متلک به دختران، حرکت زشتی که عادت شد!
متلک ها ممکن است رکیک باشد، ممکن است ایرادی از ظاهرت باشد یا نه کنایه های خیلی تمیز که تعریف از ظاهر و وجنات و کمالاتت است. به هر حال دختران باید به خاطر هر خصوصیتی که دارند، متلک بشنوند، دختر چاق یکجور، دختر لاغر یک جور، دخترها با مانتوی کوتاه یک نوع متلک می شنوند و با مانتوی بلند هم جور دیگر.
به گزارش پارس به نقل از روزنامه هفت صبح: « پا می دی واسه فلج می خوام» ، « پا می دی واست کفش بخرم» ، « تفنگو بده خرس بزنیم» ، « مداد نوکی رو ببین» . متلک ها ممکن است رکیک باشد، ممکن است ایرادی از ظاهرت باشد یا نه کنایه های خیلی تمیز که تعریف از ظاهر و وجنات و کمالاتت است. به هر حال دختران باید به خاطر هر خصوصیتی که دارند، متلک بشنوند، دختر چاق یکجور، دختر لاغر یک جور، دخترها با مانتوی کوتاه یک نوع متلک می شنوند و با مانتوی بلند هم جور دیگر.
مثلا پسری اگر چاق باشد، کسی به او نمی گوید: « بادکنک، نختو بگیرم نری هوا؟ » . در صورتی که این متلک، متلک رایجی است که خیلی از دختران چاق می گویند به آنها در خیابان نسبت داده می شود.
یا مثلا جمله « دماغت ماستیه» متلکی است که دخترهایی که دماغشان را سربالا عمل کرده اند می شنوند. کمتر پسری تا به حال به خاطر لنگ زدنش در خیابان و از سوی آدم های غریبه متلک شنیده است، اما بعضی از دخترهایی که پایشان مشکل دارد می گویند پسرها به خاطر این مشکل مسخره شان کرده اند و متلک انداخته اند.
متلک، فرهنگی که با ما عجین شد!
این فرهنگی است که طی سال ها با خوی بعضی از مردم جامعه عجین شده است. فرهنگ مسخره کردن، متلک انداختن و زیر ذره بین گذاشتن افرادی که نمی شناسیم. شاید هم راحت ترین جرمی که می شود در ایران مرتکب شد، همین باشد: « متلک انداختن به زنان عابر» . جرمی که نه مجرمان از « جرم» بودنش اطلاع چندانی دارند و نه قربانی. زنان عابر با وجود ناراحتی از این مزاحمت ها، حتی نمی دانند این پدیده « متلک انداختن» در قانون ما جرم محسوب می شودو متلک اندازها هم با خیال راحت از اینکه کسی آنها را شماتت نمی کند و دنبال ماجرا را نمی گیرد، با آزار دادن دیگران تفریح می کنند.
سمانه دختری است که به گفته خودش بارها قربانی خشونت کلامی پسران رهگذر شده است. او به هفت صبح می گوید: « فقط دختران با پوشش مانتو نیستند که قربانی می شوند. این متلکها نصیب کسانی هم که چادری هستند می شود. من خودم یک دوست چادری دارم که بارها از متلکهایی که بهش گفته اند با هم حرف زده ایم. »
بد حرفی نیست، به سراغ یکی از دختران چادری می رویم تا از او هم درباره مزاحمت های گاه به گاه خیابانی بپرسیم. مهر اوه دختری چادری و دانشجو است. او می گوید: « من دختری هستم که نسبتا چاقم و با وجودی که چادر سرم می کنم این چاقی مشخص است. گاهی می شود که وقتی از مقابل دسته ای از پسران رد می شوم به من متلک های ناجور می گویند و چاقی ام را به رخم می کشند. » از او می پرسیم مثلا چه متلک هایی می گویند؟ چندتایش را که یادم می آید اینها بوده: « کیسه بوکسو ببینین» یا « تفنگو بده خسر بزنیم» یا « کو اون تفنگ فیل کش من» .
با دختر دیگری حرف می زنیم که چادری نیست اما معمولا با مانتوی بلند و حجاب خوب در همه جا تردد می کند. او می گوید که محل کارش در خیابان مولوی است و هر دفعه که از جلوی مغازه ها رد می شود محال است متلک نشنود: « عروس خانوم، جهیزیه نمی خوای» ، « چه دختری، حیف نیست تا الان ازدواج نکردی» ، « پا می دی واست کفش بخرم؟ » . او در ادامه می گوید: « درست است که حرف های رکیک و زشتی نمی زنند ولی همین که دائم یک عده دور و بر گوشت پچ پچ کنند و بخواهند از تو ایرادی بگیرند یا درباره ات نظر بدهند، اعصابت را به هم می ریزد و آستانه تحملت را کم می کند اما متاسفانه چون هر روز از اینجا تردد می کنم ومحل کارم اینجاست نمی توانم به آنها چیزی بگویم، اینجور وقت ها آدم یک چیز هم بدهکار می شود. »
حتی کودکان و نوجوانان دختر هم از این نوع مزاحمت ها در امان نیستند. این نوع خشونت ها از سنین نوجوانی شروع می شود. یکی از دخترهای دانشجوی ۲۱ ساله در گفتگو با هفت صبح در این باره می گوید: « شاید ۱۱ سال بیشتر نداشتم که وقتی با مادرم برای خرید بیرون رفته بودیم من بیرون مغازه ایستاده بودم و ویترین را تماشا می کردم که یک مرد مسن به من تعرض جسمی کرد، این موضوع به شدت در ذهنم اثر منفی گذاشت و تا مدت ها از مردها بدم می آمد و فکر می کردم که من چه کار زشتی کرده ام که باید با من اینطور رفتار شود؟ »
متلک فقط برای نوع پوشش نیست
وقتی از زنان چاق می پرسیم تا به حال در خیابان به شما متلک انداخته اند، یک قطار جمله ردیف می کنند: « تو چرا راه میری؟ باید قل بخوری» ، « کدو قل قل زن تو ندیدی پیرزن؟ » ، « فرار کنید… غولا حمله کردن! » ، « خانم یواش راه برو، زمینداره می لرزه» ، « تانک وارد می شود» . این متلکها و ده ها متلک دیگر که بعضی از آنها را حتی نمی شود به زبان آورد جملاتی هستند که شاید خنده دار به نظر بیایند، اما برای کسانی که مورد حمله و تمسخر دیگران با این جملات قرار می گیرند اصلا خنده دار نیست و البته پیکان این تیکه و کنایه ها به سمت « زنان چاق» است و نه مردان چاق. چون مردها، چاق بودنشان نه خیلی زیاد به چشم دیگران بد جلوه می کند و نه خودشان دغدغه چاقی و شکم جلو آمده شان را دارند.
البته فکر نکنید که دخترهای لاغر از این قاعده مستثنا هستند. آنها هم متلکهایی می شنوند از این قبیل که: « مداد نوکی» و… گوشه و کنایه هایی که شاید در وهله اول خنده دار به نظر بیاید اما این سوال را به وجود می آورد که چطور یک نفر غریبه این شجاعت را دارد که خیلی راحت به یک فرد غریبه دیگر این صفت ها را نسبت دهد، در حالی که همین فرد اگر « مرد« باشد، این شجاعت را ندارند.
به سراغ جامعه مردان می رویم تا ببینیم پسران و مردان از گفتن این به اصطلاح « متلک» ها چه انگیزه ای دارند؟ با چند پسر در رنج سنی ۱۹ تا ۲۷ سال در این باره گفتگو کردیم. یکی از پسرها که ۲۵ سال دارد از انگیزه های دوستان هم سن و سالش می گوید: « پسرها با این کار به دنبال قدرت و تاییدطلبی هم سن و سال هایشان هستندکه مثلا طرف چقدر با جربزه ست که به فلان دختر چنین حرفی زد. »
پسرها: فرهنگ مسخره کردن از دبیرستان باب می شود
یکی از پسرهای دانشجو در گفتگو با هفت صبح می گوید که این نوع رفتارها ریشه در دوران دبیرستان دارد: « پسرها در دوره دبیرستان از هم سن و سال هایشان یاد می گیرندکه باید اینطور رفتار کنند تا مقبول جمع باشند. »
پسر دیگری می گوید که این مشکل به جدا بودن مدارس دخترانه و پسرانه ربط ندارد: « مشکل اصلی عقده های فروخفته جنسی است که بعضی از پسرها می خواهند با گفتن متلک تخلیه اش کنند، چون جای دیگری نیست که این هیجانات را تخلیه کنند. »
« ۱۰ درصد دنبال تفریح هستند و بقیه دنبال برقراری ارتباط با دخترها هستند، برای همین گاهی هم اگر دختر جواب ندهدو یا بی تفاوت رد شود، ممکن است به او حرف بدی بزنند. »
این حرف پسری ۲۵ ساله و دانشجوست. او معتقد است که متلک انداختن درجامعه ما تبدیل به یک جور عرف شده: « خودمن وقتی از کنار دبیرستان دخترانه رد می شوم، بارها شده که دخترهای دبیرستانی بهم متلک انداخته اند. »
ارسال نظر