جام جهانی قطر با پول نفت ایران آمادهسازی میشود!
هزینه آمادهسازی قطر برای بازیهای جهانی از غفلت ایرانیها در میادین مشترک تأمین میشود
به گزارش پارس به نقل از جوان، عقب افتادگی ایران در برداشت نفت و گاز از میادین مشترک با همسایه های خشکی و آبی، گرچه موضوع جدیدی نیست اما توافق های پشت پرده کشورهای همسایه با شرکت های خارجی وارد فاز جدیدتری شده است که با عملیاتی شدن آن، حقوق ایران در جیب کشورهای عربی منطقه سرازیر خواهد شد.
لایه نفتی پارس جنوبی یکی از مهم ترین لایه های نفتی جهان به شمار می رود که میان ایران و قطر مشترک است. به تازگی شرکت مرسک دانمارک در ادامه توافق های چند ساله اخیر خود با شرکت نفت قطر، توسعه و افزایش بهره برداری از این لایه مشترک را در دستور کار قرار داده است که با اتمام حفاری های جدید میزان تولید از این لایه به ۷۰۰ هزار بشکه خواهد رسید، در حالی که بهترین مخزن نفتی کشور کمتر از ۴۰۰ هزار بشکه در روز تولید می کند.
آمار تولید قطر از لایه نفتی ایران هیچ گاه از سوی مسئولان شرکت ملی نفت ایران اعلام رسمی نمی شود، در حالی که قطری ها طبق رژیم های بین المللی حقوقی میزان برداشت روزانه از این لایه را به ایران اعلام می کنند؛ یک منبع آگاه هم اکنون قطر روزانه ۵۶۲ هزار بشکه از این لایه برداشت می کند.
این رقم در شرایطی به ایران اعلام می شود که ارزیابی ها نشان می دهد شریک نفتی ایران روزانه ۵۲۵ هزار بشکه نفت از این لایه نفت برداشت می کند. در مقابل شرکت نفت و گاز پارس در خواب بسر می برد و این اجازه را به طرف قطری داده است که با نفت ایران، سلفی ها و تندروهای جنگجو در سوریه را حمایت و پشتیبانی و با گاز ایران، میزبانی جام جهانی ۲۰۲۲ را از آن خود کند!
**معمای نفت پارس جنوبی
پس از کشف میدان گازی پارس جنوبی و لایه نفتی آن در دهه ۹۰ میلادی، قطری ها به سرعت قراردادهای اکتشافی و توسعه ای را با شرکت های خارجی امضا کردند و در مقابل، ایران با حرکت آرام خود برنامه توسعه میدان گازی پارس جنوبی را در پیش گرفت. قطری ها با سرعت شگرفی گاز و نفت را برداشت کردند و ایران برای عقب نیفتادن از کشور شریک، به جای تسریع در عملیات توسعه ای و بهره برداری از منابع ملی، سعی کرد با انعقاد « پیمانی بزرگ» با قطر، نحوه برداشت از منابع هیدروکربوری را در قالبی تفاهمی مدیریت کند اما قطری ها ضمن مخالفت با طرح ایران، شرکت های بزرگ نفتی را به دوحه کشاندند و با همه
توان به برداشت نفت و گاز خود ادامه دادند.
یکی از این شرکت ها، شرکت دانمارکی مرسک بود که از ابتدای حضورش در قطر، کار توسعه این لایه را « معطل» نگذاشت و با برنامه های خود تولید از لایه نفتی پارس جنوبی را آغاز کرد. این شرکت پس از حضور در قطر، با تشکیل کنسرسیومی که شرکت های توتال فرانسه و پتروناس مالزی در آن سهم داشتند، ۱۰ سال پیش با پیشنهاد یک میلیارد دلاری خود به تهران آمد اما پس از کشمکش های چند ماهه، راهی قطر شد و شریک استراتژیک این کشور شد.
یک منبع آگاه در این باره می گوید: شرکت دانمارکی چند سال پیش از ارائه پیشنهاد توسعه به ایران، کار خود را با قطری ها آغاز کرده بود و به دلیل اعمال نفوذ یکی از مدیران ایرانی این شرکت، قصد داشت به جای فعالیت در قطر، ایران را در برداشت ذخایر مشترک خود کمک کند اما به دلیل مخالفت شرکت نفت وگاز پارس، مذاکرات به شکست انجامید.
وی می افزاید: شرکت مرسک بر این باور بود که به دلیل شناخت خوب از این لایه مشترک می تواند برنامه مناسبی را برای حداکثری کردن تولید ایران پیاده کند اما شرکت نفت و گاز پارس به این بهانه که خودش می تواند این لایه را توسعه دهد، مانع نهایی شدن قرارداد مرسک و ایران شد.
به گفته این منبع آگاه، شرکت دانمارکی برای حضور در ایران خواهان مدیریت تولید طی چند سال شده بود ولی مدیران وقت شرکت ملی نفت به شدت با آن مخالفت کردند و با بی تدبیری این لایه نفتی را به راحتی در اختیار قطر قرار دادند!
گفتنی است مدیرت وقت شرکت نفت و گاز پارس از حمایت دفتر ریاست جمهوری برخوردار بود و تلاش های وزیر وقت برای برکناری وی با دستور های شبانه پاستور تعلیق می شد.
به هر صورت، بیش از ۱۰ سال از آن روزها می گذرد، قطر با همه توان خود به تولید نفت می پردازد و ایران هیچ تلاشی برای عملیاتی کردن طرح خود برای برداشت از این لایه مشترک انجام نداده و این لایه را دربست به قطر هدیه کرده است.
جالب آنجاست که بخش ایرانی این لایه از سوی شرکت ملی نفت ایران به سه بخش تقسیم شده است که دو بخش آن با قطر مشترک بوده و یک بخش آن غیرمشترک؛ بخش غیر مشترک این لایه به لحاظ کیفی و کمی قابل مقایسه با بخش های مشترک نیست اما با این وجود، مدیران اسبق و سابق نفتی برای تولید از بخش غیر مشترک برنامه ریزی کرده اند و نه قسمت مشترک!
اگر تنگ نظری های ۱۰ سال پیش کنار گذاشته می شد و برای تولیدی کردن لایه نفتی پارس جنوبی، دیدگاه های کارشناسی و آینده نگری وجود داشت، وضعیت تولید نفت، قدرت چانه زنی در مجامع بین المللی و از همه مهم تر، پایمال نشدن حقوق ملت ایران محقق می شد.
ارسال نظر