به گزارش پارس ، فارس به نقل ازروزنامه گاردین روز یکشنبه در مطلبی به قلم « نیک کوهن» با اشاره به رخدادهای اخیر مصر، نوشت شاید « اخوان المسلمین» حزب مورد علاقه غرب نباشد، اما واقعیت این است روندی دموکراتیک این گروه را روی کار آورده و آنچه که ارتش در تقابل با آن انجام داده، یک کودتای کامل است.

کوهن در ابتدای این مطلب می نویسد: زمانی که یک دولت دست به کشتار ۶۰۰ نفر از تظاهرات کننده ها می زند، تنها شهروندان خود را به قتل نرسانده. بلکه احتمال رسیدن به مصالحه و آشتی را هم کشته است. کسانی که چنین اقدامی می کنند، می خواهند به شما بفهمانند که قصد عقب نشینی ندارند. زمانی که آن ها دست به کشتار می زنند، به خوبی می دانند که این همه خون ریزی راه سیاست را سد کرده و اجازه حل شدن اختلافات و دستیابی به توافق را نمی دهد.

این قاتلان همان حرفی را می زنند که گانگسترها می گویند. آن ها عنوان می کنند: می دونیم. داریم تمام چارچوب های اصلی رفتار متمدنانه را نقض می کنیم. می دونیم که مردم تا زمانی که زنده ایم از ما متنفرند. اما می دونید چیه؟ این ها هیچ اهمیتی برای ما نداره.

نویسنده این یادداشت در ادامه اشاره می کند که در غرب اینکه ارتش با اقدام نظامی روی کار آمده، اهمیت چندانی ندارد، چراکه بسیاری اخوان المسلمین را به عدم رعایت اصول دموکراسی در زمان حکومت متهم می کنند. برخی حتی اخوان المسلمین را به دلیل سیاست های تمامیت خواهانه با نازی ها در آلمان مقایسه می کنند و می گویند « آدولف هیتلر» هم با انتخابات روی کار آمد.

با این حال، کوهن می نویسد: اما اگر بخواهیم منصفانه به شکایت هایی که در مورد اخوان المسلمین مطرح شده، نگاه بیاندازیم، باید بگوئیم این گروه هنوز به یک حزب نازی تبدیل نشده است. این گروه ممکن است یک جنبش مذهبی نامناسب باشد، اما دموکراسی را ریشه کن نکرده و مخالفان را به پستوها نرانده است. به همین دلیل، تکیه کردن به نظامیان برای حذف اخوان المسلمین، اقدامی خام و افراطی است. ارتش مصر از سال ۱۹۵۲ مخالفان را سرکوب کرده است. نظامیان علاوه بر کشتار، دزدی هم می کند. ارتش مجموعه ای صنعتی به راه انداخته که این مجتمع با در اختیار داشتن قطب های اصلی اقتصاد از پاگرفتن شرکت های جدید جلوگیری می کند. همین مجموعه، اقتصاد مصر را در فقیر نگه داشته است.

کوهن می افزاید: « زیاد العالمی» رهبر یکی از گروه های سوسیال دموکرات مصر است که بعد از کودتا عقیده داشت که مصری ها می توانند همزمان هم برای کنار زدن مرسی و هم برای به محاکمه کشاندن باقی مانده های رژیم مبارک، روی ارتش حساب کنند. سوسیال دموکرات ها فکر می کردند که با به دست آوردن کرسی های دولت، می توانند چنین ایده ای را عملی کنند. اما بعید می دانم که آن ها همچنین بعد از سرکوب بی رحمانه هفته قبل توسط ارتش، همچنان چنین عقیده ای داشته باشند.

وی ادامه می دهد: گفتن این حرف سخت است، اما دولت های اتحادیه اروپا و آمریکا باید بر اساس مبانی خود رفتار کنند و یک کودتا را کودتا بخوانند. کمک مالی و روابط دیپلماتیک باید به آزادی زندانیان سیاسی، برقراری مجدد آزادی های مدنی و بازگشت به دموکراسی منوط شود. حتی اگر این بازگشت به دموکراسی به معنی بازگشت مجدد مرسی تا زمان انتخابات بعدی باشد. لیبرال های غربی هم باید دست به کار شوند. من پیش از این هم نوشته ام که این گروه ها نتوانسته اند صدای لیبرال ها در جهان عرب را بشنوند. اما رفت و آمدها بین دو طرف باید برقرار شود.

کوهن در پایان می نویسد: اینکه به آن ها بگوییم رویای ساختن جامعه ای خوب با اتکا به دولتی که بسیاری از اعضای آن را سران ارتش تشکیل می دهند، غیرقابل تحمل است، بی احترامی به آن ها نیست. بلکه حتی باید بگوییم تحقق این رویا در مورد مصر و ارتش آن، امری ناشدنی است.