام شکست خورد. در چرایی این ثبت نام ها و عدم همراهی با شعار انصراف، دلایل زیادی را می توان بر شمرد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد: ۱- نهضت ثبت نام و نهضت انصراف بیش از آنکه سابقه در مسائل اقتصادی داشته باشد، سابقه در موضوعات سیاسی دارد.
یاد آوری تبلیغات انتخاباتی اصلاح طلبان در انتخابات مجلس هفتم بی شباهت به رفتار تبلیغاتی رسانه های اصلاح طلب در جنبش انصراف از در یافت یارانه مرحله دوم نیست. اصلاح طلبان که فضای سخت و احتمال شکست را در آستانه انتخابات مجلس هفتم تجربه می کردند و شدیداً با عدم اقبال مردم مواجه بودند، برای برون رفت از بحران پیش ساخته خود و آچمز نظام، طرح جنبش ثبت نام را مطرح کردند تا شاید با رد صلاحیت آدم های بی صلاحیت، هزینه سیاسی زیادی را بر نظام تحمیل کنند. ولی غافل از آنکه مردم به درستی مسائل را تشخیص می دهند و از فضای پشت صحنه مطلع هستند. بنابر این کاملاً روشن بود که نه کوبیدن بر طبل ثبت نام برای در یافت یارانه شایسته نظام بود و نه اصرار بر انصراف مردم از در یافت آن، چرا که ملت ایران بار ها ثابت کرده اند با هر گونه جنبش های ساختگی از هر نوع آن اعم از جنبش ثبت نام یا انصراف مخالفند.
۲- یک اصل اساسی در بحث ارتباطات و تبلیغات وجود دارد و آن اینکه پذیرش و تأثیر پذیری از تبلیغات، بستگی به میز ان شدت و نوع تبلیغات دارد. اگر شدت تبلیغات به میزانی باشد که از آستانه پذیرش مخاطب یا ذینفعان بیشتر باشد، نتیجه عکس حاصل می شود و این تجربه را بار ها سیاسیون در امر انتخابات آزموده بودند. روزی که رسانه ملی تسلیم انتقاد های دولت شد و بی محابا و با حجم گسترده تبلیغات وارد گود شد تا شاید مردم را از ثبت نام در یافت یارانه پر هیز دهد، بسیاری می دانستند که این نوع هجمه از تبلیغات نتیجه ای جز ثبت نام مردم را در پی نخواهد داشت.
۳- مخاطب یک در خواست همواره رفتار های گذشته و حال در خواست کننده را رصد می کند و با ارزیابی از شرایط موجود، به در خواست مورد نظر پاسخ مثبت یا منفی می دهد. مردمی که می بینند بخشی از کابینه شان هر چند محدود، ثروت های چند صد هزار میلیاردی دارند و برای جراحی یک عمل ساده گوش به فلان کشور اروپایی در ایام نوروز می روند، چگونه می توانند بپذیرند که باید آنها از در یافت ۴۵۵ هزار ریال یارانه ماهانه صرف نظر کنند، ولی کار گزاران دولتی به دنبال برخی اقدامات تشریفاتی و ولخرجی های آنچنانی باشند، طبیعی است در چنین وضعیتی نمی توان انتظار همراهی مردم با دولت را داشت، چرا که اگر برخی مسئولان فراموش کرده اند، ولی مردم به درستی می دانند که بر اساس آموزه های دینی، تأکید شده است بهترین عمل برای یک مسئول و کار گزار، بروز رفتار هایی در سطح مردم طبقه پایین جامعه است.
۴- در زمان ثبت نام برای یارانه، این سؤال همواره برای مردم مطرح بود که قرار است بعد از اجرایی شدن مرحله دوم یارانه ها چه اتفاقی بیفتد؟ جالب آنکه قیمت بنزین و دیگر حامل های انرژی را به درستی پیش بینی می کردند، ولی نمی دانستند چرا دولت آنها را در فضای خوف و رجا نگه داشته است و با چه استدلالی قیمت سوخت قرار است ۸۰ درصد افزایش پیدا کند. این سؤال را بار ها از نمایندگان مجلس می پرسیدند که بر اساس قانون مگر دولت می تواند بیشتر از ۲۰ درصد قیمت ها را افزایش دهد و چرا باید برای فاز دوم یارانه ها متحمل پرداخت ۸۰ درصد شوند؟ ! و اگر قرار است هزینه های افزایش قیمت سوخت بر آنها تحمیل شود، چرا نباید از گرفتن حد اقل یارانه بهره مند شوند.
اینها بخشی از دلایلی بود که مردم به در خواست دولت برای در یافت یارانه پاسخ مثبت ندادند و طبیعی است اگر دولت تدبیر و امید مایل است از این پس مردم صدای او را بشنوند، باید در بسیاری از عملکرد ها، رفتار ها و گفتار های خود تجدید نظر کند.
ارسال نظر