به گزارش پارس به نقل از نود؛ ۲۰سال پیش که کادر فنی تیم پرسپولیس به تیم ملی عزیمت نمود. محمد مایلی کهن، دستیار دوم علی پروین هم بدون هیچ سابقه ای به نان و نوائی رسید. او این سمت را از علی پروینی دارد که چند سالی هست هر از چند گاهی نیشی از شاگرد خود می خورد. همان روزها بعد از یک کنفرانس خبری محمد مایلی کهن تلخ ترین حادثه فوتبال ایران را رقم زد او با مشت به جان یک خبر نگار افتاده بود. چند روز بعد او برای تمام عمر از مربیگری محروم شد به نوعی او اولین منشوری و سخت ترین جریمه تاریخی فوتبال را دشت کرد. اما به فاصله یک سال او را طبق سفارش بخشیدند. و جامعه رسانه ای کشور هم با چند مقاله ای پرونده این حرکت غیر ورزشی و نامتعارف را بست. در سال ۷۴ ناگهان محمد مایلی کهن که سابقه آنچنانی و حتی کسب یک مقام سومی را هم در رزومه نداشت. سرمربی تیم ملی شد. در دوران ریاست فدراسیون داریوش مصطفوی که بله قربان گوی خوبی بود. محمد مایلی ابتدا به تیم ملی نزدیک شد تا یک بزرگتر بالای سر او قرار بگیرد. اما او بالای سر فریاد شیران قرار گرفت. تیمی به دست او سپرده شد که بهترین های تاریخ فوتبال ایران بودند. دیگر سالهای سال طول خواهدکشید تا مادری فرزندی چون عابد زاده، مهدوی کیا، باقری، دائی، خداداد و… به دنیا آورد اما دنیا تمام این بازیکنان را به یکباره به محمد مایلی داد تا او با یک سومی در آسیا و افت وحشتناک در راه جام جهانی از تیم ملی دور شود. او باعث شد تا کار راحت با حماسه سازی عوض شود. در رده ملی او دوباره و با همان دستیاران به تیم امید نزدیک شد و بجای تمرکز بر روی حریفان مراقب صدای تاس بازیکن بود. او امید ها را نیز نا امید و با دلی شکسته به خانه فرستاد. سال ۸۸ نیز باز از ورودی خاکستری به تیم ملی نزدیک شد. ولی کارشناس ارشد داستان با بیانیه ای سراسر تهمت و تحقیر به جان اهالی فوتبال افتادو مجبور به استعفا شد.

در فوتبال داخلی هم نام او لرزه بر اندام بازیکنان می اندازد. سبک دیکتاتوری در نوع برخورد با بازیکنان و همچنین عدم توانائی فنی باعث شده، کمتر بازیکنی هوس کند" شاگرد" او شود. بازیکنان سایپا، پیکان، شهرداری تبریز، فولاد خوزستان، گهر همه آمده بودند تا در این فوتبال حق خود را بگیرند. اما سر از لیگ دسته یکم در آوردند. او یا نیم فصل بواسطه نتایج ضعیف خودش کنار می رود یا مثل سرسره با بازیکنان می ماند تا به لیگ دسته یکم بروند. اوج کار مایلی در سال ۸۶ با تیم فولاد خوزستان بود. او تیم قهرمان لیگ برتر را دسته یکمی کرد. حالا و اینروزها نیز هنوز مورد توجه و مقبولیت مدیران لیگ برتری قرار دارد. صبا فعلا تیم ۱۰ جدول با ۶ باخت هست. منتظر دور برگشت باشید یا از حاجی خبری نمی شود و یا دو باره یک ناکامی دیگر در کارنامه زرین مردی که با این وضعیت کوچینگ خود را مستحق، حق الزحمه میلیاردی و نیمکت پرسپولیس می داند. طی بررسی دو ساله در کارنامه او ۴۳ درصد باخت ۲۷ درصد مساوی و ۳۰ درصد برد دیده می شود. که این آمار به ما نشان می دهد. برای مربیگری در لیگ برتر یک مربی باید بالغ بر ۵۰ درصد پیروزی در کارنامه خود داشته باشد.

سخنی با خبرنگاران:

دوستان، وقتی در کنفرانس خبری یک مربی که سابقه برخورد فیزیکی با همکاران شما را داشته از جمله ساکت حرف نزن در مقابل خبرنگاران بهره می گیرد. چرا؟ باز می نشینید و ادبیات نامتعارف این مربی که هنرش بازگوئی زندگی شخصی وبردن آبروی افراد است را قلم می زنید. آیا فکر نمی کنید ترک محل کنفرانس بهترین پاسخ به مربیانی باشد که از حریم فنی و ادبی خود خارج می شوند. هر چند قضاوت با مردم خوب و تحصیلکرده کشور است. داخل زمین به علی دائی" بنشین سرجات" و بیرون زمین به خبر نگار! ! راستی این ادبیات و رفتار را علیپور می بیند یا هنوز درگیر مدل موی سر بازیکنان است؟ !