یک. رژیم کودک کش صهیونیستی، آتش جنگ را به میان مردم کوچه و بازار کشانده و از سبک جدیدی از تروریسم پرده‌برداری کرده است. در دو روز گذشته، هزاران دستگاه الکترونیکی شخصی اعم از پیجر، رایانه شخصی، تلفن همراه و حتی دستگاه‌های اداری و ارتباطی ساده در لبنان منفجرشده و چندین شهید و هزاران مجروح بر جای گذاشته است.
دو. رژیم صهیونیستی، عملا چکیده‌ای از تمام رذالت‌های تاریخ است. جلاد غزه پیش‌ازاین نیز مبدع جنگ‌های ناجوانمردانه نوظهور اعم از جنگ بیولوژیک، جنگ جمعیتی و فشار برای تغییر بافت جمعیتی، تغییر مسیر آب، آلوده‌سازی منابع و انواع دیگری از جنگ مستقیم علیه مردم بوده است.

سه. واضح است که گسترش دامنه و افزایش حیطه‌های جنگ، از سوی طرف پیروز ماجرا پیگیری نمی‌شود. این یعنی دولت یا رژیمی که احساس قدرت و تسلط به اوضاع دارد، دست به چنین اقداماتی نمی‌زند و حاضر نیست هزینه چنین رفتارهای بی‌شرمانه‌ای را بپردازد. اسرائیل، که قبلا طی چند روز، پنج ارتش عربی را شکست می‌داد، امروز آن‌قدر محاصره را تنگ می‌بیند که سبک‌سرانه تلاش می‌کند به چهره رقبا چنگ بیندازد. چه کسی است که نداند تداوم جنگ در جبهه‌های شمالی و جنوبی فلسطین اشغالی به سود بقای رژیم اسرائیل نیست. اما دورنمای تاریک سران صهیونیست آن‌ها را واداشته برای بقای خود به هر جنایتی دست زنند. این طبیعی است که جلاد غزه با هر گام نزدیک شدن به پایان وحشی‌تر و عصبی‌تر عمل کند. بالاتر رفتن شعله جنایت، بی‌شک نشانه‌ای بر افول و پایان ابدی آتش است. تا همین جای کار هم به نظر می‌رسد اغلب اهداف میان‌مدت رژیم صهیونیستی همچون عادی‌سازی روابط با اعراب، خلع سلاح حماس، اخراج مردم از غزه و بازگشت به دوره رشد ۴ درصدی جمعیت کاملا نابودشده است.

چهار. ماجرای انفجار هزاران دستگاه الکترونیک شخصی در لبنان و سکوت سازمان ملل، سازمان‌های بین‌المللی حقوق بشر و دولت‌های غربی، پرده دیگری از رسوایی و دروغ‌گویی این سازمان‌ها و دولت‌هاست. 
در خبرها آمده که پیجرهای منفجرشده در روز سه‌شنبه عمدتا مورداستفاده رزمندگان بوده اما انفجارهای روز چهارشنبه، مربوط به دستگاه‌های شخصی افراد مختلف و مردم عادی بوده است. حتی تصاویری وجود دارد که تلفن ثابت منازل، رایانه مغازه‌ها و دستگاه ثبت انگشت ورود و خروج ادارات نیز در برخی نقاط منفجرشده‌اند. این سطح از تروریسم دولتی آن‌هم علیه مردم عادی، کمترین واکنشی از سوی سازمان‌های حقوق بشری برنینگیخته است. سازمان ملل که گاهی برای مرگ یک نفر در برخی کشورها بازرس ویژه تعیین می‌کند، این بار تنها به واکنشی در سطح سخنگو بسنده کرده که با اظهار تأسف، اعلام کرده هنوز اطلاعات بیشتری به دست ما نرسیده است!

پنج. با ورود جنگ به سطح ابزارهای شخصی مورداستفاده مردم، ضرورت بازنگری در سیاست‌های حوزه فناوری و تجاری بیش‌ازپیش رخ نموده است. بهره‌گیری از ابزارهای تولیدشده از سوی متحدین اسرائیل، هزینه ما را در ایستادگی در برابر این رژیم به‌شدت بالا می‌برد. جنگ غرب آسیا، جنگی در تمام ابعاد نظامی، سیاسی، اقتصادی، رسانه‌ای و علمی است و طبیعتا به ارتقای توانمندی در تمام این حوزه‌ها نیازمند است.