سریال فال اوت سریالی آمریکایی در ژانر درام پسا-آخرالزمانی محصول سال 2024 است که توسط گراهام واگنر و جنیوا رابرتسون دورت برای آمازون پرایم ویدئو ساخته شده است. در این مطلب، خبرهای مربوط به سریال فال اوت و همینطور اطلاعاتی را که تاکنون از حاشیه و اصل سریال فال اوت منتشر شده میخوانید.
کارگردان سریال فال اوت چه کسی است؟
خلاصه داستان سریال فال اوت چیست؟
اسامی بازیگران نقش اصلی سریال فال اوت چیست؟
مشخصات سریال فال اوت
نام سریال | فال اوت |
کارگردان | گراهام واگنر و جنیوا رابرتسون دورت |
بر پایه ی | فالآوت اثر بتزدا سافتورکز |
تهیهکنندههای اجرایی | جاناتان نولان لیزا جوی جنیوا رابرتسون دورت گراهام واگنر آتنا ویکهام تاد هاوارد جیمز آلتمن مارگو لالیک جیمز دابلیو. اسکوچدوپل |
تهیه کنندگان | کریستال ویلان هالی فیلیپس گورسیمران سندو |
تولیدکنندگان | کیلتر فیلمز بیگ ایندی پیکچرز بتزدا گیم استودیوز آمازون امجیام استودیوز |
کشور سازنده | ایالات متحده |
ژانر | اکشن کمدی سیاه درام پسا-آخرالزمانی طنز وسترن علمی تخیلی |
شبکه پخش | آمازون پرایم ویدئو |
تاریخهای انتشار | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ – اکنون |
تعداد قسمت ها | ۸ |
مدت | ۴۵–۷۴ دقیقه |
آهنگساز | رامین جوادی |
تعداد فصل ها | 2 |
لیست بازیگران سریال فال اوت
اصلی
- الا پورنل در نقش لوسی مکلین، یک جوان ساکن پناهگاه
- لوسیانا وندت در نقش لوسی مکلین جوان
- آرون موتن در نقش ماکسیموس، یکی از سربازان انجمن برادری که متحد لوسی میشود
- امیر کار در نقش ماکسیموس جوان
- کایل مکلاکلن در نقش هنک مکلین، پدر لوسی و ناظر پناهگاه ۳۳، که از پناهگاه ۳۱ سرچشمه میگیرد
- مویسس آریاس در نقش نورم مکلین، ساکن پناهگاه ۳۳ و برادر لوسی
- زلیا مندز جونز در نقش دین، یکی از اعضای انجمن برادری و نزدیکترین دوست ماکسیموس
- والتون گاگینز در نقش غول / کوپر هاوارد، هنرپیشه معروف هالیوود و سفیر والت-تک که پس از سقوط بمبها به یک غول تبدیل شد و اکنون به عنوان یک هفتتیرکش و شکارچی جایزهبگیر امرار معاش میکند.
مکمل
- ساریتا چودری در نقش لی مولداور، رهبر یک بخش نظامی جمهوری کالیفرنیای جدید با ارتباط قبلی با هنک مکلین.
- لزلی اوگامس در نقش بتی پیرسون، عضو شورای حاکم پناهگاه ۳۳ و بعداً ناظر. در اصل از پناهگاه ۳۱
- جانی پمبرتون در نقش تادئوس، یکی از اعضای انجمن برادری
- زک چری در نقش وودی توماس، یکی از اعضای شورای حکومتی پناهگاه ۳۳
- آنابل اوهاگان در نقش استفانی هارپر، ساکن باردار پناهگاه ۳۳ و نزدیکترین دوست لوسی. در اصل از پناهگاه ۳۱
- دیو رجیستر در نقش چت، پسر عموی لوسی که عاشق او است
- رودریگو لوزی در نقش رگ مکفی، عضو شورای حاکم پناهگاه ۳۳
- لیر لیری در نقش دیوی، ساکن پناهگاه ۳۳
- ال ورتس در نقش رز مکلین، ساکن سابق پناهگاه ۳۳ و مادر لوسی و نورم
- تیگان مردیت در نقش جین هاوارد، دختر کوپر در سال ۲۰۷۷
- فرانسیس ترنر در نقش بارب هاوارد، همسر کوپر در سال ۲۰۷۷ و مدیر اجرایی والت-تک
مهمان
- مت بری
در نقش «مِستر هَندی»، یک ربات کمکی جنرال اتمیکس
در نقش «اسنیپ اسنیپ»
در نقش سباستین لزلی - مایکل اسپر
در نقش باد آسکینز
در نقش «برین-آن-ا-رومبا» - مایکل کریستوفر در نقش پیر روحانی کوئینتوس
- جان دالی در نقش یک فروشنده روغن مار
- کریس پارنل در نقش بن، سیکلوپی که ناظر پناهگاه ۴ است
- شرین دابیس در نقش بردی، ساکن سطح زمین و ساکن پناهگاه ۴
- دالاس گلدتوث در نقش چارلز وایت نایف
- اریک بریمن در نقش لوید هاثورن
- انجل دسایی در نقش کاساندرا هاثورن
- میکلتی ویلیامسون در نقش هونچو، یک شکارچی جایزهبگیر
- کامرون کاپرویت در نقش مانتی، مهاجمی که لوسی را اغوا میکند
- مایک دویل در نقش باب اسپنسر
- مایکل امرسون در نقش دکتر سیگی ویلزیگ، یک سرگردان مرموز که به لوسی کمک میکند
- مایکل راپاپورت در نقش نایت تایتوس، که ماکسیموس در ابتدا به او خدمت میکند
- دیل دیکی در نقش ما جون، یک مغازهدار قاتل در شهرک فیلی
- نیل هاف در نقش راجر، یک غول
- متی کاردارپل در نقش هیو
- گلن فلشلر در نقش سورل بوکر
- فرد ارمیسن در نقش دی جی کارل
- اریک استرادا در نقش آدام
- مایکل مولهرن در نقش فردریک سینکلر
معرفی سریال فال اوت
Fallout یک بازی محبوب در دنیای گیم بوده که اخیرا سریال آن نیز در دست توسعه قرار داشته است که اخیرا تصویر جدیدی از سریال Fallout منتشر شده که این تصویر مربوط به حضور الا پورنل در خط داستانی فال اوت بوده است.
همگی میدانیم که فرنچایز Fallout در انحصار استودیو بتسدا بوده است که در کارنامه درخشان خود توانسته یک محصول را به خوبی به تصویر بکشد که آنهم Fallout بوده است که در طول ده های مختلف توانسته میزبان گیمرهای بسیاری از سراسر جهان باشد. داستان این اثر مربوط به دنیایی پسا آخرالزمانی بوده که باید در تب و تاب های مختلف به دنبال پایان دادن به مراحل باشید. سریال Fallout با برخوردرای از مزایای این چنینی توانسته خود را به خوبی اثبات کند و این فرصت را غنیمت بشمارد که قادر است در سال 2024 میزبان بینندگان بسیاری باشد. این سریال فرصت خوبی دارد تا به عنوان یک محصول عالی در سرویس آمازون پرایم شناخته شود. بدنیست بدانید روند ساخت این سریال توسط خالقین Westworld انجام گرفته که شخصیت هایی نظیر جاناتان نولان و لیزا جوی روی تولید آن نقش داشته اند. دنیایی پس از نبردهای هسته ای به خوبی در این سریال به تصویر کشیده شده است که داستان در مورد دختری به نام تام لوسی بوده که ایفای نقش آنرا الا پورنل انجام داده و پس از گذشت سال های بسیار تصمیم دارد از مکان امن خود خارج شود و نگاهی به اطراف بیندازد. تام خبری از خطرات دنیای بیرون ندارد و همین امر سبب مشکلات بسیاری برای وی خواهد شد.
خلاصه داستان و بررسی کامل سریال فال اوت
اما خلاصه داستان سریال فال اوت از این قرار است که در یک روز خوب در سال 2077، کوپر هاوارد ستاره فیلمهای وسترن شاهد یک آخرالزمان هستهای است که به عنوان جنگ بزرگ در تاریخ ثبت خواهد شد. در نتیجه حملات متقابل بین کشورهای صاحب قدرت و ایالاتمتحده، بیشتر بشریت نابود میشود و ایالاتمتحده به یک سرزمین بایر سوخته تبدیل میشود که بر ویرانههای آن جناحها و گروههای جدیدی به مرور زمان پدید میآیند. علاوه بر آنها، این جهان پر از انواع جهشیافتهها خواهد بود، از حشرات و حیوانات جهش یافته بگیرید تا غولهایی که زمانی انسان بودند.
البته در این بین کسانی هم هستند که به اندازه کافی خوش شانس بودند که پیش از حمله هستهای توانستهاند خود را در پناهگاههایی ساکن کنند که ظاهراً برای رستگاری مجهز شده بودند. اکنون دو قرن پس از پایان جهان، یک ساکن خندان و شاداب از جهان پناهگاه در چنین مکانی تبدیل به یک دختر جوان به نام لوسی مکلین (الا پورنل) شده که قصد دارد برای راحتی خودش با یک بومی اهل پناهگاه همسایه ازدواج کند.
اما شادی شب عروسی لوسی تحت الشعاع تله گروهی از مهاجمان که گستاخانه به مخفیگاه آنها حمله کردند، قرار میگیرد. این افراد پدر لوسی را میربایند، بنابراین دختر قهرمان برای نجات پدرش به سفری خطرناک به سطح زمین میرود. او در آنجا با بسیاری از شخصیتهای جالب آشنا میشود، که در میان آنها یک دانشمند با یک سگ وفادارش نقش ویژهای بازی میکند. اما لوسی در این سفر با یک شوالیه فولادی (آرون موتن) و یک غول گاوچران که همان کوپر هاوارد (والتون گاگینز) است نیز روبرو میشود.
به گفته سازندگان این سریال و البته یکی از خالقان بازی (تاد هاوارد)، فصل اول سریال فالآوت یک ورودی مستقل به این فرنچایز است. بنابراین داستان به عنوان دنبالهای آزاد برای بازیها عمل میکند؛ این یعنی ما با داستانی پر از شخصیتهای جدید اما تهدیدات آشنا با جهان بازی روبرو هستیم. به طور کلی، طرح سریال Fallout یک ماجراجویی هیجانانگیز با چاشنی یک مکگافین (سر جدا شده دانشمند) است که مخاطب را به سادگی به دنبال خود میکشد.
رویدادهای داستانی سریال فال اوت در یک محیط دیوانهوار پسا آخرالزمانی روایت میشود. قصهای مملو از آینده نگریهای عجیب و طنزی سیاه که مخاطب ناآشنا با جهان بازی را نیز خیلی سریع به خود جذب میکند. اما در مجموع اتفاقات این سریال برای من و افرادی شبیه به من که با جهان بازی آشنا نبودیم سوالات زیادی را شکل میدهد. البته از همان دقایق اولیه، نویسندگان سریال موفق میشوند با صحنه آغاز آخرالزمان من نوعی را غافلگیر کنند. در نتیجه خود این شروع در کنار علامت سوالهای فراوانش یک موضوع خاص است که من را به دیدن ادامه سریال ترغیب میکند.
داستان دارای سه خط شخصیتی اصلی و دو خط زمانی گذشته و حال است؛ در این میان لوسی، ماکسیموس و غول سه شخصیتی هستند که به هر طریقی با هم تلاقی میکنند. اما نکته اینجاست که شاید این شخصیتها و خطوط زمانی روایت برای همه به طور یکنواخت جالب نباشند، ولی همه این محتوای شخصیتی با هم یک آشفتگی داستانی عجیب و غافلگیرکننده را تشکیل میدهند که در تمام هشت قسمت نمیتوانید چشمان خود را از آن بردارید. از منظر سرگرمکننده بودن نیز این یک سریال هیپنوتیزمکننده و تقریباً بینقص است؛ مخصوص در نیمه اول آن! و موفقیت آن نیز در همین جاست.
باید توجه داشت که خطوط همه شخصیتها از نظر ترکیب و محتوا با یکدیگر متفاوت است. برای مثال لوسی با بازی الا پورنل، تمام ظلم و انسان ستیزی یک جامعه پسا دیستوپیایی را میآموزد و تبدیل به دختری سرسخت و زخمی از جنگی خونین میشود. در سوی دیگر ماکسیموس (با بازی آرون موتن) به خاطر انجام وظیفه و روش ابراز وجود به مرام برادری خود خیانت میکند. و کوپرِ غول که توسط دو قرن زندگی سخت خود (همان شخصیت گوگینز) در بیابانها رها شده، مانند یک گاوچران از وسترنهای اسپاگتی ایتالیایی، با خاطرات دوران «پیش از جنگ» در یک بحران وجودی فرو رفته است.
تمام این موارد و بیشتر از آن، به من مخاطب محتوایی درگیرکننده میدهد که میخواهم تا به پایان آن را دنبال کنم. باید بدانید این مجموعه از تجسم غم و خشونت روی صفحه خود ابایی ندارد، زیرا کاملاً با دنیای پر هرج و مرج بازی Fallout مطابقت دارد. با این حال، این طنز تاریک روایت و البته برخی سوالات است که آدم را غافلگیر میکند و سریال را در یک پایه بالاتر از آثار معمولی آخرالزمانی قرار میدهد.
برای مثال همانطور که سریال فال اوت به پایان خود نزدیک میشود، سؤالات مرتبطی در مورد اگزیستانسیالیسم، بقا، تمدن و خط باریک بین حق و باطل میپرسد. مهمتر از آن، محتوای داستان سریال این ایده را بررسی میکند که اعطای قدرت و منابع نامحدود به شرکتهای غولپیکر میتواند منجر به سقوط تمدن شود، و اینکه چگونه میتوان انسانها را تحت باورهای توهمآمیز پیرامون «خیر بزرگتر» از انسانیت خارج کرد. البته ارائه این مضامین با ظرافت بدون بازیهای عالی برخی از بازیگران مکمل از جمله ساریتا چودوری، کایل مک لاکلان، جانی پمبرتون، مایکل امرسون، کریس پارنل، لزلی اوگامس و مت بری در میان دیگران امکان پذیر نبود.
اما جدای از محتوای داستان، احتمالاً موسیقی اولین چیزی است که در مورد جذابیت Fallout متوجه میشوید. هرچند جلوههای بصری خیرهکننده است، جهان به طرز وحشتناکی جذاب است و حتی تراژدی هستهای نیز قابل لمس است، اما این موسیقی متن است که همهجا جلوه میکند و لحن را نیز تا حدودی تعیین میکند. برای مخاطبی چون من که بازی را تجربه نکردهام، موسیقی متن به اندازه کافی سرگرم کننده بود. موسیقی که پر از آهنگهای شاد است، آن هم عمدتاً آهنگهای جاز و تصنیفهای پاپ دهههای 1940 و 50 که هر دو با وقایع خشونت آمیز و هولناکی که روی صفحه پخش میشوند همراهی خاصی میکنند.
فراتر از این موارد ما در سریال شاهد سکانسهای اکشن شیک هستیم که در نیمه اول آن به شدت خودنمایی میکند. مدل نمایش اکشنها که احتمالا برآمده از خود بازی است به معنای واقعی کلمه لذتبخش است. انصافاً، خشونتی که در این فصل میبینیم، تند و زننده است. خشونتی افسارگسیخته و اغلب از نزدیک که به طرز شگفت انگیزی خونین، و دائماً سریع است، اما جانتان نولان و دیگر گروه تولید آن را با چنان سبک و آهنگهای جذابی به سمت مخاطب رها میکنند که همیشه به راحتی قابل لذت است.
سریال فال اوت در طول هشت قسمت خود، دارای سکانسهای اکشنی با محوریت حمله هیولاهای جهش یافته و البته قتلعامهای بیرحمانهای است که به شدت سریع رخ میدهند. از درگیریهای با اسلحه گرفته تا حملههای تماشایی موجودات مختلف با زمانبندی بیعیب و نقص چنان خوب اجرا شدهاند که مخاطب به سادگی از دیدن آنها به شور و هیجان میآید. هرچند این سکانسهای اکشن به فراخور داستان در نیمه دوم به شدت کم میشوند. کارگردانانی مانند جاناتان نولان، کلر کیلنر و وین ییپ در این سکانسهای اکشن بهترین هستند و چنان شعلهای را به منظره کشتار خونین و جنگ تزریق میکنند که شگفتانگیز است. اینجاست که شاید من مخاطب هم بگویم آخرالزمان نباید اینقدر سرگرم کننده باشد.
اما با عبور از اکشن، باید بدانید که تقریباً تمام جنبههای بخش درام Fallout بر شانههای دنیای آن سنگینی میکند. البته نه فقط ظاهر آن، بلکه احساس آن، آشفتگی سیاسی و احساس تجاوزگری که مدام در آن وجود دارد. این یعنی از همان سکانس اول، سریال فالآوت نسخهای جایگزین از تاریخ زمین را با مهارتی قابل ستایش بررسی میکند و نه تنها توجه خیرهکننده آن به جزئیات، بلکه یک ارزیابی شدید و اغلب به موقع از درگیریهای سیاسی که شما را به سمت تفکر پیرامون محتوای آن دعوت میکند. محتوایی که به طور قابل توجهی منعکس کننده گذشته و حال دنیای خودمان است.
از اساس جهان سریال به خوبی ساخته شده و برای من مخاطب واقعی جلوه میکند. از پناهگاههای کلاستروفوبیک زیر زمین گرفته تا اردوگاههای ناامیدی که روی زمین قرار دارند، همه در اوج خود یک جهان دیستوپیایی مخوف را به مخاطب نمایش میدهند. اینجاست که میگویم دید Fallout وحشتناک و در عین حال زیباست و علیرغم خیالپردازی قابل لمس، بازهم در هر لحظه به طرز چشمگیری باورپذیر است.
سریال Fallout با وجود تمام خشونتهای خیرهکننده، طوفانهای سرگرمکننده از کمدیهای مؤثر و حملات کوتاه اما تأثیرگذار به سمت عاشقانه (که امیدواریم در فصل دوم اجتنابناپذیر ادامه یابد)، در نهایت یک نمایشنامه اخلاقی درباره جنبه تاریک طبیعت انسان است. با تمرکز شدید بر شکافهای سیاسی و معضلات اخلاقی، Fallout در دنیایی اتفاق میافتد که در آن تبهکاران در معرض دید عموم پنهان شدهاند و گهگاه به نظر میرسد که نیت خوبی دارند و انگیزههای آنها علیرغم اعمالشان قابل درک است.
به همین ترتیب، سفر خوش بینانه قهرمان اصلی یعنی لوسی نیز حتی بدبین ترین بیننده را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. به این فکر کنید که چگونه میتوان در دنیایی تا این حد بی رحمانه با مردم خوب بود؟ لوسی ممکن است شما را مجبور به جستجوی پاسخ کند. ولی در نهایت باید گفت از جمله موفقیتهای مطلق سریال فالآوت این واقعیت است که نویسندگان بلافاصله ایده اقتباس سینمایی از یک بازی خاص را رد کردند. این یعنی آنها سعی کردند زیبایی شناسی و سبک سریال را با دقت هر چه بیشتر به صفحه نمایش منتقل کنند و در عین حال داستانی کاملاً جدید را در محیطهای آشنا روایت کنند. در نتیجه سه قهرمان در مرکز سریال وجود دارد که سرنوشتشان به طور چشمگیری در جستجوی یک مک گافین در هم تنیده شده است.
اما با تمام نکات مثبتی که در این سریال وجود دارد، نمیتوان چشم را به روی برخی نکات منفی موجود در سریال فال اوت بست. اگرچه اکثریت قریب به اتفاق فصل اول هشت اپیزودی آن کاملاً ماهرانه تولید و روایت شده است، ولی نمیتوان انکار کرد که برخی از درامهای Fallout میتوانستند با کمی دقت، بهتر انجام شوند. برای مثال محتوای داستانی سریال به خصوص در نیمه دوم و قسمت پنجم به گونهای است که شاید مخاطب ناآشنا به بازی را سردرگم و گیج کند. این شاید در نوع خود مشکل عجیبی نباشد، اما سازندگان میتوانستند با دو اپیزود بیشتر کمی از این سردرگمی مخاطب را پاسخ دهند.
مثلاً، زندگی پیش از آخرالزمان شخصیت غول، داستان فرعی مهمی است که میتوانست یک فصل را به تنهایی پرکند. ولی با همه این تفاسیر این یک بحث جزئی است، اما چه طرفدار بازی باشید یا نه فالآوت برای درک این نکات داستانی توجه ویژهای را میطلبد، و این نکتهای است که میتوانست با یک یا دو اپیزود بیشتر به سادگی حل شود.
همچنین گفتن این نکته ضروری است که در تبلیغات این سریال بارها گفته شد که صفر تا صد این سریال زیر نظر جاناتان نولان تولید شده است. اما مشارکت نولان و همسرش در کار تولید سریال تا حدودی کمتر از چیزی است که در رسانهها تبلیغ میشد. آنها حتی سازندگان اصلی سریال نیستند، بلکه تهیه کنندگان اجرایی هستند، به علاوه نولان سه قسمت اول را کارگردانی کرده است. در عین حال، در داستانهای پیچیده در هم تنیده «فالآوت»، DNA «وست ورلد» احساس میشود، حتی اگر سریال جدید بهطور محسوسی سادهتر به نظر برسد. و این برآمده از حضور نولان در تولید این سریال است.
در پایان باید گفت: فصل اول سریال فال اوت با مجموعه بزرگی از کلیفهنگرهای امیدوارکننده به پایان میرسد که هر کدام چاشنی مناسبی برای دنباله این سریال هستند. پس شاید این خواسته بزرگی نباشد که بگوییم امیدواریم که آمازون تمام دربهای بطری نوکا کولا در جهان را به این تیم سازنده بدهد تا بتوانند در سریع ترین زمان ممکن فصل دوم را شروع کنند. اما چرا؟ چون سرنوشت لوسی، ماکسیموس و غول هنوز با علامت سوالهای طولانی همراه است، حتی میتوان گفت داستان آنها، به طور کلی، تازه شروع شده است.
زمان پخش و تعداد قسمت های سریال فال اوت
سریال فال اوت نخستین بار در ۱۲ آوریل ۲۰۲۴ در 8 قسمت به نمایش درآمد. این مجموعه با واکنشهای مثبتی از سوی منتقدان همراه بود و بعدا در همان ماه برای فصل دوم تمدید شد.
قسمتها
شم. | عنوان | کارگردان | نویسنده | تاریخ پخش اصلی | |
---|---|---|---|---|---|
۱ | «پایان» | جاناتان نولان | ژنو رابرتسون-دورت و گراهام واگنر | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
در سال ۲۰۷۷، کوپر هاوارد بازیگر و دخترش جینی در وسط یک حمله اتمی علیه لس آنجلس گرفتار میشوند. ۲۱۹ سال بعد، لوسی مکلین، یکی از ساکنین پناهگاه ۳۳ (Vault 33)، داوطلب ازدواج با ساکنی از پناهگاه ۳۲ میشود. پس از عروسی، مشخص میشود که بازدیدکنندگان پناهگاه ۳۲ مهاجمانی به رهبری لی مولداور هستند. پدر لوسی و ناظر پناهگاه ۳۳، هنک مکلین، مجبور میشود با آنها آنجا را ترک کند. لوسی برخلاف قوانین پناهگاه تصمیم میگیرد برای جستجوی پدرش به تنهایی به سطح زمین برود. در همین حال، ماکسیموس، مشتاق انجمن برادری فولادی (Brotherhood of Steel)، به درجه یک سرباز ارتقا مییابد و به نایت تایتوس در شکار یکی از اعضای Enclave میپیوندد. در جایی دیگر، چندین شکارچی جایزه هاوارد را پیدا میکنند که توسط تشعشعات به یک غول تبدیل شده است و سعی میکنند او را برای یافتن همان عضو Enclave استخدام کنند. در عوض، هاوارد همه آنها را میکشد و به تنهایی به دنبال جایزه میرود. | |||||
۲ | «هدف» | جاناتان نولان | ژنو رابرتسون-دورت و گراهام واگنر | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
دکتر سیگی ویلزیگ در یک مرکز تحت پوشش، یک دستگاه آبی مرموز را قبل از تزریق آن به گردن خود تولید میکند. او با سگ آزمایشی خود، CX404 از مرکز فرار میکند. در سرزمین بایر، لوسی با ویلزیگ روبرو میشود، که او را ترغیب میکند تا به پناهگاه ۳۳ بازگردد. ماکسیموس و تایتوس جستجوی خود را آغاز میکنند و توسط یک خرس جهشیافته مورد حمله قرار میگیرند. تایتوس مجروح شده است، اما بدرفتاری او نسبت به ماکسیموس باعث میشود تا او مانع خونریزی وی نشود و سپس زره قدرت شوالیهای وی را برای خودش بگیرد. در فیلی، لوسی دوباره با ویلزیگ متحد میشود، جایی که او تلاش میکند تا گذری امن به مولداور ترتیب دهد. هاوارد در جستجوی جایزه به آنها حمله میکند اما ماکسیموس حواسش را پرت میکند و به لوسی اجازه میدهد تا با ویلزیگ فرار کند. CX404 زخمی جا میماند، اما هاوارد سگ را شفا میدهد و از او برای ردیابی ویلزیگ استفاده میکند. ویلزیگ که به شدت زخمی شده است، سیانور را میبلعد زیرا معتقد است که سرعت لوسی را کاهش میدهد و به او دستور میدهد در ازای هنک، سرش را به مولداور تحویل دهد. | |||||
۳ | «سر» | جاناتان نولان | ژنو رابرتسون-دورت و گراهام واگنر | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
ماکسیموس هویت تایتوس را در اختیار میگیرد و انجمن برادری باور میکند که ماکسیموس مرده است و یک سرباز جدید به نام تادئوس را میفرستد. لوسی توسط یک گلپر مورد حمله قرار میگیرد که سپس سر ویلزیگ را میبلعد. هاوارد با CX404 وارد میشود و از لوسی به عنوان طعمه برای فریب دادن گلپر استفاده میکند، اما مواد شیمیایی که سلامت او را حفظ میکنند در این تلاش از بین میروند. هاوارد با پشت سر گذاشتن CX404 با لوسی به عنوان زندانیاش، آنجا را ترک میکند. ماکسیموس و تادئوس سر را به همان مکان ردیابی میکنند و گلپر را شکست میدهند، سر را پس میگیرند و CX404 را نیز بر عهده میگیرند. در پناهگاه ۳۳، نورم از شورا میخواهد که چندین مهاجم دستگیر شده را به جرم قتل اعدام کنند، اما او مخالفت میکند. ۲۱۹ سال قبل، هاوارد به تشویق همسرش، یکی از مدیران ارشد شرکت، سخنگوی افراد مشهور والت-تک میشود. | |||||
۴ | «غولها» | دنیل گری لونگینو | کایران فیتزجرالد | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
در پناهگاه ۳۳، نورم پس از تبادل نظر با یک مهاجم اسیر مشکوک میشود. او و چت در پناهگاه ۳۲ کاوش میکنند و متوجه میشوند که ساکنان آن دو سال قبل در نتیجه درگیریهای داخلی مردهاند و شخصی با استفاده از پیپ-بوی (Pip-Boy) مادرش رز برای ورود مهاجمان به داخل استفاده کرده است. هاوارد قبل از فروپاشی، لوسی را در ازای دریافت مواد شیمیایی به یک باند برداشتکننده اعضای بدن میفروشد. لوسی که در آستانه شکافتهشدن است، به مقابله میپردازد و غولهای اسیر را که توسط دروگرها نگهداری میشدند، آزاد میکند. چند غول وحشی به آنها حمله میکنند و لوسی را مجبور میکنند برای زنده ماندن آخرین آنها را بکشد. او قبل از رفتن به راه جداگانه به هاوارد چند ماده شیمی میدهد تا جانش را نجات دهد. | |||||
۵ | «گذشته» | کلیر کیلنر | کارسون مل | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
ماکسیموس هویت واقعی خود را به تادئوس افشا میکند. تادئوس که منزجر شده است، زره قدرت وی را از کار انداخته و با سر ویلزیگ و CX404 آنجا را ترک کرد. لوسی، ماکسیموس را پیدا میکند و آنها توافق میکنند که برای بازیابی سر با هم همکاری کنند. این دو در تعقیب خود به خرابههای شیدی سندز، شهری پر رونق پس از جنگ، و خانه سابق ماکسیموس برخورد میکنند. ماکسیموس توسط یک شیطان مجروح میشود و در حین جستجوی لوازم پزشکی در ساختمان متروکه والت-تک، آن دو بهطور تصادفی در پناهگاه ۴ سقوط میکنند. در پناهگاه ۳۳، رئیس شورا بتی جانسون به عنوان ناظر جدید انتخاب میشود. نورم سوابق کامپیوتری پناهگاه ۳۲ را میخواند و متوجه میشود که پناهگاه ۳۱ از روز اول، ناظران (از جمله پدرش) را برای ۳۲ و ۳۳ فراهم کرده است. بتی دستور میدهد که پناهگاه ۳۲ پس از پاکسازی از ساکنان فوت شده، توسط افراد ۳۳ پر شود. | |||||
۶ | «تله» | فردریک ئی.او. توی | کری دورنتو | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
لوسی و ماکسیموس توسط بردی، بازمانده سیدی سندز، و باب، ناظر پناهگاه ۴ مورد استقبال قرار میگیرند. آنها توضیح میدهند که پناهگاه ۴ افراد خارجی، از جمله پناهندگان از شیدی سندز را میپذیرد. در حالی که ماکسیموس به آرامی به پناهگاه عادت میکند، لوسی از مراسم عجیب و غریب پناهندگان و پرستش «مادر شعله»، یعنی مولداور، وحشتزده میشود. او که متقاعد شده است که پناهگاه ۴ چیزی را پنهان میکند، به سطح ممنوعه شماره ۱۲ میرود. او قبل از دستگیر شدن آزمایشهای انسانی را کشف میکند، اما به او توضیح داده میشود که شهروندان پناهگاه ۴ با این دانشمندان مبارزه کردند و اکنون در صلح زندگی میکنند. قبل از جنگ، هاوارد بر سر محرمانه بودن ارتباط بارب با والت-تک دچار تعارض میشود. او به یک جلسه مخفی دعوت میشود تا دربارهٔ توطئه پشت والت-تک، با میزبان، یعنی مولداور جوان صحبت کند. | |||||
۷ | «رادیو» | فردریک ای.او. توئی، کلر کیلنر | چز هاوکینز | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
در حالی که لوسی برای اخراج آماده میشود، ساکنان پناهگاه ۴ دور هم جمع میشوند. ماکسیموس پس از یک درگیری کوتاه با ساکنان، همراه با لوسی آنجا را ترک میکند. تادئوس CX404 را رها میکند و با انجمن برادری ارتباط برقرار میکند. لوسی و ماکسیموس در نهایت به تادئوس میرسند. تادئوس پس از اینکه متوجه میشود که در حال تبدیل شدن به یک غول است و به خاطر آن توسط انجمن برادری کشته خواهد شد، سر را رها میکند. لوسی به تنهایی به سفر خود ادامه میدهد در حالی که ماکسیموس پشت سر میماند تا حواس انجمن را پرت کند. نورم مخفیانه وارد پناهگاه ۳۱ میشود. در همین حال، هاوارد با تعیین مکان مولداور، دوباره با CX404 متحد میشود. در سال ۲۰۷۷، مولداور جوان (که در آن زمان خانم ویلیامز نام داشت) فاش میکند که شرکت خوشهای که در پشت والت-تک قرار داشت، تحقیقات گداخت سرد خود را علیرغم پتانسیلی که برای ارائه انرژی و انرژی نامحدود داشت، کنار گذاشته است. جلوگیری از جنگ قریبالوقوع او هاوارد را متقاعد میکند که نمیتواند به همسرش اعتماد کند و باید تمام مکالمات او را با هیئت مدیره شرکت ضبط کند. | |||||
۸ | «آغاز» | وین ییپ | گورسیمران سندو | ۱۰ آوریل ۲۰۲۴ | |
لوسی و نورم، بهطور مستقل، حقیقت در مورد جنگ را میآموزند، در حالی که هاوارد نیز از آن حقیقت یاد میکند. قبل از جنگ، هاوارد بارب و همکارش، باد آسکینز را استراق سمع میکند، و متوجه میشود که آنها به صراحت برنامههای والت-تک را برای شروع یک جنگ هستهای برای حذف رقبای خود مدیریت میکنند – که یعنی صلح را به انحصار بر انسانهای پناهگاه تضمین میکنند. هاوارد همچنین با بتی پیرسون و هنک مکلین از والت-تک ملاقات میکند. نورم کشف میکند که پناهگاه ۳۱ شامل مدیران ارشد والت-تک است که تحت نظارت سایبورگی در قالب یک مغز روی چرخ قرار گرفته، که نورم را در پناهگاه ۳۱ به دام میاندازد. لوسی سر را به مولداور تحویل میدهد که سپس به افشا میکند پدرش هنک از کدام زمان آمده است و مادرش رز همراه با لوسی و نورم نوزاد پناهگاه را ترک کرده بود و همچنین اینکه هنک او را پیدا کرده و بچهها را پس گرفت؛ هنک سپس شیدی سندز را بمباران کرده و رز را به یک غول وحشی تبدیل کرد. ماکسیموس توسط انجمن برادری بخشیده میشود و به نبرد آتی علیه نیروهای مولداور میپیوندد. لوسی هنک را متقاعد میکند که کد فعالسازی راکتور همجوشی را به مولداور بدهد. ماکسیموس به سمت لوسی راهی میشود و پدر او را آزاد میکند. هنک توسط هاوارد پس از اینکه لوسی او را به خاطر اعمالش انکار میکند رانده میشود. هاوارد، با این باور که ممکن است خانوادهاش هنوز زنده باشند، پیشنهاد میکند که لوسی را به سمت شرق راهنمایی کند. ماکسیموس شاهد است که مولداور راکتور همجوشی را فعال میکند و درست قبل از مرگش بر اثر زخمهایش به شهر برق میدهد. نیروهای پیروز انجمن برادری فرض میکنند که ماکسیموس مسئول مرگ مولداور بوده است و او را به عنوان شوالیه ماکسیموس تحسین میکنند. |
موسیقی
در ژانویه ۲۰۲۴ اعلام شد که رامین جوادی ساخت پارتیتور این سریال با الهام از قطعات موسیقی مجموعهٔ فالآوت ساختهٔ اینون سور را به عهده داشته است.
نخستین موسیقی متن سریال فال اوت توسط آمازون در ۸ آوریل ۲۰۲۴ منتشر شد.
پوستر سریال فال اوت
بیوگرافی بازیگران سریال فال اوت
الا پورنل از بازیگران زن سریال فال اوت
الا پورنل بازیگر بریتانیایی متولد ۱۷ سپتامبر ۱۹۹۶ در لندن است که از دوران مدرسه در کلاس تئاتر جوان سیلویا شرکت می کرد.
الا پورنل سابقه بازی در فیلم و سریال هایی همچون ژاکت زردها، ارتش مردگان، مصیبت بی گناهی، بلگراویا، افسونگر شرور، چرچیل، خانه دوشیزه پرگرین برای بچه های عجیب، چه جوری تا همیشه زنده باشی و هرگز رهایم مکن را در کارنامه هنری خود دارد.
آرون موتن از بازیگران مرد سریال فال اوت
آرون کلیفتون موتن (انگلیسی: Aaron Clifton Moten؛ زادهٔ ۲۸ فوریه ۱۹۸۹) بازیگر آمریکایی است. او بازیگری را از جوانی با بازی در برنامه تئاتر مدرسه خود آغاز کرد. پس از فارغالتحصیلی از مدرسه جولیارد، او بازیگری حرفهای را در شهر نیویورک آغاز کرد و در گروه بازیگران اصلی سریال کمدی تلویزیونی گسیخته (۲۰۱۷–۲۰۱۸) حضور داشت. در دهه ۲۰۲۰، موتن در بعدی (۲۰۲۰)، پدر استو (۲۰۲۲)، رهاسازی (۲۰۲۲) و فالاوت (۲۰۲۴) به ایفای نقش پرداخت.
کایل مکلاکلن
کایل مریت مکلاکلن(انگلیسی: Kyle Merritt MacLachlan; /məkˈlɒklən/؛ زاده ۲۲ فوریهٔ ۱۹۵۹) بازیگر آمریکایی است که بیشتر به خاطر نامزدی امی و برنده شدن گلدن گلوب در نقش دیل کوپر در توئین پیکس (۱۹۹۰–۱۹۹۱; ۲۰۱۷) و پیشدرآمد فیلم توئین پیکس: با من بر آتش برو (۱۹۹۲) شناخته میشود. او همچنین بهخاطر نقشهایش در دو فیلم دیگر از دیوید لینچ یعنی پل اتریدیز در تلماسه (۱۹۸۴) و جفری بومونت در مخمل آبی (۱۹۸۶) شناخته شده است. از دیگر نقشهای سینمایی مکلاکلن میتوان به لوید گالاگر در پنهان (۱۹۸۷)، ری منزرک در دورز (۱۹۹۱)، کلیف واندرکیو در عصر حجریها (۱۹۹۴)، زک کری در دختران شو (۱۹۹۵) و پدر رایلی در درون و بیرون (۲۰۱۵–۲۰۲۴) اشاره کرد.
مکلاکلان نقشهای برجستهای در تلویزیون داشته است، مانند تری مکدوگال در سکس و سیتی (۲۰۰۰–۲۰۰۲)، اورسن هاج در کدبانوهای وامانده (۲۰۰۶–۲۰۱۲)، کاپیتان در آشنایی با مادر (۲۰۱۰–۲۰۱۴) و چگونه با پدرتان آشنا شدم (۲۰۲۲)، شهردار پورتلند در پورتلندیا (۲۰۱۱–۲۰۱۸)، کالوین جانسون در مأموران شیلد (۲۰۱۴–۲۰۱۵) و هنک مکلین در فالآوت (۲۰۲۴–اکنون).
مویسس آریاس
مویسس آریاس بازیگر و صداپیشه آمریکایی متولد ۱۸ آوریل ۱۹۹۴ در نیویورک است که از سال ۲۰۰۵ فعالیت خود را آغاز نمود. او در مدرسه بازیگری تحصیل کرد. از جمله آثار مویسس آریاس می توان به سوارکار، دریاچه پرماجرا، من نفرت انگیز ۲، پنج قدم فاصله، جادوگران محله ویورلی، بازی اندر، هانا مونتانا و سوپر ناچو اشاره کرد.
والتون گاگینز
والتون گاگینز، بازیگر، تهیه کننده و صداپیشه آمریکایی، متولد ۱۰ نوامبر ۱۹۷۱ در ایالت آلاباما است. وی از سال ۱۹۹۰ فعالیت حرفه ای خود را در عرصه بازیگری آغاز نمود.
والتون گاگینز، وقتی ۱۹ ساله بود، به لس آنجلس نقل مکان کرد تا حرفه بازیگری را دنبال کند. در ابتدا پارکبان رستورانهای مختلف بود و چکمههای گاوچرانی میفروخت و سپس در سال ۱۹۹۰ بعد از ایفای چند نقش گوناگون در جورجیا، با بازی در فیلم قتل در میسیسیپی، اولین پیشرفت غیرمنتظره خود را در حرفه بازیگری تجربه کرد.
والتون گاگینز، سابقه حضور در پروژه تولید آثار دیگری همچون توم ریدر، آن هایی که پیروی می کنند، تک شاخ، دختر کاراته باز، اسپریت چموش، هشت نفرت انگیز، جانگوی رها از بند، فتمن و شکست ناپذیر را در کارنامه هنری خود دارد. از جمله افتخارات او میتوان به نامزدی دریافت یک جایزه امی اشاره کرد.