به گزارش پ ارس به نقل از  فارس، با انتخاب دکتر حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور دولت یازدهم، گمانه زنی های زیادی برای انتخاب وزیر ورزش و البته شاخصه های آن بین اهالی ورزش مطرح می شود.

محسن مهرعلیزاده پیش از این به عنوان رئیس کمیته ملی المپیک فعالیت داشته و اکنون رئیس فدراسیون بین المللی ورزش های زورخانه ای است. دقایقی را با وی به گفت وگو نشستیم تا از زبان او خصوصیات وزیر ورزش آینده و مشکلات و مسائل ورزش را بشنویم. متن گفت وگو را در زیر می خوانیم:

*۲ سازمان تربیت بدنی و جوانان با یکدیگر ادغام شدند، این موضوع را چطور می بینید؟

درباره مسئله وزارت ورزش و جوانان باید بگویم مسئله جوانان بسیار مهم است، اما از اهمیت ورزش نمی کاهد. ورزش نوعی شاخص توان مدیریت در کشورهای مختلف به شمار می رود که هنوز هم در جامعه ما متاسفانه در سطح مدیریت کلان کشور و در سطح عمومی جامعه آنطور که وزن ورزش است به آن میزان مورد توجه قرار نمی گیرد. البته این را به این دلیل نمی گویم که چون خودم در ورزش بوده ام به این موضوع توجه می کنم. ورزش یک عامل موثر برای کنترل هیجان ها، هدایت های اجتماعی جوامع، ایجاد نشاط و امید در جامعه، افزایش کارآیی و در نهایت ایجاد اتحاد و انسجام در بین ملت هاست.

* نقش ورزش قهرمانی را در این بین چطور می بینید؟

ورزش و جوانان کارکردهای مختلفی دارد. ورزش قهرمانی و همگانی در بعد سلامت جامعه نقش مهمی دارد. ورزش قهرمانی به عنوان نمادی است که برای رسیدن به آن تمام بدنه جامعه باید حرکت کند که این یعنی سلامت. علاوه بر این موارد بهداشت روانی جامعه نیز از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل ورزش دارای اهمیت زیادی است اما مسائل سخت افزاری بیشتر از نرم افزاری مورد توجه قرار می گیرد. وقتی از مردم در انتخابات ریاست جمهوری روحانی سوال کردند مهم ترین دغدغه شما چیست؟ ۶۵ درصد آنها معیشت و رفاه و همچنین اشتغال را اعلام کردند. ۲۰ درصد هم اعلام کردند مسائل امنیتی و بین المللی مهم ترین دغدغه شان است. مردم با واقعیت زندگی می کنند. واقعیت هم گرانی ها و مسائل اقتصادی است. از طرف دیگر اگر از آنچه داریم به صورت مطلوب استفاده کنیم مسائل اقتصادی راحت تر حل می شود. مسئله ورزش هم سخت افزاری است نه نرم افزاری.

* در دنیا هم ورزش قهرمانی به عنوان یک شاخص مدیریتی مورد توجه قرار می گیرد.

بله، در بعد قهرمانی در دنیا به عنوان یک شاخص توان و رشد مدیریتی به آن نگاه می شود. وقتی فوتبال یک کشوری رشد می کند در حقیقت به این نگاه می کنند که توان مدیریتی در آن کشور بالاست.

در نظر بگیرید در کشورهای آسیایی، کره با توجه به رشد اقتصادی اش فوتبالش هم رشد می کند. ژاپن هم همین طور است. وقتی در یک کشور یک موضوع موجب عدم رشد آن کشور شود در ورزش نیز به همین صورت است. مسئله جوانان کمتر از ورزش نیست، البته جنس کار در امر جوانان و ورزش متفاوت است. جوان پرتحرک و پرنشاط است و امید به آینده دارد. به همین دلیل مسئله ورزش و جوانان را در کنار هم قرار دادند و ادغام کردند. مسئله اشتغال، آموزش، تحصیلات، ازدواج، یافتن یک کار مناسب و رضایت بخش و یک زندگی با دردسر کمتر از دغدغه های جوانان است به همین دلیل مسئله جوانان مهم و ظریف است.

* با ادغام این دو سازمان، وزیر ورزش آینده چه کاری می تواند انجام دهد تا هر دو مورد توجه قرار بگیرند؟

این دو سازمان با هم ادغام شده اند. باید از همان ابتدا وزیر ورزش و جوانان دو سازمان را کاملا مستقل هدایت کند. اینکه بگوییم به عنوان مثال معاونت آموزشی و فرهنگی وزارت ورزش و جوانان را در نظر بگیریم که در داخل آن هم برای جوانان و هم برای ورزش برنامه ریزی شود این درست نیست. حتما باید از همان ابتدا دو سازمان داشته باشیم. سازمان ورزش و سازمان جوانان. هر دو سازمان زیر نظر وزیر است که می تواند توسط قائم مقام ها و معاونت ها اداره شود. این مسئله مهم است. ما این مورد را در وزارتخانه های دیگر هم داشته ایم. مسئله ورزش در این وزارتخانه به دلیل قدیمی بودن و صاحب و مدعی داشتن و همچنین پاسخ خواستن تمام مشغله وزیر ورزش و جوانان بوده است.

*اکنون دوباره مسئله جداسازی این دو سازمان مطرح شده است.

در مجموع ادغام شدن ها کار غلطی نیست اما باید با نگاه کلان، عمیق و دقیق صورت بگیرد. خاطرم هست ۳۰ سال پیش وقتی به ژاپن رفت و آمد داشتم ژاپن یک وزارتخانه ای تحت عنوان صنعت و تجارت داشت. سه چهار سال پیش که دوباره برای مطالعه به این کشور رفتم دیدم بخش دیگری به عنوان اقتصاد به همین وزارتخانه اضافه شده است. این جمع شدن در طول یک فرآیند رخ می دهد که با ساختار کلی جامعه مطابقت دارد. نمی توانیم بگوییم ژاپن هشت وزارتخانه دارد و ما ۲۴ وزارتخانه پس بیاییم تعداد اینها را کمک کنیم. در این صورت احساسی تصمیم گرفته ایم که کار درستی نیست. ۷۰_۸۰ درصد صنعت ما هنوز در دست دولت است. اگرچه قانون خصوصی مطرح شده اما ۷۰_۸۰ درصد اداره کردن بخش صنعت و معدن ما توسط دولت انجام می شود. یعنی دولت به افراد خصوصی پول می دهد تا خریداری صورت گیرد و نهادهای خصوصی از مشاوره دولت استفاده می کنند. در کشور ما هنوز مردم کوچک ترین افت و خیز در ورزش را از دولت می خواهند. مردم پیروزی یا شکست در ورزش را مستقیم از وزیر یا دولت می بینند. مردم هنوز به این نقطه نرسیده اند که باید این موضوع را از فدراسیون ها بپرسند اما در کشورهای دیگر دولت از دسترسی مردم بسیار عقب است. حالا که این ادغام انجام شده اشکالی ندارد مسائل ورزش و جوانان روی هم افتادگی دارد، اما وزیر ورزش باید این توانمندی را داشته باشد و بتواند دو موضوع را از هم تفکیک کند.

* کار وزیر آینده ورزش را در این وزارتخانه چگونه می بینید؟

در ورزش خوشبختانه با توجه به اینکه کار عمیقی در گذشته صورت گرفته برای وزیر ورزش آینده کار خیلی سختی باقی نمانده است. از کاندیداهای ریاست جمهوری پنج نفر آنها مسئله نظام طرح جامع را به عنوان طرحی که می تواند ورزش را به مقصد برساند معرفی کرده بودند. دکتر روحانی نیز خوشبختانه فرد دقیقی است که یادم می آید در صحبت هایش حتی به تصویب رسیدن این طرح را نیز در خاطر داشت که در سال ۸۳ به تصویب رسید. من خودم طراح نظام جامع بودم. مراحل مختلف طراحی و تصویب این طرح را بر عهده داشتم. پس از آن در سال ۸۴ کارهای ساختاری انجام و تا حدی پیاده شد. الان وزیر ورزش بلافاصله پس از نشستن پشت میزش برنامه ۲۰ سال آینده پیش رویش است که البته باید تغییرات کوچکی در آن داده شود، چون اطلاعات آن مربوط به چند سال گذشته است که به بازنگری کوتاه نیاز دارد. لازم است چنین طرحی را در بخش جوانان داشته باشیم تا بتواند کارش را به نحو مطلوبی پیش ببرد. ادغام اداری ورزش و جوانان مشکل را حل نمی کند و برای جوانان کار و برنامه بیرون نمی آید.

*شما در صحبت هایتان به طرح جامع اشاره کردید، در جوانان چنین طرحی نداریم.

مسئله جوانان فقط ورزش نیست. آینده آنها از نظر اشتغال، رشد خلاقیت جوانان، استفاده از خلاقیت نوآوری جوانان و همچنین مسائل آموزشی، اجتماعی در نظام جامع مطرح نشده است. باید یک نظام جامع دیگری در جوانان طراحی شود که مخصوص کارهای جوانان باشد.

*بهتر است درباره شاخص های وزیر ورزش ریز تر شویم و این سوال را بپرسیم که به صورت عام یک وزیر باید چه خصوصیاتی داشته باشد؟

در دولت تدبیر و امید در واقع باید بگوییم وزیر چه خصوصیاتی باید داشته باشد. مردم به تدبیر این دولت امید بسته اند. در ابتدا باید امر تدبیر باشد. وزیر باید برنامه مدار و برنامه محور باشد. فردی باشد که علاوه بر تسلط در حیطه کاری اش از برنامه تدبیر و اندیشه اندیشمندان هم استفاده کند. خودش هم اهل تدبیر باشد. از همین کلمات دولت استفاده می کنم؛ باید فردی باشد که مردم بتوانند در نظام مدیریتی کشور و تجربیاتی که فرد دارد به او امید ببندند یعنی مردم احساس کنند این فرد می تواند کارها را انجام دهد. با انتخاب شدن دکتر روحانی بلافاصله دیدید که بدون انجام برنامه ریزی در مسائل اقتصادی، تجاری و بازرگانی کشور، قیمت ارز پایین آمد. یک امید در جامعه ایجاد شد. مردم امیدوارند که این دولت می تواند مشکلاتشان را حل کند. همین امید درصدی از مشکلات را حل می کند که این امید فقط ذهنی نیست بلکه در عمل هم نشان داده شده است. این ویژگی ها عمومی هم هست که یک فرد باید با توجه و با در نظر گرفتن مردم برای آنها کار کند. دلسوزی و اعتقاد به نظام و توجه به مردم از دیگر ویژگی ها است. از صحبت های مقام معظم رهبری استفاده می کنم که فرمودند افراد باید انقلابی کار کنند.

اینکه یک فرصتی فراهم شده تا خدمت کنیم، باید از خدا، مردم، رئیس جمهور و از مجلس ممنون باشیم که می توانیم در فرصتی که فراهم شده کار انجام دهیم. باید همکاران محترم ویژگی عمومی و عام نیز داشته باشند و اینکه فضای کلی دولت باید فضایی باشد که رنگ اعتدال، میانه روی به شکل کلی در تمام اعضای دولت وجود داشته باشد. شعارهایی که دکتر روحانی در انتخابات داشت همین اعتدال بود.

*بخشی از مشکل ورزش ما در مورد هزینه هاست که در بین فوتبالیست ها پخش می شود اینها را چگونه می خواهید مدیریت کنید؟

به هر حال یک پولی در ورزش هزینه می شود اما اینکه این پول چگونه بیاید، مهم است. در طرح جامع این موضوع دیده شده که باشگاه های حرفه ای به ویژه استقلال و پرسپولیس را به دست مردم بدهیم و خصوصی کنیم. این حرفی است که بارها زده شده اما متوقف شد.

*شیوه نامه نحوه واگذاری این ۲ باشگاه قرار است در همین یکی دو روز آینده تصویب شود؟

نمی توان برای یک کاری هشت سال شیوه نامه نوشت و به روزهای آخر موکول کرد. شیوه نامه لازم نیست. یک سال باقیمانده به پایان دولت خاتمی من آن موقع با سازمان خصوصی سازی صحبت کردم، بحث و گفت وگو شد حتی اینکه چند درصد در چند مرحله واگذار شود بحث شد. خاطرم هست این دو باشگاه را قیمت گذاری کردیم، حتی آگهی مشترک سازمان تربیت بدنی و خصوصی سازی را مطرح کردیم تا در روزنامه ها مطرح شود، اما با توجه به پایان دولت و بحث انتخابات و فضای انتخاباتی که ممکن است این فکر استنباط شود که درج این آگهی کار تبلیغاتی است کار متوقف شد.

*بعد از آن هم بحث زیان ده بودن این دو باشگاه مطرح شد که به همین دلیل نمی توانند وارد بورس شود؟

اتفاقا همان موقع هم این دو باشگاه زیان ده بودند. اگر اراده باشد این کار انجام می شود. آن موقع موافقت شده بود تا این دو باشگاه وارد بورس شوند و این کار شدنی بود. ما زیر نظر بورس کارهایمان را انجام دادیم اما به نظرم اعتقاد این کار وجود نداشت.

*اما می گویند الان چون این دو باشگاه سودده شده اند می خواهند آنها را به بورس واگذار کنند؟

این حرف هم درست نیست. مدیران عامل این دو باشگاه هر دو می گویند زیان ده هستیم. وقتی شرایط کاری یکی از مدیران این باشگاه ها مورد ابهام قرار گرفت این موضوع مطرح شد که حالا از کجا باید پول بیاید؟ این موضوع باید با دقت بیشتری مورد توجه قرار بگیرد. قانون بورس این است که باید باشگاه سه سال متوالی سود ده بوده و جزو سهامی عام باشد. موضوع دوم مورد موافقت قرار گرفت اما سودده بودن آنها را اشکالی نگرفتند تا بورس بتواند به محصولات خودش در بورس تنوع بدهد. همه شرایط فراهم بود. حالا حرفم این است پول به سیستم وارد می شود اما سوال این است که این پول چگونه خرج شود تا تنه ورزش مریض نشود و باعث رشد هم باشد. اگر این پول از طریق خود باشگاه ها و فعالیت صحیح باشگاه ها مانند آنچه در دنیا هست صورت بگیرد مسئله حل است. این پول می آید. بازیکن راضی است و نتیجه کار هم مشخص است اما وقتی متاسفانه پول هنگفتی وارد سیستم می شود برخی بیشتر می گیرند و برخی کمتر و همین باعث عدم تعادل می شود.

*بحث خودکفا شدن فدراسیون ها و تامین بودجه از طریق اسپانسر هم مدتی مطرح شد نظر شما در این باره چیست؟

این ایده خوب است اما مثل این می ماند که شما می خواهید ساختمان بسازید و به این توجه دارید که کتابخانه تان چه شکلی باشد، قبل از اینکه در و پنجره و ساختمان ساخته شود. اگر آقایان به نظام جامع عنایت می کردند که نقش همه یعنی دولت، ورزش، آموزش و مسئولیت شان در رشد ورزش و نقش افراد و اشخاص حقیقی و حقوقی و خصوصی که در ورزش همگانی و حرفه ای مشخص است، مشکلی نخواهد بود. اینها خیلی دقیق در طرح جامع دیده شده است که می تواند ورزش کشور را در ۲۰ سال آینده هدایت کند. نمی دانم از روی عمد یا ناآگاهانه این طرح کنار گذاشته شد. درست است که فدراسیون ها باید به دنبال درآمد سازی باشند اما اینکه فدراسیون برود یک شرکت سرمایه گذاری برای خودش تشکیل دهد و کار خودش را رها کند و دنبال تجارت برود درست نیست. ما نباید هر زمانی یک چیزی را کشف کنیم. باید به این توجه کنیم چه چیز هایی در دنیا هست که می تواند ما را هم به موفقیت برساند. اصطلاحا نمی توان چرخ را دوباره اختراع کرد. اگر در دنیا فدراسیون ها به دنبال تامین پول می روند ما هم همین مسیر را برویم، و اگر در دنیا باشگاه های حرفه ای به دنبال پول هستند این مسیر را دنبال کنیم.

*مشکلی که در ورزش ما وجود دارد این است که نگاه حرفه ای به ورزش نشده و به صورت گلخانه ای است؛ در مقطعی خوب هستیم و در مقطعی دچار افت می شویم. اگر شما به عنوان وزیر ورزش انتخاب شوید برنامه تان در این خصوص چیست؟

دلیل اینکه آقای خاتمی به من حکم معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان داد این بود که برای طرح نظام جامع اقدام کنم و آن موقع هم سوال این بود که چرا ورزش ما به صورت گلخانه ای است. ما یک مسیر رشد پایدار نیاز داریم که آن نیازمند برنامه بلندمدت بود. برنامه بلند مدت یا به صورت استراتژیک است و یا به صورت سند راهبردی که در سند راهبردی عمیق تر، بلند تر و عمر آن بیشتر است. در نتیجه ما این شیوه را انتخاب کردیم و برای ۲۰ سال آینده خیلی عمیق برنامه ریزی کردیم که ورزش چیست؟ چند بخش دارد و مسائل مختلف مورد بررسی قرار گرفت. نظام جامع طراحی شد، اجرا شد تا این موضوع از بین برود که ورزش ما گلخانه ای است. باید اکنون تغییرات اندکی داده شود. در دو سه سال آینده ورزش ما در مسیری قرار می گیرد که مسیر رشد پایدار و متعادل است و البته مشخص، بنابراین هیچ گزندی نخواهیم داشت.

* نتیجه در والیبال، بسکتبال و کشتی از همین طرح جامع برگرفته شده است؟

به چند نمونه اشاره می کنم که برگرفته از این طرح است؛ به عنوان مثال در والیبال رشد را می بینید. رئیس فدراسیون تغییر کرده اما اگر کس دیگری هم بیاید شاید تاثیرش ۱۰ تا ۲۰ درصد باشد. خود مسیر یک مسیر مطمئن شده است. در مورد بسکتبال هم همینطور است؛ زمانی که مشحون به عنوان رئیس فدراسیون بسکتبال انتخاب شد پیش من آمد و گفت می خواهم برنامه ریزی کنم؛ که دو نوع برنامه ریزی داریم اینکه در یکی دو سال باقیمانده دوران ریاست شما در این فاصله فتوحات و موفقیت هایی وجود داشته باشد و مورد دوم این است که یک برنامه ریزی عمیق و اساسی داشته باشیم اما هشت سال بعد نتیجه آن را خواهیم دید که من گفتم روی دومین مورد برنامه ریزی کنید. می خواهم یک رشد پایدار داشته باشیم. دقیقا چیزی که در نظام جامع بود.

هنگامی که دو سال و نیم پیش تیم ایران به جام جهانی صعود کرد من از تلویزیون بازی بسکتبال را نگاه می کردم. هنگامی که خواستم به مشحون زنگ زده و تبریک بگویم خودش با من تماس گرفت و تبریک گفت. حمایت و دیدگاه آن موقع الان نتیجه داد یعنی هشت سال گذشت. این برنامه را در کشتی فرنگی هم داشتیم؛ زمانی که طالقانی رئیس فدراسیون کشتی شد بنا را روی کار آورد. به من گفت روی کشتی فرنگی برنامه ریزی می کنیم اما کار امروز و فردا نیست. ما برای آینده سرمایه سازی می کنیم و هزینه کردیم و هشت سال بعد از آن یعنی در المپیک لندن با سه مدال طلا نتیجه گرفتیم. همین اتفاق در والیبال هم رخ داد. پس یعنی این ورزش از حالت گلخانه ای در آمده است.

*در مورد حدادی هم همین مورد صدق می کند؟

کفاشیان آن موقع رئیس فدراسیون دو و میدانی بود. وی به من گفت یکی از مشکلات دو و میدانی این است که چون مانند فوتبال تماشاگر ندارد ورزشکاران انگیزه کمی دارند. بنابراین مجموعه ورزشی شرق تهران برای دو و میدانی کاران در نظر گرفته شد. مسابقات آسیایی انجام شد و کارها پیش رفت. همان موقع احسان حدادی را شناسایی کرده بودیم که مربی اوکراینی برایش آوردند. یادم می آید بعد از بازی از مسابقات آسیایی بوسان که حدود ۱۰ ماه از حضورم در ورزش می گذشت منصفانه در مصاحبه ام گفتم که تمام دارایی ما در ورزش همین بود. آنجا واقعیتی دیدم و این بود که عربستان سعودی در مدت دو روز در رشته هایی شرکت کردند که چند مدال طلا گرفتند و رفتند. ما تا روز آخر هم در مسابقات آسیایی حضور داشتیم اما باز هم رنکینگ مان از عربستان پایین تر بود آن زمان به شدت ناراحت بودم و درس گرفتم. پس از بازگشت یک ستاد توسعه ورزش های پایه را ایجاد کردیم و بر اساس آن دو و میدانی یکی از رشته هایی بود که باید تقویت می شد. گفتم هرچقدر در این رشته سرمایه گذاری کنیم برای مان خوب است. به عنوان مثال مربی اوکراینی چندین سال با حدادی کار کرد و نتیجه گرفتیم. بنابراین می توان از مشکلات گلخانه ای ورزش پرهیز کرد. بنابراین باید به یک برنامه ریزی بلند مدت و طرح جامع ورزش اعتقاد داشته باشیم. این نظام ورزش را صفحه به صفحه و با مطالعه دقیق به آن نگاه کنیم تا نتیجه بگیریم.

*برنامه ها درباره کمیته ملی المپیک چیست؟ سال ها اختلاف بین کمیته و وزارت ورزش وجود داشته است اما اکنون می توانیم امیدوار باشیم با حضور وزیر ورزش آینده این اختلاف کمتر شود آیا می توانیم یک نگاه مستقل به کمیته ملی المپیک داشته باشیم؟

من تنها مسئول تربیت بدنی بودم که کاندید ریاست کمیته ملی المپیک نشدم، نه اینکه به این جایگاه علاقه ای نداشتم. هر مسئول ورزشی یک سال مانده به پایان دوره اش در انتخابات کمیته ملی المپیک شرکت می کرد و با رای حداکثری می توانست رئیس کمیته ملی المپیک شود. حتی برخی ها با عجله مجمع را برگزار می کردند و به عنوان مسئول کمیته فعالیت شان را ادامه می دادند. من این کار را انجام ندادم چرا که طبق نظام جامع اعتقادم این است که این دو، جایگاه ورزشی از دو جنس متفاوت هستند. هر دو مدیریت در ورزش هستند اما کمیته ملی المپیک در بحث مدیریت مردمی عمومی است و وزارت ورزش بحث مدیریت دولتی. بنابراین یکی مسئول برنامه ریزی فدراسیون ها و بخش های عمومی است و دیگری دولتی. این دو جایگاه باید دو شخص مستقل داشته باشد. فکر می کنم اگر وزیر ورزش به این موضوع اعتقاد داشته باشد و هیچ چشمداشتی به جایگاه کمیته نداشته باشد هیچ اختلافی به وجود نمی آید. البته اخیرا این اختلافات را با زیر سوال رفتن اساسنامه کمیته ملی المپیک دیدیم. به هر حال این موضوع گذشته است. با این اعتقاد اختلافی بین وزیر ورزش و رئیس ملی کمیته المپیک ایجاد نمی شود و رئیس کمیته به عنوان یک مدیر توانمند می تواند بخش عمومی و مردمی ورزش را انجام دهد و وزیر ورزش هم می تواند حمایتش را با رعایت قوانین داشته باشد.

*اختلافات با IOC چطور؟ فکر می کنید با وجود وزیر ورزش این اختلافات رفع شده و انتخابات کمیته ملی المپیک برگزار شود؟

بله. شنیده ام در رده های بالای دو بخش عنوان می کنند اطلاعاتی را آنها به بیرون داده اند. امیدوارم صحیح نباشد. اگر این حرف ها صحیح باشد و وقتی فردی خودش اطلاعات را به بیرون بدهد و گره هایی را ایجاد کند اگر فرد جدید بیاید این مشکل خود به خود حل می شود. در زمان ما یک مورد از این حرف ها پیش نیامد.

*حتی با وجود جابه جایی ها؟

بله با وجود جابه جایی ها که تا جایی که معقول بود این جابه جایی ها را داشتیم. در دیداری که با رئیس کمیته بین المللی المپیک داشتم همانجا درباره طرح نظام جامع بحث کردیم که در دنیا در حال حاضر استرالیا، کانادا و آمریکا چنین طرحی دارند و ما چهارمین کشوری هستیم که این طرح جامع را داریم. وی از این موضوع خوشحال بود. هیچ وقت کوچک ترین اختلافی نداشتیم و هواره حمایت از ما صورت می گرفت.

*شما تاکید زیادی روی طراحی نظام جامع دارید و انرژی زیادی روی آن گذاشته می شود آیا ممکن است خیلی زود این موضوع نادیده گرفته شود و در واقع بگوییم ورزش ایران سیاسی است؟

نمی توانیم بگوییم سیاسی است. سلیقه دولت هاست. تمایل دارم در اینجا مصاحبه ساده و شیرینی داشته باشم. دلم می خواهد حالا که دولت روحانی روی کار می آید با شیرینی به آینده فکر کنیم. هر حرفی در گذشته بوده می تواند به عنوان راهنمای عمل باشد تا راه را درست برویم. اگر همیشه به گذشته فکر کنیم برایمان مشکل پیش می آید. خوشبختانه چون نظام جامع در زمان من یک سال شروع شد بودجه سال ۸۴ ما بر اساس طرح نظام جامع دریافت شده بود. بودجه سال ۸۳،۱۰۰ میلیون تومان بود اما بودجه سال ۸۴ هشت برابر شد. این بودجه بر اساس نظام جامع هشت برابر شد چون ما چندین سال روی طرح جامع کار کردیم و تصویب کرده بودیم اهدافمان در برنامه چهارم قرار بگیرد. سال ۸۴ نیز اولین سال برنامه چهارم بود البته متاسفانه این ۸۰۰ میلیون تومان خارج از موردی که طراحی شده بود هزینه شد اما بخشی از برنامه اجرا شده بود. نمی توانیم بگوییم ورزش ما سیاسی است می توانیم بگوییم در برنامه ها اعمال سلیقه ها صورت گرفت که برخی از برنامه ها یا به فراموشی سپرده شد یا انجام نشد.

*کرسی های بین المللی کمی در اختیار داریم و در گذشته بسیاری از آنها را از دست دادیم، وزیر ورزش شوید در این باره چه برنامه هایی دارید؟ خیلی از میزبانی ها و اعمال نفوذ ها از طریق همین کرسی ها صورت می گیرد.

یکی از برنامه های اصلی وزیر ورزش حفظ کرسی های بین المللی است و توسعه جایگاه ها در فضاهای بین المللی. هرچقدر قوی باشیم اما در مجامع بین المللی حضور نداشته باشیم و آنها حامی ما نباشند نمی توانیم کاری از پیش ببریم. باید به شکلی فعال در دیپلماسی ورزش کار کنیم. در خاطرم هست زمانی که تازه وادا شکل می گرفت ما در یک جلسه ای می خواستیم خودمان را به عنوان جانشین هند معرفی کنیم و انتخاب شویم. جزو ۱۸ کشور موسس آژانس بین المللی مبارزه با دوپینگ شدیم. این موضوع فرصت زیادی برای ما ایجاد می کرد. گزارشی از قابلیت های پزشکی ایران، شیمیست ها و پزشکان طراحی کردم و همچنین موقعیت ما در منطقه می توانست به این موضوع کمک کند. می توانستیم بعد از ژاپن که به عنوان یک مرکز در آسیا برای وادا مطرح شده بود ما هم می توانستیم مرکز دیگری باشیم. همزمان یک آزمایشگاه ضد دوپینگ در ایران مجهز کردیم، تجهیزات آن را توسعه دادیم و آزمایشگاه را راه انداختیم تا بتوانیم در منطقه یک آزمایشگاه ضد دوپینگ داشته باشیم، اما این موضوع با روزهای آخر کاری ام مواجه شد و این آزمایشگاه اکنون به عنوان شناخت مواد نیروزا مورد استفاده قرار می گیرد.

*خیلی از کرسی هایی که از دست داده ایم توسط روسای فدارسیون های جدید بوده که باعث می شدند روسای قبلی کرسی آسیایی یا جهانی را از دست بدهند.

این نقطه ضعف بزرگی است. این به شکل بارز ترجیح دادن منفعت های شخصی بر ملی است. ای کاش چنین چیزی نباشد اما گاهی این اتفاقات رخ می دهد.

*احمدی نژاد در سخنانش به موفقیت های ورزش هم اشاره کرد که صعود ایران به جام جهانی برای اولین بار، نتایج خوب در المپیک و همچنین لیگ جهانی والیبال از این موفقیت ها به شمار می رود آیا شما با این موضوع موافقید که موفقیت یک دولت را با چند ورزش بسنجند؟

به صحبت های ایشان احترام می گذارم اما در هر زمینه ای بستگی به نوع کار یک زمانی برای نتیجه گیری داریم. در صحبت های قبلی نیز اشاره کردم برای حدادی مربی اوکراینی آوردیم. هشت سال کار کردیم تا نتیجه المپیک لندن شد. در کشتی فرنگی هم همینطور بود. در بسکتبال هم مشحون از هشت سال پیش برنامه ریزی کرد و نتیجه گرفتیم در نتیجه همه چیز در قالب زمان است. باید ببینیم هشت سال بعد چه اتفاقاتی می افتد. در دوره جدید هم همین طور است، برنامه ریزی هایی در سال های گذشته بوده و بخشی هم به مدیریت فردی بستگی دارد که جدیدا می آید. امیدواریم برنامه ریزی های خوبی صورت گرفته باشد که مبنای ما برای سال های آینده باشد. آنچه اتفاق افتاده نمی گوییم همه آن برای گذشته است اما علم برنامه ریزی به ما می آموزد نتیجه کار امروز از اقدامات و برنامه ریزی های سال گذشته بوده است. بنابراین باید با عقل و منطق بسنجیم.

*ما در المپیک پکن هم نتیجه خوبی نگرفتیم؛ می توانیم نتیجه را حاصل کارهای گذشته بدانیم؟

باید دو بخش را مورد توجه قرار دهیم. اینکه چقدر سرمایه گذاری کردیم و چقدر از این سرمایه گذاری استفاده کردیم. ممکن است من یک سرمایه گذاری ایجاد کنم. باید به این موضوع توجه کنیم که اگر ناکامی ها و کامیابی هایی در مقطعی پیش می آید چند درصد مدیریت عمومی روی آن تاثیر می گذارد و چه میزان از گذشته نشأت می گیرد. من فکر می کنم در چهار صعودی که به جام جهانی فوتبال داشتیم مقتدارانه ترین صعود ۲۰۰۶ آلمان بود. یک بازی مانده به پایان خیلی خوب پیش رفتیم و صعود کردیم. این صعود اخیر هم صعود لذت بخشی بود اما اگر و اما زیاد داشت و خدا لطف کرد. جای تشکر دارد اما مقتدرانه صعود آن موقع بود. به این کاری نداریم که در آلمان چه اتفاقاتی افتاد اختلافاتی که بین رئیس سازمان تربیت بدنی با فدراسیون فوتبال، سرمربی و اختلافاتی که درون تیم پیش آمد؛ همان تیم مقتدر بود که در بهره برداری ها به حداقل رسید. این مسائل خیلی مهم است.

*گزینه های دکتر روحانی برای وزارت ورزش نهایی شده است؟

تا جایی که اطلاع دارم خیر.

*از آقای سلطانی فر به عنوان یک رقیب اصلی برای شما نام برده می شود، چقدر از او شناخت دارید؟

من اظهار نظری در این مورد نمی کنم و بهتر است درباره این سوال شما هیچ پاسخی ندهم.

*چقدر اعتقاد دارید ورزش باید به دست ورزشی ها سپرده شود؟

این مطلب باید موشکافانه مورد بررسی قرار گیرد. ورزش باید دست یک مدیر توانمند، دلسوز، کاردان، اهل تعامل و دارای تخصص مدیریتی قرار بگیرد. اگر ورزشی باشد بسیار خوب است. شما حاذق ترین طبیب را که جراح خوبی است به وزارت بهداشت بیاورید اما از نظر مدیریت نتواند کاری را انجام دهد در یک روز همه کار متوقف می شود. مسائل تخصصی مدیریتی و توان مدیریتی بسیار مهم است. اگر این فرد با مقوله ورزش چه به شکل قهرمان ورزشی بودن چه به شکل مدیریت ورزشی داشتن چه به شکل ورزشکار بودن و چه به شکل علاقمند به ورزش با مسائل ورزش به هر میزان آشنایی داشته باشد مثمرثمر است چون با مقوله ورزش آشنایی دارد.