۲ ماه دیگر تحریمها کاملا برداشته میشود
اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق مشترک ایران و چین معتقد است که با یک فاصله ۲ ماهه تحریمها به صورت کامل برداشته میشود.
به گزارش پارس، گزیده گفت وگوی روزنامه آرمان با اسدالله عسگراولادی در پی می آید:
* من از ۱۰ سال پیش تا یک سال پیش همیشه به دنبال راه اندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا بودم. علت آن هم این بود که معتقد بودم بخش خصوصی ایران جدا از مسائل سیاسی دولت، از نظر اقتصادی می تواند با آمریکا رابطه داشته باشد. این کار بین بخش خصوصی ما و بخش خصوصی آمریکا با همه ناملایماتی که در روابط سیاسی این ۲ کشور وجود دارد ضروری است. تا یک سال پیش هم دنبال این کار بودم اما حالا با توجه به این سفر ارزشمند رئیس جمهور ما، من دیگر الان احساس فوریت و ضرورتی برای راه اندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا نمی بینم… اگر اتاق واشنگتن یا نیویورک علاقه داشته باشد می تواند تماس هایی با سفیر ما داشته باشد که از این طریق بتوانند اقدام کنند و در آن صورت ما هم با کمال متانت، وقار، سنگینی، عزت و احترام متقابل آماده تاسیس اتاق مشترک ایران و آمریکا خواهیم بود اما در مجموع در این مورد عجله ای نداریم چون دیگر آن ضرورت احساس نمی شود.
* پیش بینی می کنم ۶ ماه دیگر این اتاق مشترک راه اندازی شود. به نظر من اگر آقای نهاوندیان موافقت کند که در خلال ماه های بهمن و اسفند که معادل قبل و خود ماه مارس سال ۲۰۱۴ می شود، این مذاکرات اولیه برای تاسیس شورا یا اتاق مشترک ایران و آمریکا درست شود می توان پیش بینی کرد که آن زمان این چنین اتاقی را راه اندازی کنند.
* فراوان با آمریکا رابطه تجاری داشته ام. طی ۵۰ سالی که با تاجران این کشور رابطه داشتم، به عنوان یکی از بزرگ ترین صادرکنندگان زیره و پسته به آمریکا بودم. ببینید رابطه من با آمریکا از نظر تجاری از سال ۱۳۳۶ آغاز شد و ۵۰ سال با آنها کار کرده ام. البته ابتدا تا سال ۱۹۸۰ که جنگ با عراق شروع شد و سفارت آمریکا از اینجا خارج و تحریم اولیه شروع شد با آنها کار کردم اما بعد دچار وقفه ای شد. الان ۳ سال است که دیگر نمی توانم با آنها کار کنم. تحریم های بانکی وجود دارد و نقل و انتقال پول ممنوع است و برای صادرات پسته هم که سود بازرگانی ۳۴۰ درصدی گذاشته اند که ما دیگر الان نمی توانیم با آنها کار کنیم اما تا ۳ سال قبل هم با آنها کار می کردم.
* هنوز به آن معنا گشایش هایی اتفاق نیفتاده است. اولین اتفاق هایی که رخ داده این است که تحریم بانک ها و کشتیرانی ما را برداشته اند که البته با یک فاصله ۲ ماهه این تحریم ها به صورت کامل برداشته می شود. اخیرا هم شنیدم تحریم فروش دارو و مواد غذایی مربوط به دارو و مکمل های دارویی هم برداشته شده است. ما آرام آرام می بینیم که تحریم ها کم رنگ تر می شوند.
* اگر اولین تحریم هایی که مربوط به بانک مرکزی ما است برداشته شود آن وقت کار ما سبک می شود. در واقع در نقل و انتقال پول و حمل و نقل محصولات ما گشایش هایی حاصل خواهد شد. هم اکنون حمل و نقل ما هنوز هم اشکالاتی دارد.
* ما طالب ثبات نرخ ارز هستیم. بالا و پایین بودن این نرخ مهم نیست. رئیس کل بانک مرکزی گفته که کف قیمت ۳ هزار تومان است که ما می گوییم باشد، فقط شما این قیمت را برای ۳ ماه ثابت نگه دارید. ما این را می خواهیم. وقتی نرخ ارز ثابت بماند صادرات ضرر نمی کند بلکه قیمت های داخلی هم پایین می آیند.
* من بین ۳ هزار تا ۳۱۰۰ تومان را عدد مناسبی می دانم و با عدد پایین تر از این رقم بازار قاچاق راه می افتد. دلار وقتی ۲۵۰۰ تومان شود قاچاقچیان حرکت می کنند و اصلا مهلت نمی دهند.
* در دوره نرخ ارز بالا قاچاق خیلی کم شد. وقتی دلار ۳۵۰۰ تومان شد دیگر قاچاق سقوط کرد. برای اینکه تولید بالا رفت. طی سال گذشته تولید ما خیلی بالا رفت، چرا که نرخ ارز بالا رفته بود. حالا که ارز پایین بیاید، آرام آرام تولید ما می خوابد، برای اینکه قیمت داخلی حالتی را پیدا کرده که با واردات انطباق پیدا کرده است. وقتی نرخ دلار پایین بیاید تولید داخلی ما نمی تواند با آن رقابت کند.
* گفته بودم که اگر اجازه می دادند نمایشگاه را برای اتاق تهران می خریدم. در آن جلسه رئیس وقت سازمان خصوصی سازی گفته بود که اتاق تهران پول ندارد، شما این پول را از کجا می آورید؟ من گفته بودم این پول را جور می کنم. گفت چطوری؟ من گفتم از جیب خودم می دهم، شر را بکنید. این شوخی بود. یک شوخی که رسانه ها آن را بزرگ کردند وگرنه من این چنین پولی ندارم.
* من آدم کوچکی هستم اما آدم های بزرگ و سرمایه گذار در ایران وجود دارند که اینها می توانند با سیستم های بانکی و کمک های خودشان بنگاه ها را بخرند اما من نه، من آدم خیلی کوچکی هستم. من کاسب جزء هستم و اصلا تاجر نیستم اما افراد خیلی زیادی را می شناسم که از پس آن بر می آیند. من قدرت خرید ۱۰۰ تن پسته را هم ندارم (با خنده و احتمالا شوخی) .
* برخی طرح های بزرگ زیربنایی مثل جاده سازی ها و سدسازی ها وجود دارند که در اختیار برخی از شرکت های نظامی هستند و دارند خوب هم عمل می کنند. ما در این پروژه ها اشکالی نمی بینیم بلکه در تجارت معتقد هستیم شرکت های وابسته به نظامی ها دخالت نکنند… من نمی دانم که چه میزان از شرکت هایی که واردات انحصاری انجام می دهند به نظامی ها وابسته هستند اما معتقد هستم این قشر در تجارت باید کمتر دخالت کنند و اگر در صنایع سنگین و خدمات زیربنایی کشور نظیر سد ها و هواپیمایی کشور حضور داشته باشند به نظر من، اشکالی ندارد. فقط انحصاری در اختیار آنها نباشد. اگر با مشارکت بخش خصوصی فعالیت داشته باشند که عیبی ندارد.
* سیستم به گونه ای در دولت هفتم تا دهم شکل گرفت که وام ها از بانک ها فقط به دولتی ها داده شد و به بخش خصوصی ندادند. اینکه اوراق قرضه الان منتشر می شود فکر می کنید چه کسی آن را می خرد؟ من نوعی می خرم اما چه کسی سودش را می برد؟ بانک های دولتی سودش را می برند. ما می گوییم این نوع پول ها باید به سیستم بانکی بیایند و به همه کسانی که می توانند سرمایه گذاری کنند وام داده شود. فکر می کنید وزارت نیرو که الان نیروگاهی می سازد پول از جیب خود یا دولت می دهد؟ نخیر، از اوراق قرضه و سیستم بانکی می گیرند و سرمایه مردم در اختیار آنها است.
* نظامی ها خصولتی یا شبه دولتی هستند. مثلا فرض کنید بازنشستگی سپاه یا بازنشستگی ارتش یا بازنشستگی نیروهای مسلح اینها به ظاهر بخش خصوصی هستند اما در باطن خصولتی هستند.
ارسال نظر