به گزارش پارس به نقل از تسنیم، وحید نیکخواه آزاد در ابتدای بحث گفت: سینمای کودک ما مسیر مستقلی ندارد و گاهی اوقات به این مربوط می شود که برای آن چه مسیری در نظر گرفته شده است. به نظرم این باعث می شود که برای مدیریت فرهنگی سینما اهمیت بیشتری قائل شویم؛ یعنی سازوکار ما صرفا مربوط به بخش خصوصی نیست.

نیکخواه آزاد ادامه داد: در سینمای کودک ما متأسفانه هر سال نقش بخش دولتی بیشتر از قبل شده و تفاوت این سال ها با سال های دهه ۶۰ این است که آن فیلم ها را بخش خصوصی می ساخت. الان بخش خصوصی هیچ کاری در زمینه فیلم کودک انجام نمی دهد و خودم به عنوان کسی که به ناچار باید کار کند، باید به این شرایط تن بدهم.

مسعود کرامتی با اشاره به رکود سینمای کودک افزود: طی این چندسال بار کمی و کیفی فیلم کودک و نوجوان را همه روی دوش جشنواره بار کرده اند و این از بنیان غلط است. نباید از یک جشنواره توقع داشته باشیم که سینمای کودک را نجات دهد و باعث ارتقای سینما باشد و دست آخر اینکه تمام بچه های ایران زمین طی این ایام شاد باشند. به نظرم تعریف علطی از سینمای کودک رایج شده و من به عنوان فیلمساز و منتقدان در دام تعریف غلط از سینمای کودک افتادیم. هیچ کجا در دنیا چنین تعریفی از سینمای کودک وجود ندارد. به نظرم اصلا این سینما نیست که بچه ها از اول تا آخر فیلم شاد باشند.

کرامتی یادآور شد: جشنواره کودک ما با برنامه های تلویزیونی موفق مثل فیتیله و پورنگ مخدوش می شود؛ چون مربیان همان توقع را از سینما پیدا می کنند. جشنواره سینمایی تعریفی دارد و کجای جهان ما فیلم کودک به این معنا داریم. موسیقی در فیلم های کودک برای ایجاد جنجال و خالی کردن بچه ها از هیجان استفاده می شود و نام آن را شادی و لذت می گذارند. به نظرم باید تکلیف تعریف سینمای کودک مشخص شود.

سیروس حسن پور در ادامه بیان کرد: به نظرم این جشنواره چشم انداز روشنی را از حیث ورود فیلمسازان جوان مشخص کرد. الان با توجه به حضور نسل جوان کمبود فیلمساز یا کارگردان نداریم و به نظرم داشتن امکانات به معنای خوب بودن یک فیلم نیست.

غلامرضا رمضانی نیز اظهارکرد: در سینمای کودک به دفعات دیدم که تهیه کنندگان و کارگردانانی فیلم کودک ساختند و پس از آن دیگر اثری از آنها ندیدیم. سینمای کودک ما در این سال ها بیشترین ضربه را از غیرفعالان و متخصصانی می خورد که دلشان همواره با این سینماست و کار نمی کنند، می بیند. من ۲۰ سال است که در حوزه سینمای کودک فعالم و بسیاری متعجبند که چرا حوزه ام را تغییر نداده ام؛ به این دلیل که من به سینمای کودک به عنوان یک پل برای صعود استفاده نکردم.

وی افزود: دوستان وقتی وارد سینمای کودک شدند، نقد و نظری عجیب درباره سینمای کودک بیان کردند و پس از آن هم رفتند و دیگر اثری از آنها نیست. اگر به سینمای کودک تخصصی نگاه نشود، ممکن است در سال آینده هم دچار همین رنج شود. آرزو و امیدم این است که سینمای کودک آینده ما تبدیل به سینمای تخصصی و تکنیکی شود.

رمضانی با اشاره به تصور غلط درباره سینمای کودک توضیح داد: بعضی تصور می کنند سینمای کودک آن قدر سهل الوصول و ساده است که از این طریق می توانند برای ساخت دیگر آثارشان مجوز بگیرند. این درد کهنه ای است و ما مجمع سینمای کودک داشتیم اما هیچ گاه به نتیجه نرسیدیم چون آن روزی که می خواستیم به نتیجه یا جمع بندی برسیم، دوستانی به عنوان مدیر، متولی یا تهیه کننده وارد میدان شدند که با نظر دادن راجع به این سینما، ما را از اهدافمان دور کردند.

وی یادآور شد: حالا به جایی رسیدیم که تصورمان از سینمای کودک خندیدن و کف زدن است. این تلقی و تصور به آینده فیلم لطمه می زند. دغدغه ام در سینمای کودک این نبود که به تمنیاتی برسم که ماحصل خوبی نداشته باشد. امیدوارم سال آینده به ساخت فیلم های متفاوت، دوست داشتنی و لذت بخش در همه عرصه ها برسیم و این نباید به گونه ای باشد که به این فضا موضوعاتی دیکته شود که فیلم ها تبدیل به خوراک های بی مصرف شود.

غلامرضا نیکخواه خاطرنشان کرد: این فضا بسیار تعجب آور است. زمانی ما گلنار می ساختیم و منتقدان هم بد می گفتند. به نظرم کار منتقد این است که اول از همه سینما در ارزش های مضمونی آن ببیند و بعد به نسبت آن با مخاطب برسد. ما با همین فیلم ها به جشنواره می آمدیم و نیاز جایزه می گرفت و ناراحت نمی شدیم چون فرصت اکران فیلم خودمان را در سینما پیدا می کردیم و بچه ها آن را می دیدند و دوست داشتند. به نظرم باید اصلا فیلم هایی ساخته شود که پدرومادرها ببینند. این فیلم ها باید ساخته شود که مسئولانی که در ارتباط با بچه ها هستند کاری انجام دهند.

نیکخواه بیان کرد: نباید تمام توقع ها به جشنواره معطوف شود. فرض کنید ۶ سینما داریم و ۶ سانس داریم و هزار نفر هم روزانه به سینما بروند. اگر ۳۶ هزار نفر فیلم شاد ببنند، به این نظریه می رسیم که بچه های ما سینما دارند؟ ما چون سینمای اکران نداریم، نمی شود فیلم نسازیم. اتفاقا این فیلم ها باید در این جشنواره ها نمایش داده شود.

مسعود کرامتی عنوان کرد: ۱۰ سال پیش وقتی روز کارنامه را ساختم، مقصودم این بود که به بزرگترها بگویم قدری معصومیت از بچه ها یاد بگیرید. مجمع سینمای کودک و نوجوان که خودم عضو آن بودم، همه به سمت من حمله ور شدند که این فیلم ها برای بچه ها نیست و من تمام حرفم مناسب بودن فیلمم برای کودکان نبود بلکه در دنیای کودکان معتقدم که می توانم فیلم اجتماعی بسازم. مخاطب این فیلم می تواند اولیا، بزرگان یا مسئولان باشند. نباید تقسیم بندی هایمان این طور باشد و همدیگر را نباید بکوبیم.

کرامتی در پایان گفت: الان سال هاست جشنواره ای برگزار می شود که تمام بار را به دوش می کشد اما سهم کودک در این جشنواره کجاست؟ آن قدر در همه جا کمبود داریم که دائما یکدیگر را می کوبیم. در طول جهان سینمای مورد علاقه کودکان، فیلم هایی است که در مجموعه سینمای خانواده بگنجد. اگر بچه ها با بزرگترها بروند، ممکن است فیلمی مثل گنجشکک اشی مشی را راحتتر ببینند. جهت سینمای کودک غلط است.