بررسی روند تولید فیلمهای اول-۱
فیلمسازی در مسیر سخت لابیها
گرچه در سالهای گذشته انجمن سینمای جوان و مرکز گسترس سینمای مستند و تجربی متولی تولید فیلم اول در سینمای ایران بوده است اما معمولا بودجه این حوزه به درستی مدیریت نشده و فیلمسازانی که میخواهند اولین فیلم بلند سینمایی خود را بسازند دردسرهایی چون لابی با مدیران بالادستی را تحمل کنند.
به گزارش پارس به نقل از مهر، طی چند سال گذشته فیلمسازان فیلم اولی یا همان هایی که برای اولین بار فیلم بلند سینمایی خود را ساخته اند، با آثارشان نشان دادند که نگاهی متفاوت و جدید به سینمای ایران دارند و فیلم های آنها در گیشه سینما هم مورد استقبال مخاطبان قرار می گیرد.
اما تولید فیلم اول در سینمای ایران با مشکلات بسیاری همراه است و این فیلمسازان که اکثرا از جوانان هستند در شرایط اقتصادی امروز سینمای ایران کمتر موفق به جلب رضایت یک تهیه کننده برای سرمایه گذاری در فیلم خود می شوند. بخش دولتی نیز طی چند سال گذشته با تغییر سیاست های سازمان سینمایی کمتر مجال حمایت از فیلم های اول را داشته است.
همین مساله سبب شد تا طی نشستی با حضور غلامرضا گمرکی تهیه کننده فیلم های اول در بخش خصوصی، نادر طریقت کارگردان فیلم اولی و یاور تورنگ تدوینگر فیلم های اول به بررسی مسائل روز فیلم های اول در سینمای ایران بپردازیم.
در این نشست به مسائل مختلفی از جمله حمایت های دولتی و خصوصی از تولید فیلم های اول، مشکلات فیلمسازان جوان برای انتخاب درست تهیه کننده، وجود روابط به جای ضوابط در تولید فیلم به خصوص در فیلم های اول و… اشاره شد.
بخش نخست از این نشست را می خوانید:
*طی سال های اخیر تولیدات کارگردانان فیلم اولی در سینما نشان می دهد که این فیلمسازان نگاه جدیدی را به سینما وارد می کنند. در حال حاضر پروسه تولید فیلم های اول در کشور چگونه است؟
گمرکی: درباره تولید فیلم های اول در کشور دو مرحله متفاوت وجود دارد؛ اول تولید فیلم توسط بخش دولتی و در نهایت تولید فیلم توسط بخش خصوصی. در گذشته بخش اول برعهده انجمن سینمای جوان بود.
انجمن سینمای جوان به این دلیل تاسیس شد تا جوانان علاقه مندی که در خود پتانسیل حضور در سینما را می بینند دور هم جمع شوند و بعد از آموزش های لازم بودجه مناسبی در اختیار آنها قرار داده شود تا این گروه از جوانان آموزش دیده دست به تولید فیلم های کوتاه بزنند و در چنین شرایطی استعداد این گروه از جوانان در سینما شکوفا می شود. بعد از ساخت فیلم کوتاه توسط فیلمساز جوان، تعدادی از کارشناسان سینمایی فیلم را دیده و در نهایت توانایی مورد نظر را در درون فیلمساز جوان کشف می کنند. اگر این استعداد فیلمسازی در جوان وجود داشته باشد انجمن شرایط برای تولید فیلم بلند را برای او فراهم می کند تا مانند بسیاری از فیلمسازان مطرح سینمای ایران جای خود را در این صنعت باز کنند.
اما در رابطه با ساخت فیلم های اول توسط بخش خصوصی باید بگویم زمانی که کارگردان فیلم اول فیلمنامه خود را به یک تهیه کننده ارائه می دهد باید بداند که تهیه کننده مورد نظر تهیه کننده بازاری است و یا تهیه کننده فرهنگی.
معمولا سینماگران جوانی که می خواهند اولین فیلم بلند سینمایی خود را بسازنند اکثرا فیلمنامه دارند و آن را به تهیه کننده ارائه می دهند. تهیه کننده ای که علاقه ای به بدنه فرهنگی سینما داشته باشد سازگاری بهتری با کارگردان و نویسنده جوان دارد. در چنین شرایطی معمولا کارگردانی که به بدنه فرهنگ اهمیت می دهد، نمی تواند با یک تهیه کننده بازاری ساز که تنها به تولید فیلم های گیشه ای اهمیت می دهد، همکاری کند.
البته این روزها اکثر تهیه کنندگان ما برای آن که بتوانند به فعالیت خود در سینما ادامه دهند، سعی می کنند با کارگردانانی کار کنند که قابلیت ساخت فیلم های بازاری و عمومی را داشته باشند تا مردم از این فیلم استقبال کنند.
*با این حساب کارگردانان فیلم اولی موفقیت کمتری در جذب سرمایه گذار بخش خصوصی برای ساخت فیلم دارند زیرا اکثر تهیه کنندگان بخش خصوصی برای بازگشت سرمایه خود به سمت کارگردانان نامی می روند.
گمرکی: در حال حاضر مطرح شدن یک کارگردان به اسم و رسم او نیست بلکه به ظرفیت پروژه اش برای جذب مخاطب در سینما بستگی دارد. به عنوان مثال یک تهیه کننده وقتی ببیند کارگردانی همیشه فیلم های پرفروشی دارد پیشنهاد همکاری به او می دهد. در چنین شرایطی تهیه کننده بدون آن که به تفکر کارگردان توجه کند، تنها برای بازگشت سرمایه، تهیه کنندگی کار را برعهده می گیرد و تهیه کننده تنها به این مسئله فکر می کند سرمایه ای که برای ساخت فیلم هزینه کرده است، باز گردد. در چنین شرایطی فیلمسازی که برای اولین بار فیلم می سازد چندان در این سیستم موفق نیست.
متاسفانه این روزها برخی سینماگران به دلیل ممیزی هایی که توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعمال می شود با سینما قهر کرده ان زیرا برای ساخت فیلم خود مجبور به اعمال نظرات مختلف و سلیقه ای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و همین مساله سبب می شود تا کارگردان به دلیل تغییراتی که از اعمال ممیزی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در فیلم او ایجاد می شود، فیلم ساخته شده را فیلم خود نداند.
* در این صورت شما فیلم هایی که دچار ممیزی شده و آن چه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از فیلمنامه خواسته در آن اعمال شده است، فیلمی سفارشی می دانید که در چنین شرایطی دولت باید بودجه لازم برای ساخت فیلم را در اختیار فیلمساز گذارد؟
گمرکی: دقیقا، در چنین شرایطی فیلم تبدیل به یک فیلم سفارشی می شود زیرا فیلمساز موظف شده آن چه که وزارت ارشاد می خواهد بسازد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر فیلمنامه ها و به خصوص فیلمنامه های اول اعمال نظر می کند و از سوی دیگر بودجه مناسبی نیز برای ساخت در اختیار فیلمساز نمی گذارد. این در حالی است که کارگردانان اول بچه های مستعدی هستند و سینمای ایران نیازمند فکرهای جدید و نو است که با پرورش مناسب می توان تمام سلیقه های مخاطبان را تامین کرد اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اعمال نظرات خود در فیلمنامه مانع از ورود اندیشه های جدید به سینما می شود و از همان ابتدا همه نگاه ها و ایده ها را به یک سمت و سو هدایت می کند.
*به اندیشه های جدید در فیلمسازان اشاره کردید، معمولا فیلمنامه های کارگردانان اول به نگارش خود کارگردان است و یا از فیلمنامه نویسندگان سرشناس استفاده می کنند؟ شما به عنوان یک تهیه کننده برای سرمایه گذاری روی فیلمنامه یک کارگردان فیلم اولی چگونه به آنها اعتماد می کنید؟
گمرکی: درباره کار با کارگردان اول باید بگویم که تهیه کننده معمولا به دنبال فیلمساز اول نیست زیرا این گروه از فیلمسازان شناخته شده نیستند.
این گروه از فیلمسازان فیلمنامه را برای تهیه کننده می آورند و پیشنهاد همکاری برای ساخت فیلم را به تهیه کننده می دهند، در چنین شرایطی تهیه کننده پرونده کاری فیلمساز جوان را که معمولا شامل فیلم های کوتاه است، بررسی می کند و در چنین شرایطی است که تهیه کننده توانمندی کارگردان جوان را در ساخت یک فیلم بلند متوجه می شود. بعد از آن تهیه کننده فیلمنامه را مطالعه می کند. من به عنوان تهیه کننده فیلم اولی هیچ گاه دست رد به سینه کارگردانان جوان نزده و تمام تلاش خود را کرده ام که شرایط برای ساخت فیلم را برای آنها فراهم کنم.
مسئله مهمی که در رابطه با فیلمسازان اول وجود دارد، این است که آنها برای ساخت فیلم تمام تلاش خود را می کنند، حتی برای آن که بتوانند فیلم را به سرانجام برسانند خود به دنبال سرمایه گذار هستند تا کمتر به تهیه کننده فشار وارد شود. این نشان می دهد که اکثر فیلمسازان اول در کشور برای ساخت فیلم خود کاری را می کنند که دولت موظف به انجام آن است. آنها سینما را دوست دارند و برای ماندگاری در سینما تمام تلاش خود را می کنند. معمولا فیلمسازان جوان زمانی که به تهیه کننده مراجعه می کنند علاوه بر فیلمنامه، ۵۰ درصد از هزینه ساخت فیلم را نیز تامین می کنند و تنها از تهیه کننده می خواهند که برای ساخت فیلم مجوز دریافت کنند. البته تهیه کننده زمانی تعهدات اخلاقی برای ساخت فیلم را می پذیرد که بداند فیلمنامه قابلیت تبدیل شدن به یک فیلم خوب را دارد.
*و جایگاه بخش دولتی در تولید فیلم های اول کجاست؟
گمرکی: البته گاهی فیلمساز قبل از آنکه به تهیه کننده بخش خصوصی مراجعه کند، فیلمنامه را به مراکز دولتی که موظف به سرمایه گذاری برروی فیلم های اول هستند می برند. این نهادها شامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و انجمن سینمای جوان است، اما متاسفانه در سینمای ما فیلمنامه خوب حرف اول را نمی زند، بلکه این روابط است که در سینما حرف اول را می زند. همین مسئله سبب شده تا طی چند سال گذشته بودجه های سنگینی صرف تولید فیلم هایی شود که بازگشت سرمایه ندارد. البته مدیران دولتی معمولا دلشان برای این بودجه ها نمی سوزد چرا که بیت المال بوده و باید یک جوری هزینه کنند.
*آقای طریقت شما به عنوان یک فیلمساز اول، کارگردانان جوان در سینمای ایران را چگونه ارزیابی می کنید؟
طریقت: فیلمسازان فیلم اول را می توان به دو دسته تقسیم کرد؛ گروهی که قبل از ساخت فیلم اول، تجربه ساخت فیلم کوتاه را داشته و خود بودجه ای را برای ساخت یک فیلم بلند در نظر گرفته اند و در نهایت موفق به جلب رضایت تهیه کننده برای ساخت فیلم اول خود می شوند. گروه دیگر نیز که ۹۰ درصد فیلمسازان اول را تشکیل می دهند و با حمایت دولت وارد چرخه تولید می شوند.
این گروه ۹۰ درصدی، عمده پولی که قرار است برای ساخت پول هزینه شود از مرکز گسترش سینمای مستند تجربی و یا انجمن سینمای جوان دریافت می کردند. این گروه با توجه به حمایت دولتی امنیت خاطر تهیه کننده برای سرمایه گذاری را فراهم می کنند. البته فیلم های کوتاهی که فیلمساز در گذشته ساخته نیز سبب می شود تهیه کننده به راحتی با نوع نگرش فیلمساز آشنا شود. در واقع در گذشته سرمایه گذاری هایی که از سوی دولت برای ساخت فیلم اول انجام می شود که ۹۰ درصد فیلمسازان فیلم اول را وارد چرخه تولید می کرد.
اگر تاریخ ایران را به چهار دوره گذشته، حال، آینده و زمان شاه تقسیم کنیم! به راحتی می توان روند حمایت از تولید فیلم های اول را بررسی کرد. در دوران شاه که دولت از تولید فیلم های اول حمایت نمی کرد. البته دولت آن زمان برای ساخت فیلم های مستند حمایت لازم را انجام می داد. اما بعد از انقلاب شرایط برای حمایت و تولید فیلم اول در کشور فراهم شد و رشد قابل توجهی پیدا کرد. اما نباید فراموش کرد که فیلمساز اول صرفا به این معنا نیست که کارگردان جوان فردی ناشی و کم تجربه باشد، چرا که اکثر این فیلمسازان سال ها در زمینه تولید فیلم کوتاه و یا مستند فعالیت کرده اند و به خوبی با سینما آشنا هستند. به همین دلیل اصلا موافق با این مسئله نیستم که انتظار کمتری از فیلمسازان اول وجود داشته باشد و فیلم اول را معمولا می گویند بد نیست!
به عنوان مثال برخی از کارگردانان فیلم اول فعالیت خود را با انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی آغاز کرده و تجربه کافی برای ساخت فیلم اول را دارند. همین مسئله سبب می شود تا نوع انتظار از فیلمسازان اول متفاوت باشد، به عنوان مثال نباید همان انتظاری را که از یک فیلمساز فیلم اول که تنها در پرونده کاری خود ساخت یک فیلم کوتاه ۵ دقیقه ای را دارد با یک فیلمسار اول که ۲۰ سال سابقه فعالیت در عرصه سینما و ساخت تعداد زیادی فیلم کوتاه دارد، داشت. چرا که فیلمساز سال ها روش های مختلف فیلمسازی در ساخت فیلمهای کوتاه خود تجربه کرده است. تجربه ساخت فیلم کوتاه می تواند تهیه کننده را برای سرمایه گذاری روی ساخت فیلم اول مجاب کند. من طی ۲۰ سال گذشته برای فیلم های کوتاه خود بالای ۱۰۰ جایزه گرفته ام و این نشان می دهد که تهیه کننده باید انتظار بیشتری از من فیلمساز اول داشته باشد.
*حمایت های دولت از فیلمسازان جوان باید تنها محدود به فیلم های اول شود؟
طریقت: اگر حمایت دولتی برای ساخت فیلم های اول و دوم وجود نداشته باشد باید درب این بخش از سینما را بست. در شرایط فعلی سینما که بازگشت سرمایه حتی برای فیلم های کارگردانان بزرگ نیز امکان پذیر نیست دیگر تهیه کننده بخش خصوصی اگر روی فیلم اول و حتی فیلم دوم سرمایه گذاری می کند در واقع یک ریسک بزرگ انجام داده است. به همین دلیل اکثر تهیه کنندگان با نگاهی اقتصادی به سینما، تنها به بازگشت سرمایه خود فکر کرده و جایی سرمایه گذاری می کنند که مطمئن باشند سرمایه شان برمی گردد. اگر حمایت دولتی نباشد ساخت فیلم اول در کشور تعطیل خواهد شد.
*حضور کدام یک از دو بخش دولتی و خصوصی برای تولید فیلم های اول موثرتر است؟
طریقت: به نظر من حضور بخش دولتی موثرتر است، البته این حضور نباید تنها برای فیلم های اول باشد بلکه دولت باید برای تولید فیلم های دوم نیز به فیلمساز کمک کند. این در حالی است که طی یک سال گذشته فیلم های اول متولی تولید نداشته و اکثر فیلمسازان اول برای ساخت فیلم های خود دچار مشکل شده اند، چرا که دیگر کسی دغدغه ساخت این فیلم ها را ندارد. امیدوارم حمایت های دولتی برای فیلم های اول و دوم قطع نشود و شرایطی فراهم شود تا تهیه کننده بخش خصوصی نیز بتواند در این زمینه ورود پیدا کند.
اما در کل ساخت فیلم اول و دوم در سینمای ایران بسیار سخت است. کارگردان برای فیلم اول هنوز شناخته شده نیست و باید خود را به تهیه کننده و یا سرمایه گذار بخش دولتی ثابت کند. کارگردان فیلم دوم نیز باید به تنهایی شرایط مناسب برای ساخت فیلم را فراهم کند. نباید فراموش کرد که در سینمای ایران برای آن که بتوانید در ساخت یک فیلم موفق باشید، ۳ راهکار وجود دارد، باید همیشه در محافل حضور داشته باشید، جزو دار و دسته آقایان باشید و از لابی آنها استفاده کنید در غیر این صورت به عنوان یک فیلمساز مستقل کمتر موفق به ساخت یک فیلم سینمایی می شوید
ارسال نظر