رومند از رنجشی که از تلویزیون دارد، از پروژه‌های ناتمامش و اضطرابش برای موفقیت این سریال تازه می‌گوید و توضیح می‌دهد که مخاطبان این مجموعه، گروه سنی جوان و خانواده‌ها هستند، نه کودکان. او بر این نکته هم تاکید دارد که همه عوامل گروهش را انتخاب کرده و از جوانانِ علاقه‌مند می‌خواهد پیگیر حضور در این پروژه نباشند.

طرحی که بارها به در بسته خورد

برومند در آغاز این گفتگو می‌گوید، با وجود دلگیری‌اش از تلویزیون، همچنان علاقه‌مند است با این رسانه همکاری کند، رسانه‌ای که بی‌واسطه، او را با مخاطبان پرشماری پیوند می‌دهد.

اما همکاری او با شبکه نمایش خانگی، داستانی دارد که از زبان خودش می‌خوانیم:

«از سال‌ها پیش به ساخت «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» علاقه‌مند بودم. حدود ده ـ دوازده سال پیش به دعوت سیما فیلم، طرح این مجموعه را ارایه کردم. آن زمان آقای دکتر حاتمی، تازه مدیریت فیلم و سریال و بخش کودک و نوجوان سیمافیلم را بر عهده گرفته بود. از آنجاکه قبلا با هم کار کرده بودیم، خیلی با اصرار دعوتم کرد برای گروه سنی نوجوان کاری کنم. من هم این طرح را ارایه دادم ولی هرگز شرایط ساختش فراهم نشد و دکتر حاتمی هم مانند دیگر مدیران که به سرعت عوض می‌شوند، تغییر کرد و این طرح به فراموشی سپرده شد.»

چند سال بعد برومند دوباره دعوت به کار شد و بار دیگر طرح «مجتمع مسکونی کلیله و دمنه» را مطرح کرد و برآورد هزینه هم انجام شد اما این طرح باز هم به در بسته خورد.

او در این زمینه توضیح می‌دهد: «لابد آن زمان ساخت پروژه‌ای بزرگ، جزو اولویت‌هایشان نبود؛ بنابراین طرح من ماند تا اینکه آن را در شبکه نمایش خانگی به جریان انداختم. پیش از این بارها به تلویزیون مراجعه کرده و ماجرا را با مدیران گوناگون پیگیری کرده بودم ولی هرگز پاسخی نگرفتم. از آنجا که این پروژه، کاری است که ۱۰ سال مانده و به گفته خودشان پرونده‌اش بسته شده، حق خود دانستم طرحی را که مدت‌ها در ذهنم بوده، تا قبل از اینکه نتوانم کار کنم یا از خدمت همه به هر شکلی خداحافظی کنم، به انجام برسانم. ضمن اینکه آنچه حالا در شبکه نمایش خانگی در جریان است، با طرح اولیه تلویزیون تفاوت بسیاری دارد.»

عارضه حصر طرح‌ها در تلویزیون

برومند این بلاتکلیفی را نوعی عارضه در تلویزیون می‌داند و درباره آن می‌گوید: «این هم یکی از عارضه‌هاست که طرح‌های آدم در جایی گیر می‌افتد و دچار حصر و بلاتکلیفی می‌شود. چند طرح و نوشته دیگر هم دارم که به همین سرنوشت دچار شده است. در مورد «مجمتع مسکونی کلیه و دمنه» هم زمانی که عزم کردم که با جای دیگری کار کنم، دوباره پیگیر شدند که صحبت و برآورد هزینه کنیم و خودمان بسازیم ولی دیگر بی‌فایده بود.»

او که سریال های متعددی برای تلویزیون ساخته است، در ادامه هم از دلگیری خود از این رسانه می‌گوید و هم از علاقه‌ای که به آن دارد؛ «دلخوری شدیدی از تلویزیون دارم به دلیل اتفاقی که برای سریال «ویلا» پیش آمد و برای آن هم پاسخی نگرفتم. مرا دلسرد کردند و انگیزه‌های روحی‌ام را گرفتند و خیلی متاسفم که این اتفاق افتاده. همیشه گفته‌ام تلویزیون را خیلی دوست دارم چون رسانه‌ای است که خیلی بی‌واسطه و با وسعت زیاد مرا به مخاطبانم وصل می‌کند ولی داستان به جایی می‌رسد که آدم فکر می‌کند اگر کار نکند، همین مخاطبان محدودتر خود را هم از دست می‌دهد.»

خاطر من حزین است

«یعنی اگر تلویزیون برخوردی منطقی می‌کرد، همچنان انتخاب‌تان همین رسانه است؟» پاسخ برومند به این پرسش چنین است: «بله؛ ولی اول باید به من پاسخ چرایی توقف سریال «ویلا» را بدهد. تا وقتی این پاسخ را نگیرم، دل آزرده‌ام. آدمِ دل آزرده هم نمی‌تواند کار کند. همچنان که گفته‌اند «کِی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد». خاطر من حزین است. کسانی مانند من که داریم با جان و دل و احساس مسئولیت کار می‌کنیم، هرچقدر هم سخت‌جان و پوست کلفت باشیم، نیاز داریم قدرمان دانسته شود. آدمی با بالا رفتن سن، بیشتر هم نیاز به دلجویی دارد ولی وقتی اتفاق نمی‌افتد، دل آزردگی پیش می‌آید.»

از دست دادن سرمایه‌ها؛ اتفاقی مداوم شاهد هستیم

برومند درباره بی‌توجهی تلویزیون به سرمایه‌هایی که زمانی برایشان هزینه کرده است، توضیح می‌دهد: «جالب است که خیلی احترام می‌گذارند و تحویل می‌گیرند و استاد استاد می‌کنند و از کارهای خاطره‌انگیز می‌گویند و ...؛ اما اینها کلام است و در عمل، این هوشمندی نیست که از سرمایه‌های ملی که برای آنها هزینه کرده‌اند، بتوانند به درستی استفاده کنند و حرام‌شان نکنند. خودم را نمی‌گویم. بحث‌مان کلی است. صرف اینکه به امثال من بگویید چقدر ارزشمند هستیم و کارهایمان خوب بوده، فایده‌ای ندارد. زمانی این سخنان را باور می‌کنم که احساس کنم همچنان به امثال من و کارهای ما نیاز دارند، دست‌کم برای انتقال تجارب. چون در کارهای من برای جوانان زیادی امکان تجربه تجربه کارهای وسیع‌تر و سخت‌تر فراهم می‌شود. همچنان که در «شهر موش‌ها۲»، بسیاری نیروهای جوان تربیت شدند یا تجربه‌هایشان ارتقاء پیدا کرد و همکاران جوان‌تر ما در حوزه کودک یا عروسکی آموزش عملی دیدند که اتفاقی خوشحال‌کننده است ولی این هوشمندی در تلویزیون نیست یا در کوران مشکلات عدیده، تغییر مدیریت‌ها یا تخصیص منابع، گم می‌شود.»

او یادآوری می‌کند: «دو سال پیش آقای زین‌العابدین، مدیر شبکه یک که بسیار علاقه‌مند و دلسوز است، علاقه‌مند به راه‌اندازی برنامه کودک این شبکه بود. مرا برای تهیه کنندگی دعوت کردند و قرار بود دوستان جوان‌تر کارگردانی را بر عهده بگیرند. شروع به کار هم کردیم ولی متاسفانه در پروسه تامین منابع، پروژه دچار مشکل شد. البته من هم علاقه‌ای به کار کردن با اسپانسر ندارم زیرا سلیقه خود را می‌آورد؛ بنابراین با وجود پیگیری دلسوازنه آقای زین العابدین، پروژه انجام نشد. از آنجا که خود را تهیه کننده حرفه‌ای نمی‌دانم، بهتر دیدم کار نکنم چون میانه ماجرا دچار مشکل می‌شدیم و ایشان هم با سعه صدر پذیرفت.»

توضیحات برومند بار دیگر تاییدی بر دلایلی است که از سوی بسیاری از افراد که زمانی در تلویزیون کارهای درخشان و ماندگار داشته‌اند مطرح می شود؛ اغلب آنها حالا از این رسانه دور افتاده‌اند و بیشتر در شبکه نمایش خانگی فعال شده‌اند.