به گزارش پارس به نقل از فارس، در ایامی که در همدان همایش هزاره تألیف کتاب قانون برگزار شد تا بیش از پیش نقش قانون در طب بوعلی سینا در علم پزشکی و تأثیر آن در سرنوشت بشریت معرفی شود و در دانشگاه علوم پزشکی مقالات متعددی در این زمینه ارائه شد، هیئت بازرسی و نظارت سازمان نظام پزشکی همدان جلسه ای تشکیل داده تا اعضای این هیئت با روند کار استاد جلیل بابایی محقق و پژوهشگر تغذیه قرآنی و جلسات و برنامه های وی بیشتر آشنا شوند.

این برنامه البته بیشتر از آن که برای آشنایی با کار استاد بابایی باشد جلسه محاکمه او بود تا بلکه از ادامه فعالیت این محقق در زمینه ترویج یافته هایش از آموزه های دینی جلوگیری شود.

در این نشست اعضای هیئت نظارت سازمان نظام پزشکی سعی بسیاری کردند تا این طور القا کنند که ترویج آموزه ها و فرهنگ دینی در زمینه سلامت، طبابت محسوب می شود و در نتیجه هیچ کسی حق ندارد بدون کسب مجوز از سازمان نظام پزشکی اقدام به این کار کرده و به مردم آموزش دهد.

جلیل بابایی در این جلسه اظهار داشت: بنده طی چندین سال، تحقیقات زیادی در زمینه غذا و تغذیه در قرآن و احادیث داشته و اکنون صرفاً به دنبال آگاه کردن مردم و اشاعه فرهنگ و آموزه های دینی در این زمینه هستم.

وی افزود: به هیچ وجه تاکنون طبابت و تجویز دارو برای کسی نکرده و منع دارویی نیز نمی کنم بلکه تنها اصول و روش های صحیح تغذیه سالم و طیب را به مردم آموزش می دهم.

بابایی با بیان این که تحقیقاتش در زمینه علوم قرآنی است، گفت: فعالیت های بنده امر به معروف یعنی ترغیب به استفاده از غذای طیب و نهی از منکر یعنی نهی از استفاده از غذای ناسالم است.

وی در خصوص این ادعای اعضای نظام پزشکی شهرستان که نسخه تجویز می کند، گفت: بنده از آموزه های دینی ۴۰ مورد روش غذا خوردن را یاد گرفتم و آنها را به مردم یاد می دهم همانطوری که امام رضا (ع) فرمودند هرکس مطالب ما را یاد بگیرد و به دیگران ارائه دهد ما را معرفی کرده است.

* امر به معروف در زمینه سلامت مخالف قوانین است!

در این نشست معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی همدان با بیان این که ما پزشک ها هستیم که می گوییم طبابت معنی اش چیست، افزود: طبابت یعنی این که من با مراجعه کننده ام ارتباط برقرار کرده، بعد توصیه هایی در جهت سلامت به او داشته باشم.
حسین عرفانی خطاب به بابایی گفت: از دیدگاه جامعه پزشکی و مقررات جاری کشور کار شما دخالت در امور پزشکی و طبابت است.

وی با تأکید بر این که اگر کسی در علوم قرآنی به درجاتی رسیده مبارکش باشد و فقط خودش رعایت کند، خاطرنشان کرد: همان طور که کسی تا مجوز وزارت بهداشت را نگیرد نمی تواند طبابت کند حرفی از سلامت بزند، هیچ کسی بدون گرفتن مدرک خارج و گرفتن مدرک اجتهاد حق ندارد دیگران را ارشاد کند.

عضو هیئت مدیره سازمان نظام پزشکی شهرستان همدان با بیان این که هرگونه فعالیت همگانی در عرصه سلامت مجوز وزارت بهداشت جمهوری اسلامی ایران را می خواهد، یادآور شد: امر به معروف و نهی از منکر در زمینه سلامت، ۱۰۰ درصد مخالف با قوانین است.

وی اضافه کرد: مسئولیت سلامت جامعه در کشور با وزارت بهداشت است و هیچ احدی در جمهوری اسلامی حق ندارد بدون مجوز از سلامت صحبت کند این مخالف قانون است.

عرفانی ادامه داد: شما اگر پشت آنتن تلویزیون مواردی را بگویید که منافات ۱۰۰ درصدی با علم دارد، بعد منصوبش بکنید به قرآن این توهین به قرآن است.

وی در پاسخ به سخن بابایی که همه علوم در قرآن هست، گفت: اگر قرار باشد همه چیز در قرآن بیاید پس سنت، حدیث و اجماع چیست.

معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی با اشاره به حدیثی از پیامبر اکرم (ص) با این مضمون که علم دوتاست یکی علم ابدان و دیگری ادیان، افزود: علم ابدان از علم ادیان جداست و کسی حق ندارد با علم ادیان در علم ابدان دخالت کند.

وی در ارتباط با صحبت های بابایی در مخالفت با برخی از روش های درمانی از جمله شیمی درمانی، بیان داشت: شیمی درمانی ۱۰۰ درصد موافق علم قرآن است.

عرفانی در پاسخ به سخن بابایی مبنی بر این که هپاتیت با اصلاح غذا درمان می شود و برخی موارد درمان شده به تأیید پزشکان نیز رسیده است، گفت: اگر پزشکی بگوید با دستور غذایی هپاتیت درمان می شود، باید درب مطبش را ببندیم.

* بوعلی سینا هم برگردد باید مدرک بگیرد

یکی دیگر از اعضای سازمان نظام پزشکی شهرستان همدان نیز در این جلسه در پاسخ به طرح موضوع امر به معروف و نهی از منکر از سوی بابایی اظهار داشت: شما می توانید فقط خانواده تان را امر به معروف کنید اما کسی به شما اجازه نداده که افراد جامعه را امر به معروف کنید.

سیدجواد موسوی بهار با اشاره به این که کسی تا اجتهاد نداشته باشد نمی تواند از قرآن برداشت کند، افزود: اجتهاد از قرآن وظیفه علماست نه وظیفه من و شما، شما متنی از قرآن بگویید که اگر کسی چیزی را فکر می کند درست یا غلط است، باید امر به معروف کند.

وی در پاسخ به سؤال بابایی که اصلاً شما بوعلی سینا را قبول دارید یا نه، گفت: ما بوعلی سینا را در هزار سال پیش قبول داریم، اگر آقای بوعلی سینا امروز بیاید اینجا نهایت احترام را برایش می گذاریم و می گوییم اگر می خواهی طبابت کنی برو مدرک بگیر!

این پزشک عمومی در پاسخ به سخنان بابایی مبنی بر این که ادعاهای شما در دادگاه علیه من به نتیجه نرسیده گفت: شما به قاضی فشار می آورید و نمی گذارید کار کند، رفتیم شکایت کنیم قاضی گفت پرونده این آقا را به بنده ندهید از هزار جا به من زنگ می زنند.

* همه علوم در قرآن وجود دارد

با توجه به آن که در این جلسه مسائلی مطرح شد که نیاز به توضیح و جواب داشت و فرصت چندانی به جلیل بابایی داده نشد تا پاسخ مطالب طرح شده باشد، به سراغش رفتیم تا پاسخ های وی را هم جویا شویم.

بابایی در گفت وگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: در این جلسه استدلال آقای عرفانی این بود که هرکس به دیگران در مورد سلامت توصیه داشته باشد، این کار او طبابت است و تا مجوز از وزارت بهداشت نگیرد نمی تواند این طبابت را انجام دهد!
وی افزود: با این استدلال حتی یک روحانی بالای منبر هم نمی تواند حدیث های پیامبر (ص) و ائمه معصومین در مورد سلامت جامعه را بخواند مگر این که از وزارت بهداشت مجوز بگیرد.

این محقق تغذیه قرآنی گفت: ایشان در صحبت هایش این طور القا می کردند که موارد طرح شده در صحبتهایم ۱۰۰ درصد با علم منافات دارد و چون آنها را منصوب به قرآن یا حدیث می کنم پس این توهین به قرآن است، درحالی که باید مشخص کنند کدام مطالب غیر علمی بوده و اساساً کدام مطلب که از قرآن نقل کردیم منافات با علم دارد.

وی یادآور شد: روش صحیح غذا خوردن ائمه کجایش توهین به قرآن است، اگر گفته می شود غذای طیب بخورید، اسراف نکنید یا کم بخورید، آیا این حرف با علم منافات دارد.

بابایی خاطرنشان کرد: اگر سخن خلافی گفته ام چرا به جای آن که خلاف را تذکر بدهند اصرار دارند جلوی حرف زدن مرا بگیرند؟ اگر حرفی خلاف دین زده شود مسئول مقابله با آن علمای حوزه هستند و همین دخالت نظام پزشکی بی قانونی است.

وی با اشاره به این که همه علوم در قرآن هست و این ما هستیم که قدرت درک آن را نداریم، افزود: آقای عرفانی مدعیست که اگر همه علوم در قرآن باشد نیاز به سنت و حدیث و اجماع نداریم، ایشان اطلاعات مختصری دارد و می خواهد از آنها علیه فعالیت های ما استفاده کند درحالی که حتی آنها را اشتباه طرح می کنند.

بابایی خاطرنشان کرد: منابع فقه شیعه عبارتند از قرآن، حدیث، اجماع و عقل، و در کنار آن منابع اهل سنت شامل قرآن، سنت و اجماع است، معلوم نیست آقای عرفانی سنت و حدیث را از کجا کنار هم گذاشته اند در حالی که یکی از آنها مربوط به شیعه است و یکی دیگر مربوط به اهل سنت.

وی درباره مسائل طرح شده از شیمی درمانی گفت: می گویند شیمی درمانی ۱۰۰ درصد موافق علم قرآن است درحالی که تنها تأخیری زجرآور برای بیماری است، با چه استدلالی این حرف زده می شود، چگونه است که وقتی ما آیات قرآن در مورد تغذیه را تبیین می کنیم آن را توهین به قرآن می دانند ولی نظر شخصی و سلیقه ای خود که شیمی درمانی منطبق بر قرآن است را توهین نمی دانند؟

* چرا آمار رسمی از بهبود یافتگان شیمی درمانی منتشر نمی شود

این محقق تغذیه قرآنی یادآور شد: چرا هیچ گونه آمار رسمی از بهبود یافتگان شیمی درمانی در طول بیش از دو دهه ورود آن به کشور ارائه نمی شود در حالی که همه می دانند درصد موفقیت شیمی درمانی بسیار پایین است.

بابایی تصریح کرد: آیا اتخاذ روشی که به جای درمان، به نفس ضرر می رساند موافق علم قرآن است، چرا باید این قدر بر مسائلی که از آن اطلاع نداریم، اصرار کنیم.

وی در ادامه سخنانش در خصوص صحبت های موسوی عضو دیگر سازمان نظام پزشکی همدان اظهار داشت: ایشان به بنده اتهام زده که شما قاضی را می خرید یا به سیستم قضا فشار وارد می کنید، البته نیازی به پیگیری این موضوع نمی بینم، چون این اتهام بیشتر متوجه دستگاه قضاست و آنها باید از آّبروی خود در مقابل این حرف دفاع کنند.

این محقق تغذیه قرآنی خاطرنشان کرد: اعضای حاضر در این جلسه سعی داشتند بنده مکتوبی را امضا کنم مبنی بر این که حق صحبت در خصوص مطالب قرآنی و اسلام و ترویج آن در زمینه سلامت را ندارم ولی نپذیرفتم و امضا نکردم.

وی افزود: در این جلسه حتی شخصیت حرفه ای برخی پزشکان را نیز تخریب کردند و هرکجا که نامی از پزشکی آوردم او را کم سواد معرفی کردند.

بابایی تصریح کرد: سعی برخی از اعضا در جلسه این بود که با استفاده از طرح مسائل قانون و دین و قرآن جلوی ترویج روش صحیح تغذیه قرآنی و اسلامی را بگیرند و حتی بارها به سخنان امام خمینی (ره) مبنی بر قانون گرایی اشاره کردند، درحالی که بنده هیچ کار خلاف قانون انجام نداده ام بلکه با استناد به حدیث و قرآن سعی به اصلاح روش تغذیه جامعه را دارم.

* استعمار طب استعماری هم دارد

وی با بیان این که ظاهراً این پزشکان هرچه که علم پزشکی غربی می گویند خدشه ناپذیر و غیر قابل انکار می دانند، اضافه کرد: امام خمینی (ره) در کشف الاسرار درباره طب غربی می فرماید « غرب همه چیز استعماری دارد: طب استعماری، فرهنگ استعماری که برای کشورهای عقب افتاده صادر می کنند. آنها می خواهند ما وابسته باشیم و چیزهایی که به ما می دهند وابستگی می آورد» .

بابایی افزود: این همه شعار می دهیم که علم بوعلی سینا ناشناخته مانده و غرب از قانون بوعلی استفاده کرد و ما نکردیم، حالا به راحتی می گویید بوعلی سینا اول بیاید مدرک غربی بگیرد بعد برود طبابت کند.

وی یادآور شد: امام خمینی (ره) تعبیر بسیار زیبایی در خصوص بوعلی سینا در کتاب مصباح الهدایة دارند و با عبارت « لم یکن له کفوا احد» نوشته اند « ابن سینا نابغه بزرگ و اعجوبه بزرگ است که در تیز هوشی و خوش فهمی همتایی برای او نیست» .

این پژوهشگر تغذیه و سلامتی در قرآن اضافه کرد: خواسته ما این است که فرهنگی که از آبا و اجداد ما و متأثر از دین و سنت پدران ماست دوباره احیا شود، همان طور که امام (ره) در جایی دیگر فرمودند « امیدوارم همه آقایان کمک کنند تا فرهنگ مان و فرهنگ اسلامی مان، فرهنگی که شیخ الرئیس را درست کرده را باز یابیم. »

* لاشه علم در دانشگاه ها تدریس می شود نه خود علم

با این اوصاف این سؤال مطرح است که آیا همه آنچه امروز در سطوح دانشگاهی به خصوص در علم پزشکی در کشور تدریس می شود خدشه ناپذیر است یا خیر، و چرا باید ما بدون هیچ سؤالی هرآنچه به عنوان علم پزشکی از غرب به کشور وارد می شود را به عنوان سندی برای رفع همه مشکلات خود بدانیم.

برای بررسی این موضوع به سخنان آیت الله عبدالله جوادی آملی که مکرر در جلسات متعددی یادآوری کرده، رجوع می کنیم.

این مرجع تقلید در دیدار رئیس دانشگاه حضرت معصومه (س) و مدیران روابط عمومی منطقه ۳ دانشگاه های کشور می گوید:
اصلاح دانشگاه ها و اسلامی کردن آنها به این است که ما بدانیم سفره خلقت، کتاب الهی است؛ یعنی خدای سبحان آنچه در عمق زمین تا اوج سپهر است را به عنوان سفره پذیرایی آفرید و ما را میهمان این سفره قرار داد تا از اینها، بهره های عملی و علمی ببریم.

کار اصلی دانشگاه، اسلامی کردن دانش است نه اینکه مسلمان بپروراند، الان لاشه علم در دانشگاه ها تدریس می شود نه خود دانش.

دانش کنونی دانشگاه ها و متون درسی، توان آن را ندارد که انسان را الهی بار بیاورد.

انسان هم می تواند از اسرار درون آگاه شود و هم باید از نظام بیرون آگاه شود؛ چون خدای سبحان همه این سفره خلقت را آفرید و بعد خطاب به انسان فرمود که اینها را برای شما آماده کردم. اگر کسی از این نعمت ها استفاده نکرد، برای این است که هاضمه او ضعیف است.

بسیاری از غربی ها، انسان را حیوانی می دانند که حرف می زند، لذا همایش هایی را برای شناسایی بیماری های مشترک انسان و حیوان برگزار می کنند، اینها انسان را که معلوم است، در حد حیوان تنزل می دهند.

غربی ها بدترین جفا را به علم شریف طب کردند، برای اینکه علم شریف طب را که معلوم است، به بیطاری (دام پزشکی) تنزل دادند و وقتی معلوم تنزل پیدا کرد، علم هم تنزل پیدا می کند.

اگر علوم را که چشم و چراغ دانشگاه است به دست غربی ها بدهید، آنها به جای اینکه علوم را بالا ببرند، جایگاه آن را تنزل می دهند.

دانشگاه ها اول باید انسان را بشناسد و بشناساند و بعد علوم را اسلامی کند، به خاطر اینکه علوم ما یا انسانی است و یا اگر انسانی نبود، کاربردش برای جامعه انسانی است.

مفسر برجسته قرآن کریم در جمع اعضای کمیته علمی کنگره بین المللی اخلاق زیستی نیز چنین بیان داشته است:

در اثر پیشرفت علم، آنها بر بسیاری از امور تاختند و ستم کردند و اولین ستمی که این گروه الحادی نسبت به علوم کرد این است که چون انسان را در سطح حیوان گویا شناخت، سطح فن شریف طب که از برجسته ترین و شریف ترین علوم است را آنقدر پائین آوردند که به علم بیطاری (دانش پزشکی ستوران) معرفی کردند.

به نظر آنها هیچ فرقی بین طب و بیطاری نیست، یعنی بیطاری سایر حیوانات را درمان می کند و طب، حیوانی را درمان می کند که حرف می زند.

آیت الله جوادی آملی همچنین در یکی از جلسات درس اخلاق در جمع طلاب، دانشجویان و اقشار مردم یادآوری کرده است:

شما می بینید اینها واقعاً انسان را در حد یک حیوان می دانند، انسان را (حیوان ناطق) می دانند. اینکه می بینید تمام این بیماری ها و داروها را روی موش آزمایش می کنند، بعد در انسان پیاده می کنند، خیال می کنند انسان همان موش ناطق است!

برای خیلی از اینها حل نشد که انسان جنبه ملکوتی هم دارد، این داروئی که می دهی، برای جان او خوب نیست.

گفتند: این شربت هائی که می دهند، سابقاً یک پنج درصد شراب در آنها بود؛ این یک تیرگی شعور می آورد. آنها می بینند چه برای موش خوب است، همان را برای انسان تجویز می کنند، دیگر نمی دانند انسان حیوان ناطق نیست، انسان « حیّ متألّه» است. آزمایشگاه شان این است، طب شان این است، داروسازی شان این است. اینچنین نیست که مسائل مشترک انسان و دام واقعاً برای انسان هم نافع باشد!

اگر به اینها بگوئید آقا! شما این که در آزمایشگاه حساب کردی، برای موش خوب بود، انسان هم همان است؟ انسان حیوانی است که حرف می زند؟ این دارو برای بدن او خوب است، برای جان او هم خوب است یا نه؟ !

مرحوم بوعلی در آن رساله عهد این حرف‎ ها را زده که « من تعهد کردم لب به شراب نزنم، ولو بیمار بشوم. » چون در روایات دارد: « لا شفاء فی الحرام» خدا در حرام شفا قرار نداده. این‎ که در شربت‎ ها قبلا یک چند درصدی، کمتر و بیشتر شراب می‎ ریختند، بالأخره یک تیرگی شعور می‎ آورد. از آزمایشگاه سؤال بکنیم، می‎ گوید: بله، این برای موش خوب است. اگر برای موش خوب است، برای انسان هم خوب است؟ ! آن‎ ها اصلا نمی‎ دانند انسان چیست!

در بخشی از پیام آیت الله جوادی آملی به همایش کشوری طب و قرآن چنین آمده است:

طبیب اگر سلامت جامعه را تأمین کند مظهر احیای الهی، شفای الهی و مظهر دو نام از نام های مبارک خداست که در قرآن آمده است. قرآن همان طور که قتل نفس را گناه نابخشودنی می داند و می گوید هرکس فردی را به قتل برساند گویی تمام افراد جامعه را کشته و هرکس شخصی را حیات دهد به منزله حیات تمام امت است، پس طبیب می تواند مظهر احیا الهی باشد.

چه بهتر زمانی که طبیب جامه سفید را بر تن می کند با قلب شفاف موحدانه بگوید خداوندا به نام تو، که هنگامی که این عمل را انجام دهد او مظهر آن دو نام خداوند در قرآن است. غایت و هدف طبیب این است که اگر او به دلیل رضای خدا مردم را حیات دهد با وجود این که او اجرتی دریافت می کند علم او علم ادیان و چنین عالمی را جزء عالمان دین می دانند.

برای آنکه شما طبیب باشید نه عین طبیب باید مواظب باشید که انسان را با آزمایش موش نمی توان درمان کرد؛ زیرا انسان کرامتی دارد و حلال و حرام بر او مؤثر است و تأثیر داروی حلال و حرام بر او یکسان نیست پس برای معالجه او باید فکر دیگری کرد.

* ساختار وزارت بهداشت دوست دارد مردم مریض شوند

با مشاهده این برخورد با فردی که فقط به دنبال ترویج تغذیه صحیح و مورد تأکید اسلام برای پیشگیری و درمان بیماری هاست، ممکن است این سؤال پیش آید که چرا سازمان نظام پزشکی با فعالیتی که منتج به سلامتی جامعه می شود، این چنین برخورد می کند.

پاسخ آن را نه از زبان یک محقق یا عالم دینی بلکه از فردی از قشر پزشکان می دهیم.

فاطمه رخشانی، معاون سابق بهداشت وزارت بهداشت در گفت وگو با خبرگزاری دانشجو این سخنان را بیان کرده است:
وزیر بهداشت باید بپذیرد مسیری که هم اکنون طی می کنیم مسیر درستی نیست، همه می دانند مردم از سیستم حوزه سلامت ناراضی هستند، مردم اگر خدای نکرده احساس کنند مریض هستند تمام زندگی آنها به هم می ریزد.

من این موضوع را چند بار به وزیر بهداشت عرض کردم که شما با سوابقی که دارید اگر بتوانید تغییراتی را که نیاز است در کشور ایجاد کنید باید در مقابل اعتراضات مسئولان و اطرافیان و حتی مردم نیز مقاوم باشید.

رسانه هم مقصر است که فقط روبان های قیچی زده را نمایش می دهد، در حالی که گاندی در زمان خود بزرگ ترین بیمارستان خاورمیانه را تأسیس کرد و معتقد بود روزی خوشحالم که به من بگویند بیمارستان تعطیل شده و دیگر مریض نداریم.

هنوز استاندار ما از رئیس بیمارستان می خواهد تخت، آمبولانس، سی تی اسکن و… به بیمارستان اضافه کند، مانند همین ها را نماینده مجلس و مردم انتظار دارند، ماجرا بسیار پیچیده است! اگر مفاهیم پزشکی را برای هر کسی به زبان خود بیان کنیم مردم خود از پزشکان تقاضای تجویز هر دارو و درمانی را نمی کنند.

مردم مواد اولیه وزارت بهداشت هستند. اگر نیست پس باید بیمارستان ها تعطیل شوند، استفاده از تجهیزات پزشکی کم شود، وزارت بهداشت این طور تعبیه شده که من دوست دارم مردم مریض شوند؛ مشکل به این سادگی ها حل نمی شود، وقتی رئیس دانشگاهی معتقد است: « اگر مردم مریض نشوند هزینه های بیمارستان را از کجا تأمین کنیم؟ » یعنی من دوست دارم مردم مریض شوند.

این سیاست های غلط همه راه های غلط را تا ناکجا آباد طی می کند، سالانه ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر نیاز پیدا می کنند که در بیمارستان بستری شوند که ۶۶ درصد منابع وزارت بهداشت هزینه این جمعیت می شود، علاوه بر این هزینه های بسیار زیادی هم خود مردم پرداخت می کنند یعنی ۳۰ درصد اعتبارات وزارت بهداشت برای تأمین دارو هزینه می شود، در واقع با ۷۰ میلیون نفر باقی مانده کاری نداریم و اعتبارات این وزارتخانه را هزینه این تعداد کم می کنیم؛ شعار پیشگیری را یک هزارم درصد عملی نمی کنیم.