پروازی برای لیلا…
با حضور به موقع تیم امداد و نجات هلال احمر لرستان، زنی باردار از اهالی روستای «پزعلیا» و از توابع بخش بشارت الیگودرز از مرگ حتمی نجات یافت.
به گزارش پارس به نقل از ایسنا، حوالی ساعت ۱۰ صبح امروز، بهداشت روستای « پزعلیا» که ۱۸۵ کیلومتر با شهرستان الیگودرز فاصله دارد از طریق شماره تلفن ۱۴۷ ندای امداد ازعمق کوه های سر به فلک کشیده اشترانکوه برای نجات یک زن باردار درخواست کمک کرد که بلافاصله تیم امدادگران هلال احمر لرستان با بالگرد اختصاصی خود عازم مناطق صعب العبور روستای « پزعلیا» ازتوابع بخش بشارت الیگودرز شدند و پس از سه ساعت عملیات، خوشبختانه با امدادرسانی به موقع این زن باردار را نجات دادند و به وی و نوزادش آسیبی وارد نشد.
دراین روز تیم امداد و نجات هلال احمر لرستان متشکل از کاپیتان محمدی، خلبان، کاپیتان ذاکری، کمک خلبان و لطفی، مهندس پرواز بالگرد امداد و نجات، عازم الیگودرز شدند که پس از فرود در زمین چمن فوتبال این شهر به اتفاق تیم امدادی شامل آقای لونی، خانم لیلا طهماسبی و یک نفر راهنمای محلی که مسیرهای جنگلی و کوهستانی منطقه را به خوبی می شناخت برای نجات زن باردارعازم مناطق صعب العبور شدند.
روستای « پزعلیا» که در دل یکی ازدشوارترین کوه های زاگرس قرار گرفته متأسفانه از هرنظر محروم است و برق این روستا از طریق برق خورشیدی تأمین می شود.
دراین روستا که در دامنه یکی از صعب العبورترین کوه ها قرار گرفته بدلیل شیب خطرناک جای نشست و برخاست بالگرد امکان نداشت اما، با تلاش و رشادت تیم پرواز این مکان فراهم شد تا تیم امدادی براحتی بتواند به مداوای زن بادار بپردازد.
مردم این روستا که همه چیز را تمام شده می دیدند و بدلیل وضعیت جسمانی نامناسب زن باردار در انتظار مرگ وی بودند به محض شنیدن صدای بالگرد امداد و نجات با ذکر صلوات و تشکر از مسوولین استان از جمله هلال احمر به استقبال گروه امداد آمدند و نور امید در دل آنها روشن شد.
۹ ساعت با شهر الیگودرز فاصله داریم!
پدر شوهر زن باردار در خصوص محرومیت این روستا، گفت: از آنجا که درمنطقه ای صعب العبور قرار داریم از تمامی امکانات محروم هستیم به جز برق که آنهم برق خورشیدی است که توسط شرکت توزیع برق استان برای ما نصب شده و در این خصوص راضی هستیم.
کریم حسنی ادامه داد: زمانی که عروسم دچار مشکل شد برای اینکه کسی به دادمان برسد پس از یک ساعت کوه پیمایی به نوک کوه همجوار رفتیم و از آنجا با موبایل با الیگودرز تماس گرفتیم و تقاضای کمک کردیم که الحمدالله این کار نتیجه داد و در حال حاضر شما پیش ما هستید.
وی اضافه کرد: برای رفتن به شهر الیگودرز باید چند ساعت پیاده رفت و پس از آن چندین ساعت با ماشین جاده خاکی رفت و بالاخره پس از طی کردن حدود ۹ ساعت به الیگودرز رسید؟ !
این مرد روستایی، افزود: هرگاه کسی از روستا مریض می شود با چوب برایش برانکاد درست می کنیم و با این وسیله وی را به ماشین می رسانیم البته باید در جاده خاکی هم منتظر ماشین باشیم که آیا ماشینی چه ساعتی برسد تا او را برای درمان به الیگودرز ببریم که بیشتر مواقع متأسفانه بیمار ما در بین راه به رحمت خدا رفته است.
حسنی خاطرنشان کرد: اینجا با ذلت و زجر زندگی می کنیم البته به تازگی مسوولین دارند خانه بهداشت برایمان می سازند اما، جاده بسته است و ما هم از روی ناچاری اینجا مانده ایم و کشاورزیمان هم فقط جو و گندم است، دامدار جزیی هستیم و ناچاریم اینجا بمانیم.
وی از بخشداری، راه و مسکن استان و شرکت مخابرات لرستان خواست تا نسبت به احداث جاده و دکل مخابرات برای این روستا اقدام کنند.
پس از اینکه تیم پرواز و گروه امدادی به وظیفه خود عمل کردند و در مدت زمان کوتاهی که درجمع مردم ساده و واقعا مظلوم این روستا بسر می بردند، بالگرد امداد و نجات بلافاصله به سمت خرم آباد به پرواز درآمد. در بین راه لیلا طهماسبی مامای اعزامی وضعیت زن باردار را وخیم اعلام کرد که بدنبال هشدارهای خانم طهماسبی تیم پرواز در یک چشم به هم زدن مصدوم را به فرودگاه خرم آباد رسانده و بلافاصله به بیمارستان عسلیان شهرستان خرم آباد منتقل شد.
ساعت سه بعد از ظهر همان روز خانم بهاروند، مسوول زایشگاه بیمارستان عسلیان اعلام کرد که" توران محمدی" بیست و پنج ساله زایمان کرده و فرزند چهارم خود را که یک دختر است بدنیا آورده و از آنجا که نجات دهنده این مادر و دختر خانم لیلا طهماسبی بوده پدر این نوزاد نام دخترش را لیلا گذاشت تا بعنوان یک خاطره سالها باقی بماند.
کمک خلبان بالگرد امداد ونجات لرستان، می گوید: از اینکه امروز توانستیم فردی را از مرگ حتمی نجات بدهیم واقعا خوشحالیم.
کاپیتان ذاکری نیز در پایان این مأموریت، گفت: پرواز سختی داشتیم اما چون کمک رسانی بود خیلی برای ما آسان شد و عالی بود.
وی افزود: هیچ وسیله ای زودتر از این نمی توانست این کمک رسانی را انجام بدهد واقعا اگر کمی دیرتر می رسیدیم شاهد مرگ دو نفر می شدیم اما خدا کمک کرد و به موقع به داد این بنده خدا رسیدیم و از اینکه امروز توانستیم فردی را از مرگ حتمی نجات بدهیم واقعا خوشحالیم.
ارسال نظر