21 روش رهایی از افکار منفی

مهار و سرکوب کردن افکار فایده ای ندارد بنابراین چند شیوه رهایی از افکار منفی را برایتان می گوییم.
داشتن ذهنی که دارای افکار منفی و رهایی ناپذیر است , آزاردهنده و ناراحت کننده می باشد. این افکار منفی می تواند مربوط به کار, نگرانی های مالی و یا حتی ترسی مبهم باشد و بصورت اضطراب , ترس و یا دلشوره بروز کند به هر حال هرچه که باشد بدون تردید کنترلش بسیار دشوار است. در ادامه چند روش رهایی از افکار منفی را در سایت پارس نیوز مشاهده می نمایید.
1.پرت کردن حواس و توجه به یک چیز دیگر
وقتی سعی دارید ذهن تان را از افکار منفی دور کنید , یک ترفند رایج این است که تلاش کنید به چیز دیگری فکر کنید تا حواس تان پرت شود.
ذهن در جستجوی مسائل جدید است تا روی آنها متمرکز شود و خیالتان را درآسودگی و آرامش رها کند.
این حواس پرت کردن مفید است اما عجیب است که پژوهش ها نشان میدهد این شیوه وقتی نتیجه دارد که با یک موضوع حواس تان را پرت کرده یا بعبارتی دیگر روی یک چیز متمرکز شوید تا ذهن تان سردرگم نشود.
دلیلش هم این است که ذهن بی هدف , ناراحتی و غم دربردارد.
پس بهتر است روی یک موزیک خاص یا یک برنامه تلویزیونی و یا یک کار خاص متمرکز شوید.
2.برای دور کردن افکار منفی، استرس نداشته باشید
هجوم افکار سمج و بهم ریختگی افکار, استرس برانگیز است و انرژی ذهنی کمی برای مقابله با این افکارآزاردهنده برای مان باقی میگذارد.
از نظر علمی این یک رویکرد بد و نامناسب است و در حقیقت استرس باعث میشود این افکارناخواسته , با قدرت بیشتری به ذهن برگردند .
3.پرداختن به این افکار را به زمان دیگری موکول کنید
وقتی سعی می کنید این افکار را پس بزنید و در عوض آنها قویتر شده و برمیگردند , موکول کردن آنها به زمانی دیگر میتواند موثر باشد.
دانشمندان روی افرادی که افکارپریشان و همیشگی داشتند مطالعه کردند و از آنها خواستند اضطراب شان را به تعویق بیندازند و یک زمان ۳۰ دقیقه ای مشخص به نام " زمان اضطراب " برای این افکار در نظر بگیرند ومعلوم شد این روش برای طفره رفتن از افکار منفی سودمند بوده است.
بنابراین تمام افکارپریشان کننده تان را به یک زمان خاص موکول کنید تا در زمان های دیگر ذهن تان استراحت کند و آرامش داشته باشد.
4.تناقض درمانی
چطور می شود اگر بجای سرکوب کردن یک فکر آزاردهنده و سمج , مثلا مرگ , روی آن مستقیما متمرکز شوید؟
به نظر میرسد تمرکز روی یک موضوع , باعث دور شدن آن از ذهن نشود اما تحقیقات نشان میدهد این اتفاق می افتد.
طبق قانون " درمان مواجهه ای" : برای مثال , آنهایی که عنکبوت هراسی داشتند , وقتی بطور جدی وبه آرامی با عنکبوت ها مواجه شدند , ترس شان کم کم مهو شد.
البته این شیوه برای بی دل و جرات ها نیست اما محققان عقیده دارند این روش میتواند برای رهاشدن از افکار منفی در مورد کسانی که دچار وسواس های مدام و جدانشدنی از ذهن هستند رفتارهای وسواسی شدید و غیرارادی از خود نشان میدهند مفید باشد.
5.نفس کشیدن
یکی از بزرگترین دلایلی که باعث خود سرکوبی میشود بیش از حد فکرکردن به یک مسئله است.
شکست خوردن وترس فلج کننده بدنبال آن میآیند. پس در این مواقع بهترین کار مکث کردن و کشیدن یک نفس عمیق است.
با این کار ضربان قلب شما کم شده و نگاه شما خوشبینانهترمیشود.
اگرتوسط افکار منفی محاصره شدهاید و احساس خشم و اضطراب میکنید، توقف کنید و نفس بکشید.
6.آگاهانه برخورد کردن
وقتی متوجه شدید که افکارمنفی دست به کار شدهاند، آنهارا تأیید کنید. قرار نیست این افکارنادیده گرفته شوند. پس قبل از مقابله، آنها را تأییدکنید.
اعتراف به شکست یا ترس یا شک به خودتان، آسان نیست، اما با آگاهانه برخورد کردن میتوانید مانع عمیقتر شدن و معنی دار شدن آنها شوید.
7.علت منفی بافی را ریشهیابی کنید
ریشههای افکار منفی کجاست؟ ترس؟ شک کردن به خودتان؟ آیا اخیراً به دلیل عدم موفقیت، اعتماد به نفس خود را از دست دادهاید؟ آیا افسرده شدهاید؟
اگر دچار افکار منفی میشوید، چرا آنها را در ذهن خود مخفی میکنید؟ به افکار منفی اجازه دهید تا بیرون بیایند تا بتوانید علت را ریشه یابی کنید و با آنها مقابله کنید.
افکار منفی در بیشتر مواقع فقط در ذهن شما شکل میگیرد.
اگر شکست خوردهاید، به خودتان بگویید هر کسی شکست میخورد و دوباره شروع کنید.
فقط با تمرکز بر علتها و ریشههای افکار منفی میتوانید بر آنها غلبه کنید.
8.درمان افکار نادرست
در علم روانشناسی تلاشهای بسیاری برای بهبود وضع زندگی اشخاص صورت گرفته است.
تحقیقات و پژوهشهای صورت گرفته در روانشناسی موجب پدیدآمدن روشهای علمی و اصولی برای درمان مشکلات شده که برای افکار منفی نیز این موضوع صادق است.
در بین روشهای متداول برای درمان ریشهای افکار منفی و به تبع آن جایگرینی افکار مثبت، روش توقف فکر (Thought stopping) یکی از بهترین راهکارها برای از بین بردن تفکرات نادرست میباشد.
9.پذیرفتن این افکار
شواهد و یافته ها نشان میدهد اگر بجای مبارزه با افکار منفی , سعی کنیم آنها را بپذیریم بهتر است.
جنگیدن با افکار ناراحت کننده درست مانند دست وپا زدن در باتلاق است.
به افکارتان نگاه کنید , تصور کنید سربازهایی که این افکار را باخود حمل میکنند با رژه از گوش هایتان بیرون می آیند , اجازه دهید این سربازها مقابلتان رژه بروند درست مانند یک نمایش کوچک.
با این افکار نجنگید ومجقبورشان نکنید از شما دور شوند , فقط تماشای شان کنید که رژه میروند.
10.عمیق فکر کنید
مدیتیشن و تفکر عمیق باعث ایجاد نگاهی از روی همدردی و دلسوزی نسبت به افکار منفی میشود بدون آنکه قضاوت شان کند و شیوه ای موثر برای رهایی از افکار منفی است.
11.خودتان را تصدیق کنید
خود تصدیقی , تازه ترین شیوه ی درمانی در روانشناسی است.به ویزگی ها و باورهای مثبت تان فکر کنید تا اعتماد بنفس اجتماعی تان بالا برود و خودکنترلی تان تقویت شود.این شیوه برای رهایی از افکار منفی سودمند است.
12.افکار منفی تان را روی کاغذ بیاورید
نوشتن درباره عمیق ترین افکار و احساسات تان , فواید زیادی برای سلامت روان دارد .اگر با هیجان و احساس درمورد خودتان بنویسید به شما درخلاص شدن از افکار آزاردهنده کمک خواهد کرد.
13.کمالگرا نباشید
اگر تازه شروع کردهاید از خودتان انتظار زیادی نداشته باشید.
اگر بعد از یک شکست بزرگ شروع به کار کردهاید یا به خودتان شک دارید با خود بگویید شکست برای هر کسی اتفاق میافتد.
وقتی کسی حرفهای نیست پس انتظار حرفهای بودن از خودتان نداشته باشید.
کمبودها وشکستها بخشی از زندگی است، و هنگامی که شما آنها را درآغوش گرفته و حرکت میکنید اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنید.
اگر اشتباه کردید اشتباه خودراقبول کرده به عقب برگشته و راه را ادامه دهید.
14.با مثبت اندیشی افکارخودت را پر کن
افکارتان را با چیزهایی که به شما انرژی و انگیزه میدهند، پرکنید. لیستی از چیزهایی که به شما احساس خوب و مثبت میدهند تهیه کنید.
یک موسیقی یا یک فیلم آموزشی از نویسنده یا سخنرانی که به شما انگیزه میدهد. صحبت کردن با یک دوست یا عضو خانواده، کسی که میداند در لحظات حساس و یا اوقات بدچه بگوید.
هنگامی که احساس تحقیر میکنید خودتان را بالا بکشید. بدانید که چه چیزی باعث بهبود روحیه و اندیشه شما میشود و از آنها استفاده کنید.
افکار شما خارج از کنترل شما نیستند.کافی است وقتی که در خدمت شما نیستند، بدانیدچه کارهایی برای رهایی از افکار منفی باید انجام دهید.
15.انتخابهای آگاهانه برای خاموش کردن این افکار داشته باشید
کارسختی است.
صداها و افکار منفی همیشه درگوش ما زمزمه میکنند و ما را وسوسه میکنند تافرصت حرف زدن پیدا کنند، اما انتخاب کنیدکه با آنها مواجه شوید.
یک حرکت متداول درذهن خودبسازید.
اگرتردید دارید وتوان حرکت ندارید، نفس بکشید، خودتان را غرق افکارمثبت کنید و پیشرفتهایی که هر روز داشتید را به خاطر بیاورید.
16.از اطرافیانتان کمک بگیرید
گاهی در مواجهه با افراد سمی نیاز به کمک دیگران داریم.
برای مقابله با افراد سمی، باید در قالب یک تیم و با کمک دیگران وارد حل مسئله شویم.
کمک گرفتن از دیگران برای شناخت رفتارها و واکنشهای ما از طریق یک نفر سوم بسیار نتیجه بخش است.
کسی که ما را از بیرون می بیند و می تواند نقطه ضعفهایمان را در برخورد با افراد سمی شناسایی کند.
افراد سمی همه جا در اطراف ما هستند، پس باید روش درستی برای مقابله با آنها داشته باشیم.
کنترل استرس و انرژی منفی اولین قدم برای موفقیت در هر کاری است.
با آرامش، خونسردی و کنترل استرس می توانیم به شخصیتی تبدیل شویم که در برخورد با مشکلات و آدمهای سمی، واکنش درستی از خود بروز می دهد. باید خودمان را به خوبی بشناسیم و خصوصیات مثبت و منفیمان را به درستی مدیریت کنیم.
شاید نیاز باشد خودمان را زیر ذره بین ببریم، شاید ما هم یکی از همین افراد سمی باشیم!
17.به حالتهای افراطی فکر نکنید
برای دور کردن افکار منفی نباید به ته خط فکر کنید. تقریبا هیچجای زندگی سیاه و سفید نیست، هیچجای زندگی صفر و یکی نیست و هیچ چیزی در زندگی از همه یا هیچ پیروی نمیکند.
18.به اندازه بخوابید
خواب کافی سبب افزایش هوش هیجانی و مدیریت احساسات و عواطف می شود.
با استراحت کافی استرس را از خود دور می کنید و وقتی بیدار می شوید، شادابتر و هوشیارتر خواهید بود و قدرت خودکنترلی، توجه و حافظهی شما نیز بهبود می یابد.
همچنین خواب کافی سبب می شود خلاقتر و مثبتتر بمانید.
افراد سمی توجهی به این موارد ندارند و با دیدن چنین ویژگیهایی در شما، ناخودآگاه از اطرافتان پراکنده می شوند.
19.اتفاقات بد را اینقدر تعمیم ندهید
این سؤال را از خودتان بپرسید: «آیا وقتی اتفاق بدی میافتد آن را بیش از حد تعمیم میدهم؟ آیا فکر میکنم این اتفاق بد به همهجا سرایت میکند و به جای اینکه آن را محدود به یک زمان و مکان مشخص بدانم، آن را به همه چیز و همه جا ربط میدهم؟»
مثلا فرض کنید در یک مصاحبهی شغلی رد شدهاید.
آیا این اتفاق را به همه چیز تعمیم میدهید و با خودتان میگویید: «من هیچوقت موفق نمیشم!»؟
آیا اگر در آزمون رانندگی رد شوید، با خودتان خواهید گفت: «خب من نتونستم قبول بشم.
خوشحال نیستم، اما بار بعد بیشتر تلاش میکنم و موفق میشم.»
یا خودتان را یک «احمق» میدانید که از پس هیچ کاری برنمیآید و خودتان را سرزنش میکنید؟
20.اتفاقات خوب را دستِکم نگیرید
افکار منفی باعث میشوند اتفاقات مثبت را حتی وقتی واقعا اتفاق میافتند، نبینیم.
دقیقا مثل این است که عینکی مخصوص داشتم باشیم که اجازهی دیده شدن اتفاقات مثبت را نمیدهد و فقط اتفاقاتی از آنها عبور میکنند که جنبهی منفی داشته باشند و فکرهای منفی را تقویت کنند.
این عینک باعث میشود شکستهایتان را بزرگ ببینید و موفقیتهایتان را کوچک و این باعث ناامیدی و احساس شکست میشود.
عادت کنید به جای اینکه شکستهایتان را دائمی و فراگیر بدانید، آنها را موقتی و مقطعی بدانید.
همهی ما بیشتر تمایل داریم به نتیجهای برسیم که انتظارش را داشتهایم.
مثلا اگر راجع به کسی احساس بدی دارید، کمکم به نکات مثبتی در مورد او فکر کنید: «خیلی دورو و ریاکاره! خیلی … اما خب اگه عادلانه بخوام بگم، توی اون پروژه خیلی کمکم کرد.
آدم خیلی شوخی هم هست و کنارش خوش میگذره.» نکات مثبت همیشه وجود دارند، اما این شما هستید که باید آنها را پیدا کنید.
21.به جای بقیه فکر نکنید
وقتی شرایط کمی نامعلوم و مبهم باشد، افکار منفی آرامش ما را سلب میکنند و این اتفاق ممکن است باعث «ذهنخوانی» شود.
«جواب ایمیل من رو نداد؛ حتما از من خوشش نمیاد» یا «فقط برای اینکه من رو خوشحال کنه این رو گفت وگرنه اصلا اینطوری فکر نمیکرد…»
اگر از آن دست افرادی هستید که از هر اتفاق کوچکی، حتی بدون اینکه دلایل کافی داشته باشید، معانیِ مختلفی برداشت میکنید، احتمالا خیلی راحت، تمام چیزهایی که به ذهنتان میرسد را بدون هیچ پرسشی، باور میکنید.
یکی از مهمترین گامها، برای اینکه بر افکار منفی غلبه کنید، همین است، قضاوت در مورد شرایط و اتفاقات مبهمی را که اطلاعات کافی از آنها در اختیار ندارید، کنار بگذارید.
وقتی کمی مثبتنگرتر (یا حداقل بیطرفتر) شوید، بیشتر از قبل این حرفها را با خودتان تکرار خواهید کرد: «نمیدونم چرا هنوز پیامک من رو جواب نداده …» اما در این صورت میتوانید همهی احتمالات ممکن (و نه فقط اتفاقات بد) را در نظر بگیرید:
- شاید تلفن همراهش را فراموش کرده باشد.
- شاید شارژ تلفن همراهش تمام شده باشد.
- شاید اعتبار تماس و پیامک تلفن همراهش به اتمام رسیده باشد.
- شاید سر کلاس درس باشد.
- شاید در هواپیما و در حال پرواز است.
فکر کنم نکتهی اصلی را متوجه شدید؛ هیچ یک از این اتفاقات کوچکترین ارتباطی با شما ندارند و درست به اندازهی هر توضیح دیگری، منطقی هستند.
ارسال نظر