نگرانیهای منطقهای رهبر معظم انقلاب
بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای در خطبههای عید فطر امسال، بیانگر نگرانیهای امت اسلامی از سرنوشت ملتهای بحرانزده مسلمان بود.
به گزارش پارس به نقل از فارس: همچون هر سال، حسن ختام یک ماه روزه داری ایرانیان، اقامه نماز عید فطر بود که در تهران به امامت رهبر عالی قدر انقلاب اسلامی اقامه شد. سخنان مقام معظم رهبری در عید فطر امسال، ابعاد منطقه ای و بین المللی داشت که این گزارش در تلاش است به تشریح آنها بپردازد.
مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید فطر امسال، به مسائلی که طی ماه های اخیر در خاورمیانه رخ داده است، توجهی ویژه نشان دادند. در این بین، توجه معظم له بیش از هر مساله دیگری به وقایع مصر و مذاکرات سازش بود.
بدیهی است، سخنان مقام معظم رهبری در خصوص این موارد نه تنها اندرزهای حکیمانه برای مسئولین اجرایی کشور، بلکه مواضع رسمی نظام مقدس جمهوری اسلامی محسوب می شود که مقامات اجرایی و دستگاه دیپلماسی کشور، مکلف به پیگیری آنها هستند.
* روند سازش و مواضع اصولی نظام جمهوری اسلامی ایران
با روی کار آمدن دولت دوم اوباما و انتصاب جان کری به عنوان وزیر امور خارجه این کشور، تلاش ها برای از سرگیری آنچه مذاکرات صلح خاورمیانه خوانده می شود، مضاعف گردید. جان کری، کسی که زمانی سودای ریاست جمهوری در سر داشت و در انتخابات ۲۰۰۴ و به لطف تهدیدات تند اسامه بن لادن، سرکرده سابق القاعده مغلوب بوش پسر شد، به محض به دست گرفتن سکان وزارت امور خارجه آمریکا تلاش بی وقفه ای را برای از سر گیری مذاکرات سازش آغاز کرد.
این نخستین باری نیست که دولت اوباما در مسیر احیای مذاکرات سازش گام برمی دارد. زمانی که هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه آمریکا بود هم تلاش هایی در این مسیر انجام شد اما کله شقی های تندروانه بنیامین نتانیاهو بر سر ادامه شهرک سازی در اراضی اشغالی ۱۹۶۷، باعث شد تا محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین از مذاکرات کناره گیری کند. اما این بار او در حالی به میز مذاکره بازگشته است که ظاهرا این شهرک سازی ها کم و بیش در کرانه باختری و قدس شرقی ادامه دارند.
ایالات متحده برای راضی کردن اسرائیلی ها به ادامه مذاکرات و تن دادن به نشستن بر سر میز مذاکره با ابومازن، از سیاست چماق و هویج بهره برده است. قطعا دولت اوباما امتیازات فراوانی را برای نتانیاهو به شرط شرکت در مذاکرات در نظر گرفته است اما نقش چماق را در این میان، اتحادیه اروپا با تحریم کالاهای تولید شده در شهرک های صهیونیستی بر عهده گرفت. ابومازن هم که برای تن دادن به این مذاکرات نیازی به چماق و هویج چندانی ندارد. او مذاکره می کند چون از سال ۱۹۹۳ و با کنار گذاشتن مفهوم مقاومت در برابر اسرائیل، تشکیلات خودگردان چاره ای جز مذاکرات حقارت آمیز برای خود باقی نگذاشته است. از همان روزی که در چمن زار پیش روی کاخ سفید، ابوعمار، یاسر عرفات، اسلحه کمری خود را به نشانه پایان مقاومت مسلحانه تسلیم بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت آمریکا کرد، روشن بود که عزت و اعتبار او و تشکیلاتش که اکنون ابومازن وارث آن است، بر باد رفته است.
ابومازن قطعا در مذاکرات آتی نیز با نگاه حداقلی به میدان خواهد رفت و این در حالی است که نتانیاهو با عقبه قدرتمند بین المللی که از پی خود دارد، برای گرفتن بیشترین امتیازات از فلسطینی ها پای به عرصه مذاکره خواهد گذاشت. روشن است که نتانیاهو نه تنها به بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین آبا و اجدادی خود رضایت نخواهد داد، بلکه خواستار تصرف دائمی بخش هایی از اراضی اشغالی ۱۹۶۷ خواهد شد، بالاخص بخش هایی که اکنون شهرک های صهیونیستی در آنها واقع شده اند.
از سوی دیگر، با توجه به شعارهایی که نتانیاهو در خصوص امنیت اسرائیل سر می دهد، یقینا راضی نخواهد شد که فلسطینی ها یک نیروی نظامی مستقل برای دفاع از مرزهای خود داشته باشند و عدم توانایی در دفاع از مرزها با نبود حاکمیت، تقریبا هیچ تفاوتی ندارد.
فارس پیش تر در گزارشی برای شکست مذاکرات آتی ۱۰ دلیل اقامه کرده است و تردیدی وجود ندارد که این مذاکرات یا نتیجه ای ندارند یا اگر هم داشته باشد، نتایجی موقتی و غیر قابل اعتماد خواهد بود که حقوق ملت فلسطین را تامین نخواهد کرد.
موضع حکیمانه رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص این مذاکرات در واقع همان مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران طی ۳۴ سال گذشته بود. حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: یقینا این گفتگوها مانند مذاکرات قبلی جز پایمال شدن حقوق فلسطینی ها و تشویق متجاوز به سرکوب و جنایت بیشتر، نتیجه ای نخواهد داشت.
رهبر انقلاب با اشاره به ادعای میانجی گری آمریکا در این مذاکرات افزودند: آمریکا آشکارا در طرف غاصبان صهیونیست قرار دارد و دست پخت استکبار مطمئنا به ضرر فلسطینی ها خواهد بود.
ایشان افزودند: دنیای اسلام در مقابل این ستمِ متراکم، لحظه ای کوتاه نیاید و عمل گرگ های درنده صهیونیست و حامیان بین المللی آنها را محکوم کنند.
قطعا از این مواضع رهبر عالی قدر کشورمان روشن است که جمهوری اسلامی ایران همچنان بر دفاع از حقوق ملت فلسطین با محوریت مقاومت در برابر اشغال گران صهیونیست ادامه داده و مذاکرات سازش را از اساس فاقد هرگونه ارزش می داند. یقینا این موضعی است که دستگاه دیپلماسی کشور نیز همچون گذشته مکلف به تبعیت از آن است.
* مصر و خطر جنگ داخلی
یکی دیگر از محورهای بیانات حکیمانه مقام معظم رهبری در خطبه های نماز عید سعید فطر، ابراز نگرانی معظم له از وضعیت مصر بود. حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند: احتمال وقوع جنگ داخلی در مصر قوت گرفته و این یک فاجعه است.
ایشان ملت بزرگ مصر، گروه ها و نخبگان سیاسی و علمای این کشور را به تأمل در عواقب خطرناک اوضاع جاری فراخواندند و افزودند: آیا اوضاع سوریه، آثار بسیار خطرناک جنگ داخلی و پیامدهای بسیار ناگوار حضور عوامل مزدور غرب و اسرائیل و تروریست ها در مناطق مختلف جهان اسلام، برای مصری ها قابل درک و عبرت نیست؟
حضرت آیت الله خامنه ای با محکومیت شدید کشتار مردم در مصر تأکید کردند: زبان خشن گروه ها در مقابل یکدیگر مطلقا بی فایده است و اگر جنگ داخلی به راه افتد بهانه لازم برای دخالت قدرتهای بیگانه ایجاد خواهد شد و بلای بزرگی بر سر ملت مصر خواهد آمد.
ایشان با اشاره به لزوم توجه به دموکراسی و مردم سالاری افزودند: گره مصر را مردم، گروه های سیاسی مذهبی، نخبگان و علمای این کشور باید باز کنند و اجازه دخالت به بیگانگان را ندهند.
محورهای بیانات رهبر انقلاب اسلامی در خصوص بحران مصر را می توان چنین دسته بندی کرد:
۱- مخالفت با خشونت طلبی و به راه افتادن جنگ برادرکشی در مصر که این روزها از سوی بسیاری از تحلیل گران مورد اشاره است. وقوع جنگ داخلی در مصر بین اخوان المسلمین و ارتش این کشور، می تواند به همان فاجعه ای بیانجامد که پیش تر در الجزایر انجامید. با توجه به قدرت نظامی ارتش مصر و حمایت گروهایی از مردم مصر از نظامیان در این کشور و عقبه اجتماعی اخوان المسلمین که همه می دانند دارای توان مندی نظامی است، احتمال وقوع جنگ داخلی در صورت عدم تحقق مصالحه ای ملی، کاملا جدی است؛
۲- تاکید بر نقش مخرب عوامل غرب و رژیم صهیونیستی در بحران اخیر مصر؛
۳- مخالفت با پدیده تروریسم که می توان آن را در پیکره گروه های سلفی مسلک مصری جستجو کرد؛ گروه هایی که از منظر فکری و سیاسی با تروریست های مسلح سوریه نزدیک بوده و از اصلی ترین عوامل حدوث فاجعه ای هستند که امروز سوریه با آن دست به گریبان است؛
۴- تاکید بر بازگشت مردم سالاری که طبعا با مشارکت تمام گروه های مصری قابل تحقق خواهد بود؛
۵- تصریح به نقش گروه های سیاسی – مذهبی، نخبگان و علمای دینی مصری در حل بحران که طبعا الازهر می تواند یکی از اصلی ترین آنها باشد، مشروط به اینکه نقش خود را تقویت اتحاد ملی دانسته و به نفع برخی طرف های مناقشه وارد میدان نشود؛
۶- و سرانجام تاکید بر آنکه بیگانگان نباید سرنوشت ملت مصر را تعیین کنند که در این صورت، انقلاب مصر به تاریخ پیوسته و دورانی شبیه به دوران مبارک از سر گرفته خواهد شد.
بر این اساس، موضع رسمی جمهوری اسلامی ایران در خصوص وقایع مصر، تعیین سرنوشت این کشور توسط مردم این کشور، با هدایت نخبگان سیاسی – مذهبی و بدون دخالت بیگانگان، همراه با نفی خشونت است.
از این رو جمهوری اسلامی ایران کشتار مردم مصر در خیابان های این کشور را نمی پذیرد، همان طور که کشتار مردم سوریه و عراق توسط تروریست ها را محکوم می کند.
* عراق، دولتی که مرتجعین و ابرقدرت ها نمی خواهند
رهبر انقلاب اسلامی همچنین دولت عراق را دولتی برآمده از رای مردم دانستند که مرتجعین منطقه و ابرقدرت ها با آن مشکل دارند.
ایشان افزودند: ترورها، حوادث و کشتار مردم در عراق یقینا با کمک مالی سیاسی برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه ای صورت می گیرد تا آب خوش از گلوی مردم عراق پایین نرود و این کشور روی آرامش و آبادانی نبیند.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان با اشاره به خشنودی صهیونیست ها از اوضاع ناگوار مصر، عراق و دیگر کشورهای درگیر اختلاف و ناامنی، افزودند: سیاست مداران، گروه های سیاسی و قشرهای مختلف مردم عراق اعم از شیعه و سنی و کرد و عرب به عواقب خطرناک اختلاف داخلی توجه کنند و متوجه باشند جنگ داخلی زیرساخت ها را نابود و آینده ملت ها را تباه می سازد.
پس از سرنگونی رژیم صدام و خروج اشغال گران، مدت زمان زیادی نیست که مردم عراق طعم مردم سالاری و استقلال را توامان می چشند. اما این حاکمیت ملی با دو تهدید جدی مواجه است.
اولین تهدید، فعالیت تروریست های سلفی در عراق است که روزانه ده ها شهروند عراقی را به کام مرگ می فرستد. این تروریست ها از حمایت همان کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برخوردارند که از تروریست های سوریه نیز حمایت می کنند و ارتجاع عربی با دیدگاه فرقه گرایانه خود، نمی خواهد بپذیرد که اکثریت شیعه در عراق دولت تشکیل دهد. از سوی دیگر روابط سازنده ایران و دولت عراق هم بر خشم ارتجاع عربی افزوده تا دست به شیطنت های بیشتر بزند. ارتجاع عربی با وجود اختلاف با صدام حسین، قدرت داشتن وی در عراق را عاملی برای محدودسازی ایران می دانست و اکنون از روابط دو کشور دارای اکثریت شیعه، خوشنود نیست.
تهدید دوم، مساله اختلاف دیرینه اعراب و کردها است که همواره با تمایلات جدایی طلبانه برخی گروه های کرد نیز همراه بوده است. وقتی این تمایلات در کنار نفوذ اسرائیل در منطقه کردستان عراق قرار می گیرد، خطر آن بیشتر هم می شود. عراق طی سال های گذشته شاهد اختلافاتی بین رئیس منطقه کردستان و نخست وزیر این کشور بوده است که هر یک تفسیری متفاوت از قانون اساسی این کشور ارائه می کنند.
بسیاری از تحلیل گران معتقدند که پس از سوریه این عراق است که می تواند مقصود فتنه انگیزی غرب و رژیم صهیونیستی باشد و با توجه به شواهد موجود چندان هم دور از انتظار نیست. از این رو نگرانی های رهبر عالی قدر انقلاب اسلامی در خصوص این کشور کاملا به جاست.
دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران با توجه به رابطه خوب با دولت عراق و برخی گروه های کرد می تواند در تحقق آشتی ملی در این کشور نقش ایفا کند.
در مجموع، بیانات مقام معظم رهبری در خطبه های عید فطر امسال، بیانگر نگرانی های امت اسلامی از سرنوشت ملت های بحران زده مسلمان بود. نگرانی از تضییع حقوق ملت فلسطین، کشتار مردم عراق و بحران مصر که در بیانات رهبر انقلاب مطرح شد، این روزها در میان ملت های خاورمیانه موج می زند.
ارسال نظر