جواد شاملو
ملاحظاتی در باب مذاکرات
همزمان با روی کار آمدن دولت جدید در ایالاتمتحده بحث مذاکره هم در ایران داغ شد. در آن زمان،یعنی حدوداً دیماه سال گذشته، دوگانه مذاکره یا عدم مذاکره در حالی داخل کشور ایجادشده بود که اساسا طرف مقابل اسمی از مذاکره نیاورده بود. ترامپ در اولین ساعات ریاستجمهوریاش شروطی پیش پای ایران گذاشته بود که عمل به آنها مساوی خلع سلاح کامل در مقابل هیچ بود. در چنین شرایطی بود که رهبر انقلاب در مقابل بحث مذاکره یکی از شدیدترین مواضع خود را اتخاذ کرده و آن را غیرهوشمندانه،غیرشرافتمندانه و غیرعقلانی خواندند. از زمانی سخن میگوییم که طرفداران مذاکره با آمریکا در حالی ارکان کشور را به مذاکره تشویق میکردند که طرف مقابل هیچ ارادهای برای دیپلماسی نشان نداده بود و بهقولمعروف، هنوز میزی برای مذاکره وجود نداشت. اما با گذشت چند ماه چه اتفاقاتی رخ داد که ایران و آمریکا مذاکرات غیرمستقیم را آغاز کردند؟
به نظر میرسد یکی از مهمترین مؤلفههایی که معادله مذاکره یا عدم مذاکره را تغییر داد، نامه ترامپ خطاب به رهبر انقلاب بود که در آن نامه سوای تهدیدها، عقبنشینیهایی نیز از مواضع اولیه صورت گرفته بود و موضوع مذاکره به مسائل هستهای محدود شده بود. همچنین در طی این چند ماه، فضای اولیهای که ترامپ به راه انداخته بود با شکست سختی مواجه شد. در غزه و اوکراین آتشبسی رخ نداد و ابتکارات ترامپ نتیجهای نداشت. سخنان و سیاستهای او بازخورد منفی قدرتمندی از جهان غرب گرفت و قلدری او عملا با مقاومت بیپرده متحدان آمریکا همچون کانادا و اروپا مواجه شد. در داخل نیز جامعه آمریکا بهشدت به تصمیمات غیرعقلانی رئیسجمهور این کشور واکنش نشان داد که تنها یک مورد از آن، تظاهرات کمسابقه هفته گذشته در ایالتهای گوناگون آمریکا بود. جمیع این رخدادها را میتوان در عقبنشینی ترامپ و دولت او از مواضع اولیهاش علیه ایران مؤثر دانست. بهاینترتیب، شرایط شبیه شرایط مذاکرات غیرمستقیم دولت شهید رئیسی با دولت بایدن شد که تا آغاز نسلکشی رژیم اشغالگر در غزه ادامه داشت.
در این فضا بود که ایران توانست غیرمستقیم بودن مذاکرات و حتی کشور ثالث را هم به طرف مقابل تحمیل کند و فضای مذاکرات را تبدیل به یک فضای دیپلماتیک گرداند.
بر این مبنا نمیتوان گفت در نظر رهبری تفاوتی ایجادشده است؛ بلکه شرایط مابین دو طرف تا حدودی تعدیلشده و اگر این اتفاق رخ نداده بود، رهبر انقلاب هم با همان اقتدار سه ماه قبل جلوی هرگونه شبهمذاکره غیرشرافتمندانه میایستادند. نه دولت چهاردهم تاکنون زاویهای میان خود و رهبری نشان داده و نه اساسا اینگونه مسائل، مسائلی است که مقام معظم رهبری با ملاحظه نظرات گوناگون دیدگاه خود را تغییر دهند.
همچنین لازم است به خاطر داشته باشیم دولت آمریکا هم همواره دیپلماسی را بهعنوان یک راهحل میبیند و نه همه راهحلها. به این معنا که همزمان ممکن است سر میز مذاکره بنشیند اما اهرمهای خصمانه خود را نیز حفظ کند. یکی از این اهرمهای خصمانه ایجاد بههمریختگی و ناآرامی در داخل کشور است که همزمانی آن با مذاکرات هیچ استبعادی ندارد. ازاینرو مدیریت فضای داخل کشور و هوشیاری ملی در ماههای پیش رو ضروری است.
ارسال نظر