سوریه و جنگ جهانی آمریکا
«آیا طوفان ایجاد شده در خصوص سوریه فروکش کرده است؟ اگر این طور است چرا آمریکا همچنان بر اینکه در متن قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در خصوص خلع سلاحهای شیمیایی سوریه مساله استفاده از نیروی نظامی گنجانده شود تاکید دارد؟ »
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، پایگاه اینترنتی پراودای روسیه در تحلیلی در خصوص اهداف آمریکا در سوریه می نویسد:
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه می گوید از آمریکایی ها پرسیده در سوریه به دنبال چه چیزی هستند اما جواب روشنی نگرفته است.
شاید هنری کیسینجر، سیاستمدار کهنه کار و طراح غیررسمی سیاست خارجی آمریکا در ۴۰ سال گذشته شفافیت بیشتری به خرج داده است. سخنرانی جالب توجه وی حدود دو سال پیش از توجه رسانه ها و تحلیلگران جهان دور ماند. وی که اخیرا در صدر فهرست ۱۰۰ روشنفکر برتر جهان قرار گرفته در اواخر سال ۲۰۱۱ درباره جنگی صحبت کرد که اجتناب ناپذیر خواهد بود.
این سیاستمدار آمریکایی به مردم عادی توصیه کرد تا به حومه شهرها بروند، یک مزرعه بسازند و سلاح های خود را فراموش نکنند چرا که گرسنگی همه جا را فرا خواهد گرفت.
کیسینجر همچنین حمله به پناهگاه نخبگان را نیز از سوی همان مردم گرسنه که در جستجوی غذا هستند رد نکرد. اظهارات وی تایید نتایج درخشان سیاست هایی است که منجر به جنگ می شوند. اما چرا این جنگ اجتناب ناپذیر است و چه کسی قرار است آن را به اجرا درآورد؟
کیسیجر صادقانه گفت که آمریکا در حال کشاندن روسیه و چین به یک تله است و میخ نهایی این تابوت نیز ایران یعنی هدف اصلی اسرائیل خواهد بود. وی آمریکا را به تک تیراندازی تشبیه کرد که یک فرد تازه کار را تحریک می کند تا سلاحی را انتخاب کند و سپس هنگامی که این تازه کار آماده اقدام شد خود شلیک می کند.
به عقیده کسینجر پیروزی در این جنگ تنها توسط یک ابرقدرت همچون آمریکا رقم خواهد خورد و طرفی که کنترل نفت، دولت و غذا را به دست بگیرد مردم را کنترل می کند.
این سیاستمدار کهنه کار جنگ های دیپلماتیک توانست صادقانه و به اختصار، رویکردهایی را که اکثریت نخبگان آمریکایی در پیش گرفته اند، افشا کند. به این نخبگان در واقع باید گفت" نخبگان مک کین" . در واقع نفت خاورمیانه و ایجاد پایگاه در مناطقی که در مقابل عصر یخبندان دوم احتمالا محافظت خواهند شد، بدون تردید آمریکا را تشویق می کند تا قلمرو کنترلش را توسعه دهد.
با این وجود این شرایط خوشایند در این مرحله در مقایسه با هدف اصلی در درجه دوم قرار دارد. هدف اصلی خنثی کردن دو رقیب ژئوپولتیک اصلی آمریکا در جهان یعنی روسیه و چین با هر وسیله ای از جمله نیروی نظامی و یک جنگ جهانی است. هدف اصلی همچنین نشان دادن این است که کسی که همچنان خودکفا بوده و تحت کنترل کسی نباشد ارباب جهان خواهد بود.
کیسینجر در این باره صادقانه اظهار نظر کرد و گفت: به ارتش آمریکا گفته شده که لازم است هفت کشور خاورمیانه را تصرف کرده و بر منابع آنها مسلط شود و آنها تقریبا به پایان این وظیفه نزدیک شده بودند.
وی تاکید کرد که یک جامعه جدید و یک نظم جهانی جدید ایجاد خواهد شد و تنها یک ابرقدرت باقی خواهد ماند و آن دولتی است که بر جهان پیروز شود. این هفت کشور خاورمیانه شامل عربستان، کویت، امارات متحده عربی، عراق، سوریه، لیبی و ایران هستند. در حقیقت این ماموریت در صورتی که واشنگتن به سوریه حمله کرده و آن را همچون الگوی عراق تحت کنترل خود گرفته بود تقریبا کامل می شد. با این وجود این اتفاق رخ نداد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه به موقع ابتکار عمل دیپلماتیک آمریکا را ردیابی کرد و دیگر آمریکا نمی توانست بدون آنکه کاملا مشروعیت غیررسمی خود را در جامعه بین المللی از دست بدهد، اظهارات وی را رد کند. همچنین تبعاتی که افشاگری های اسنودن و حمله به سوریه ایجاد می کرد حتی توسط ناوهای هواپیمابر و موشک های تام هاوک قابل حل نبودند. همچنین نقش باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا را نیز نمی توان دست کم گرفت. وی اکنون توسط مخالفان سیاسی خود در میان جمهوری خواهان و دموکرات های وابسته به لابی اسرائیل که بر اقدامات سختگیرانه تاکید دارند کاملا مهار شده است.
اوباما توانست با طرح هایی که علنا توسط کیسینجر بیان شد و به وضوح توسط افراد پشت صحنه کیسینجر طراحی شده بود مخالفت کند. این افراد پشت صحنه شامل نیروهای سیاسی هستند که معمولا وابسته به خاندان قدرتمند" راکفلر" هستند. آیا این طرح های راهبردی به حال خود رها شده اند؟ بعید است. مبارزه تازه آغاز شده است چرا که منابع و انتظارات زیادی وابسته به این مسیر سیاست خارجه هستند. این تصادفی نیست که در روسیه پول محورهای لیبرال که به طور سنتی حامی راکفلرها هستند به طرزی چشمگیر احیا شده اند.
اخیرا به طور علنی حملاتی علیه ولادیمیر پوتین و مقامات دولت صورت گرفت. اهداف اقتصادی تعیین شده در احکام پوتین در سال گذشته میلادی مورد بازبینی قرار گرفته اند و اطلاعات دارای ارزش خبری درباره منطقه شمالگان و جمهوری موردوویا در حال شکل گیری هستند تا حمایت انتخاباتی از رئیس فدراسیون روسیه را دستخوش تغییر کنند. از جمله این اطلاعات طرح ایده" حکومت خونین" و همچنین افزایش پنهانی مالیات و کاهش مستمری ها است.
اما امروزه مردم دیگر ساده لوح نیستند و به یاد می آورند سقوط اتحاد جماهیر شوروی از طریق شعارهای مشابهی انجام شد. در نهایت این عملیات منجر به یک عملیات در ابعاد گسترده اما معمولی و بدون خونریزی از طریق یک جنگ اطلاعاتی شد.
ارسال نظر