بازی کودک یک ساله با جسد مادر
مرد جنایتکار که با انگیزه سرقت طلا زن همسایه را به طرز هولناکی به قتل رسانده بود، پس از رو به رو شدن با دلایل پلیس به تشریح جنایت خود پرداخت.
به گزارش پارس به نقل از مهر، ساعت ۱۷ و ۴۵ دقیقه پنجم مرداد امسال همزمان با شب ۱۹ ماه رمضان، از طریق مرکز فوریت های پلیسی ۱۱۰، وقوع یک فقره قتل در خیابان پنجم نیروی هوایی به کلانتری ۱۲۸ تهران نو اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری و تیم بررسی صحنه قتل اداره دهم پلیس آگاهی وانجام بررسیهای اولیه مشخص شد مقتول به هویت مرضیه ۲۸ساله بر اثر ضربات چاقو از سوی قاتل یا قاتلین به قتل رسیده و پسر یک ساله اش نیز برای چندین ساعت در کنار جسد مادرش حضور داشته است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع" قتل عمد" و به دستور شعبه دهم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همسر مقتول پس از حضور در اداره دهم، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: ساعت ۹ صبح پنجم مرداد، به قصد رفتن به محل کار از خانه خارج و در داخل پارکینگ با یکی از همسایگان برخورد کردم که او نیز قصد داشت تا به محل کارش برود. همراه همسایه، سوار خودرو زانتیا وی شده و از خانه خارج شدم. حدود ساعت ۱۷ زمانیکه از سر کار برگشتم، پس از باز کردن در آپارتمان ناگهان با پسر یک ساله ام روبرو شدم که سر و صورت و بدنش کاملا قرمز رنگ بود! ابتدا تصور کردم که صورت وی به علت بازی با لوازم همسرم اینگونه شده اما پس از ورود به منزل، ناگهان با جسد خون آلود همسرم روبرو شدم. بلافاصله از همسایگان کمک خواسته و با اورژانس تماس گرفتیم و زمانیکه تیم پزشکی اورژانس در محل حاضر شد به ما اعلام کردند که همسرم به قتل رسیده است.
با آغاز رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اقدام به بررسی فرصیه های مختلف پرداخته و در مسیر تحقیقات خود متوجه شدند که مقتول دارای حسن شهرت و اخلاق در میان بستگان، دوستان و همسایگان می باشد.
در ادامه تحقیقات برای مشخص شدن انگیزه جنایت، بر اساس اظهارات همسر مقتول مشخص شد که مقدار زیادی از طلا و جواهرات متعلق به مقتول از داخل اتاق خواب به سرقت رفته و به احتمال بسیاز زیاد، قاتل یا قاتلین با انگیزه سرقت وارد خانه شده که با مقتول مواجه، با وی درگیر و او را به قتل رسانده و پس از سرقت طلاجات از محل متواری شده اند.
با مشخص شدن انگیزه جنایت و با توجه به" وجود چشمی بر روی در آپارتمان" و همچنین" وجود آیفون تصویری بر روی در ورودی" ، فرضیه وقوع جنایت از سوی فرد یا افراد آشنا قوت گرفت و به همین علت، تحقیقات بر روی همسایگان مقتول در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. همزمان و پس از گذشت دو روز از تاریخ وقوع جنایت، یکی از همسایگان مقتول به همراه همسرش به اداره دهم مراجعه و اظهار داشت که طلاهای مقتول در داخل جاکفشی آنها پیدا شده است.
کارآگاهان با مراجعه به ابتدای کوچه محل سکونت مقتول، به بررسی تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته بانکی پرداختند. بررسی تصاویر نشان داد که همسر مقتول به همراه یکی از همسایگان و ساعت ۹ و ۱۰ دقیقه، سوار بر خودرو زانتیا از کوچه خارج شده که نشان از صحت اظهارات همسر مقتول داشت اما در ادامه بررسی تصاویر مشخص شد که خودرو زانیتا دوباره ساعت ۹ و ۳۰ دقیقه به داخل کوچه بازگشته که نشان از مراجعه دوباره همسایه مقتول به داخل مجتمع مسکونی داشت.
با توجه به تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته بانکی، کارآگاهان به تحقیق از همسایه مقتول به نام محمود ۳۰ ساله پرداختند. محمود، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: روز حادثه، همسر مقتول را در پارکینگ دیدم. به من گفت که او را تا جایی برسانم و من نیز او را سوار ماشین کرده و پس از طی مسیر کوتاهی او را پیاده و حدود ساعت ۱۰ به محل کار خود مراجعه کردم.
با توجه به اظهارات محمود، کارآگاهان به بررسی صحت اظهارات وی پرداخته و متوجه شدند که وی بر خلاف اظهارات قبلی اش، ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه در محل کارش حاضر شده است. با توجه به تناقضات به دست آمده در اظهارات محمود، وی ۱۳ مرداد دستگیر و در اختیار اداره دهم قرار گرفت.
در ادامه تحقیقات و با توجه به تناقضات به دست آمده در اظهارات" محمود" ، کارآگاهان با انجام تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی یک طلافروشی در منطقه نیروی هوایی شدند که متهم پنجم مرداد اقدام به فروش مقداری طلا و جواهر به مبلغ ۱۰ میلیون تومان در آن کرده بود.
با شناسایی طلافروشی در منطقه نیروی هوایی، کارآگاهان به صاحب مغازه مراجعه و او نیز بلافاصله تصویر محمود را به عنوان فروشنده طلا و جواهرات مورد شناسایی قرار داد. صاحب طلافروشی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: محمود، مقداری طلا و جواهرات را جهت فروش نزد من آورد و آنها را به مبلغ ۱۰ میلیون تومان فروخت و مبلغ ۸ میلیون تومان را نقدا دریافت کرد و قرار شد تا دو میلیون تومان مابقی پول طلاها را پس از ارائه فاکتور دریافت کند. پس از چند روز تأخیر در ارائه فاکتور، چندین بار با او تماس گرفته و تقاضای فاکتور کردم که وی به همراهم همسرش به طلافروشی مراجعه و طلاها را بازپس گرفت.
با توجه به اظهارات صاحب طلافروشی، طلاهای ارائه شده از سوی محمود و همسرش به کارآگاهان که مدعی پیدا کردن آنها در داخل جاکفشی شده بودند از سوی مرد طلافروش مورد شناسایی قرار گرفت. با توجه به دلایل به دست آمده، تحقیقات از همسر" محمود" در دستور کار قرار گرفت و او نیز در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: با تماسهای مکرر از طلافروشی متوجه شدم که همسرم مقداری طلا فروخته است. موضوع را از همسرم جویا و او نیز اظهار داشت که طلاها را در داخل جاکفشی پیدا و فروخته است. فردای آن روز به همراه همسرم به طلافروشی رفته و پس از بازپس گرفتن طلاها، به دروغ به همسر مقتول عنوان کردیم که امروز متوجه طلاها در جاکفشی شدیم و با همدیگر آنها را تحویل پلیس دادیم.
با توجه به اطلاعات به دست آمده در مسیر تحقیقات و همچنین مواجهه حضوری محمود و صاحب طلافروشی، وی که چاره ای جز اعتراف نداشت ۱۶ مرداد لب به بیان حقیقت گشود و در اعترافاتش با اشاره به انگیزه مالی، به کارآگاهان گفت: اوایل سال جاری بود که در بازار اقدام به خرید و فروش مقداری لوازم و وسایل خانه کرده اما حساب و کتابهایم درست از آب در نیامد و در زمان وصول چکها متوجه شدم که چکها، یکی پس از دیگری در حال برگشت خوردن است و همین موضوع انگیزه اصلی من برای سرقت طلا و جواهرات از منزل همسایه مان شد.
محمود درباره زمان جنایت نیز به کارآگاهان گفت: روز جنایت، حدود ساعت ۰۹ از منزل خارج شدم. در داخل پارکینگ بود که متوجه شدم گوشی تلفن همراهم را در داخل خانه جای گذاشته ام. زمان برگشت به منزل، همسایه مان آقای… را دیدم که از من خواست تا او را به محل کارش برسانم. به خانه آمدم تا گوشی تلفن همراهم را بردارم که متوجه شدم آقای… در منزلشان را به خوبی نبسته و باز مانده است. هنگام رساندن آقای… به محل کارش و با توجه به مشکلات مالی، وسوسه شدم که از منزل وی سرقت کنم. به همین خاطر او را در نزدیکی محل کارش پیاده و سریع به خانه برگشتم. از لای در که هنوز باز بود، صندوق طلاجاتی را که روی میز آیینه بود مشاهده کردم. داخل خانه شده و طلا و جواهرات را برداشتم اما هنگام خروج از منزل، ناگهان مقتول که تازه از خواب بیدار شده بود از اتاق خارج و مرا مشاهده و شروع به سر و صدا کرد. در حالیکه ترسیده بودم، گردن و دهانش را گرفتم و محکم فشار دادم و او را به سمت اتاق خواب بردم که بی حال شد و افتاد. بدن نیمه جانش را به داخل حمام کشانده و برای اطمینان از مرگش به آشپزخانه رفته و با برداشتن چاقو چند ضربه به سینه او وارد، با برداشتن طلاجات از منزل خارج شدم. در تمام طول این مدت، پسر یک ساله مقتول خواب بود.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهم به ارتکاب جنایت، دستور بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
ارسال نظر