به گزارش پارس ، به نقل ازکیهان، وی در دیدار علی مطهری، محمدرضا تابش و شمار دیگری از نمایندگان اقلیت مجلس با یادآوری جمله تاریخی رهبری در روز انتخابات که « رأی مردم حق الناس است» ، گفت: این جمله فقط برای روز انتخابات نبود به روزهای قبل از آن و بعد از آن هم مربوط می شد، که ان شاءالله هر کس در هر مقام و مسئولیتی که هست، در این راه تلاش می کند.
وی با ارائه تحلیلی از زندگانی امیرمؤمنان (ع) در ۲۵ سال خانه نشینی و حدود ۵ سال حکومت، گفت: با وجود صراحت پیامبر در واقعه غدیر و بنا به سفارش آن بزرگوار، حضرت امیر (ع) به رأی مردم توجه می کرد و نمی خواست خود را بر مردم تحمیل کند.
وی در پاسخ به سؤالی درباره دیدگاهش نسبت به آقای روحانی، گفت: سالهاست که ایشان را می شناسم و اگر بگذارند، با همکاری دیگر قوا، به اعتماد و امیدواری مردم پاسخ شایسته می دهند.
هاشمی رفسنجانی در پاسخ به نگرانی یکی از نمایندگان در خصوص پرونده هسته ای گفت: هیچ جای نگرانی نیست، چون هم دانش هسته ای را در اندیشه های جوانان خود و هم فتوای رهبری برای حرام بودن استفاده از سلاح هسته ای داریم، مهم تفهیم این موضوع با ادبیات دیپلماسی به جهان است تا مثل زمان پایان جنگ، اجماع دشمنان جهانی را به مسابقه دوستی با ایران تبدیل کنیم.
وی افزود: با اعلام سیاست تنش زدایی در ابتدای دولت سازندگی، تمام کشورهایی که در طول ۸ سال دفاع مقدس علیه ما در مجامع جهانی رأی می دادند، صدام را در مذاکرات بین المللی قطعنامه ۵۹۸ آغازگر جنگ دانستند و دیدید پس از آن، سرنوشت حزب بعث چه شد و ایران چگونه به سوی پیشرفت و تعامل با جهان حرکت کرد.
آقای هاشمی در این دیدار توضیح نداده که اولاً اینکه رأی مردم حق الناس است، فقط مربوط به امسال است یا مثلاً آن ۲۵ میلیون رأی هم که در سال ۸۸ به رئیس جمهور منتخب آن روز داده شد و از سوی آقای هاشمی مورد دهن کجی و اجحاف و کارشکنی و آشوب افکنی قرار گرفت نیز مشمول حق الناس می شود؟ ! آیا نقش آفرینی توأم با هیجان ایشان در پروژه آشوب طراحی شده از سوی بیگانگان، توجه به رأی و خواست مردم مانند سیره حضرت امیر (ع) بود یا در تعارض با آن سیره قرار داشت.
ثانیاً اگر دیگر قوا باید با رئیس جمهور منتخب همکاری بکنند و بگذارند به اعتماد و امید مردم پاسخ شایسته بدهد- که حرف خوبی است- آیا آقای هاشمی از سال ۸۴ تا سال ۹۲ حتی یک روز به این ایده و ادعا عمل کرد؟ آقای احمدی نژاد به رغم تفاوت سلیقه سیاسی با آقای روحانی- صرف نظر از انتقادهایی که به کارنامه وی می توان داشت- بلافاصله پیروزی آقای روحانی را آن هم تنها با ۲۷۰ هزار رأی بیش از ۵۰ درصد آرا (۶/۱۸ میلیون رأی) تبریک گفت و به ملاقات وی رفت. آیا آقای هاشمی هم در سال ۸۴ به این شیوه پسندیده عمل کرد یا از ابتدا مشغول سیاه نمایی و کارشکنی شد.
ثالثاً در موضوع سیاست خارجی و ماجرای معرفی صدام به عنوان آغازگر جنگ، آیا غیر از این است که حمله صدام به کویت باعث تیره شدن روابطش با همان بلوک غرب شد که در طول ۸ سال جنگ علیه ایران به طور کامل از وی حمایت می کردند؟ بنابراین چرا این اتفاق را هنر سیاست خارجی دولت سازندگی معرفی می کنند؟ مگر در همین دولت نبود که برای اولین و آخرین بار در طول ۳۴ سال گذشته، همه سفرای اروپایی یکجا با قهر ایران را ترک کردند و دادگاه آلمانی علیه آقای هاشمی حکم دخالت در ترور صادر کرد؟ !