هشت ساله بودم که پدرم را از دست دادم، آنچه از پدرم بصورت سایه ای کمرنگ در ذهنم باقی مانده، صندلی چرخداری است که همیشه…
همه فامیل و بستگانمان با ما قطع رابطه کرده اند دیگر کسی نه ما را به منزلش راه می دهد و نه به منزل ما می آید به خانواده…