هشت میلیون برای هشت ماه!
در یکی دو سال اخیر توجه همهجانبهای به پدیده خطرناک «تجدید نسل و جمعیت» در کشور شده است. به تازگی حتی رهبر انقلاب از کافی نبودن تلاشها در این زمینه سخن گفتند.
به گزارش پارس ، محمدحسین جعفریان در یادداشت خود در جوان در ادامه نوشت: بی گمان جمعیت و به ویژه جمعیت جوان هر کشور، سرمایه لایزالی است که با سیاستگذاری درست می تواند عامل اصلی ترقی و پیشرفت باشد. در این میان اگر به مقدمات لازم برای نیل به این هدف توجه نشود، تمام رشته ها پنبه خواهد شد. بدیهی است از ملزومات تشویق ملت به تکثیر نسل و خانواده های پرجمعیت تر، کمک به تسهیل ازدواج در میان جوانان است. چنانچه به هر دلیل سن ازدواج افزایش یابد یا آمار طلاق بر ازدواج پیشی گیرد، بیکاری زیاد شود و هزینه های زندگی بالا رود، ما به خانه اول مان بازخواهیم گشت.
چند روز پیش در روزنامه خودمان گزارش جالبی دیدم با این عنوان که « شهریه مهد کودک شهریه دانشگاه را در جیب گذاشت» . برخلاف گذشته های نه چندان دور، امروز مراکز آموزشی دولتی و رایگان توان خدمت رسانی به همه مردم را ندارند. تحصیل در این مراکز نیز از مقطع پیش دبستانی تا دانشگاه، با تمام تلاش های انجام شده چندان رایگان نیست. همواره در فصل ثبت نام مدارس شاهدیم که مدیران دولتی از یک سو بر ممنوعیت دریافت هرگونه وجهی از سوی مدارس تأکید می کنند اما از سوی دیگر اولیای دانش آموزان همه ساله معترضند. آنها می گویند به بهانه های مختلف مبالغ گوناگونی از آنها گرفته می شود.
مسئله دیگر کیفیت مراکز آموزشی دولتی است. درست یا غلط بسیاری از خانواده ها باور دارند که مراکز آموزشی خصوصی و به اصطلاح غیرانتفاعی، خدمات بهتری ارائه می دهند اما هزینه تحصیل در این مؤسسات غیردولتی هر سال ترقی می کند. یکی از دوستان سرشناسم که زندگی مناسب و درآمد شاید متوسط رو به بالایی هم دارد، با ناراحتی نقل می کرد که هزینه تحصیل دو دختر دبیرستانی اش نسبت به سال گذشته دو برابر شده است. می گفت برای تحصیل در مقطع سوم دبیرستان سال گذشته مدرسه مربوطه از هر دانش آموز ۴ میلیون تومان و امسال برای سال چهارم از هر دانش آموز ۸ میلیون تومان شهریه گرفته است.
با این اوصاف برای فقط تحصیل دو دخترم، باید امسال ۱۶ میلیون تومان شهریه بپردازم. به واقع ۸میلیون برای هشت ماه مفید و با اغماض یعنی بیش از ماهیانه یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان در طول سال برای هر دو! … چطور چنین خانواده ای جرأت می کند به داشتن فرزند دیگری بیندیشد؟ یا چگونه زوجی که این اخبار را می شنود امید به صاحب فرزند شدن را در خود زنده نگه دارد یا جوانی که با این مشکلات روبه رو می شود به ازدواج فکر کند؟ شاید بگویید، خب بروند به مدرسه ارزان تر! اما چاره این نیست. بدیهی است هر پدر و مادری بهترین ها را در تحصیل برای فرزندانشان می خواهند و این نیاز اولیه هر خانواده صاحب فرزندی است و این نیازهای اولیه باید این همه پرهزینه باشند. اگر در همان آغاز راه شهریه مهدکودک بیش از دانشگاه باشد آیا زوج های جوان حق ندارند که از داشتن فرزند بترسند؟ پس باید چاره ای اندیشید تا از این موانع کار کاسته تا آن هدف بزرگ حاصل شود.
ارسال نظر