محسن پیرهادی تاکید کرد:
نقش مردم در مدیریت شهری کمرنگ شده است/ دور کردن طمع سیاستمداران از عرصه مدیریت شهری
رئیس فراکسیون مدیریت شهری با بیان اینکه در اداره شهرها از نقش مردم غفلت شده است، گفت: باید تلاش کنیم شهرها را از سیاستمداران پس بگیریم و برای تقویت اعتماد عمومی به تشکلهای مردمی میدان دهیم.
محسن پیرهادی عضو هیات رئیسه مجلس و رئیس فراکسیون مدیریت شهری در مجلس یازدهم است. با او درباره دغدغههایش در فراکسیون مدیریت شهری به گفتوگو نشستیم. بازگرداندن مردم به مدیریت شهری، واگذاری امور شهری به مردم و سیاست زدایی از عرصه مدیریت شهری پر تکرارترین جملاتی بود که او در طول این مصاحبه به کار برد.
محسن پیرهادی که سابقه حضور در شورای شهر تهران را دارد معتقد است برای ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و تامین حقوق شهروندی آنها باید از چهره مدیریت شهری، سیاست زدایی کرد و شهرها را از سیاستمداران پس گرفت.
او سایه سیاست و رایزنیهای سیاسی بر مدیریت شهری را آفت این عرصه میداند و میگوید «شنیدم برخیها خود را برای کاندیدای ریاست جمهوری مطرح میکنند و میدانند در سطح ریاست جمهوری نیستند اما بدون سابقه مدیریت شهری خود را شایسته و سهم خواه از شهرداری میکنند».
نسخه او برای کوتاه کردن دست سیاستمداران از عرصه مدیریت شهری، واگذاری اداره شهرها به مردم تقویت اعتماد عمومی، مردم باوری و حمایت از تشکلهای مسئله محور است.
مشروح مصاحبه را در ادامه میخوانید:
قریب به هفت ماه از تشکیل فراکسیون مدیریت شهری در مجلس یازدهم میگذرد، علت اقبال نمایندگان به این تشکل پارلمانی چیست؟
پیرهادی : عضویت 193 تن از نمایندگان در فراکسیون مدیریت شهری موید اهمیت مسائل شهری بین نمایندگان است چرا که مسائل مرتبط با مدیریت شهری درد مشترک بسیاری از حوزههای انتخابیه است که میکوشند برای آن راه حل پیدا کنند.
بنابراین میتوان گفت که اساس تشکیل فراکسیون مدیریت شهری هماندیشی نمایندگان در امور شهری و حوزههای انتخابیه است ضمن اینکه در این دوره بیش از همه ادوار افراد مرتبط و با تجربه از شوراها و شهرداریها نماینده مجلس شدند.
ما در این فراکسیون به صورت منظم جلساتی را برگزار میکنیم و موضوعات مهم و چالشهای مدیریت شهری را مورد بررسی قرار میدهیم تا در قالب دو طرح مطرح یعنی «طرح اصلاح قانون انتخابات شوراهای شهر و روستا» و «طرح جامع مدیریت شهری»، به سمت ریل گذاری اساسی در مدیریت شهری گام برداریم.
فراکسیون مدیریت شهری در پی چیست؟
پیرهادی: سیاست زدایی از عرصه مدیریت شهری، ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و تامین حقوق شهروندی آنها، تقویت نهاد شوراهای اسلامی شهر و روستا، اصلاح قانون انتخابات شوراها، توسعه متوازن و عدالتمحور روستاها، تحقق مدیریت یکپارچه شهری و تفکیک وظایف ملی و محلی در سطح شهرها و روستاها از جمله اهداف تشکیل این فراکسیون است.
در این چند ماه دستاوردی هم داشتهاید؟
پیرهادی: برگزاری میزهای مشورتی در فراکسیون برای جمع آوری نظرات کارشناسان، دانشگاهیان و فعالان حوزه شهری و اجتماعی برای شناسایی چالش ها مدیریت کلانشهرها و چاره جویی برای رفع آنها در قالب طرح جامع مدیریت شهری، در خواست اعاده لایحه مالیات بر ارزش افزوده و درآمد پایدار شهرداری ها از شورای نگهبان در جهت صیانت از استقلال مالی شهرداریها، برگزاری جلسات متعدد برای رسیدگی به مشکلات برخی شهرها با حضور مدیران شهری و هم نظری برای رسیدن به راه حلی برای مرتفع کردن آنها، تشکیل میز محیط زیستی در فراکسیون مدیریت شهری برای رفع معضلات محیط زیستی و در راس آن پرداختن به موضوع آلودگی هوای به عنوان معضل مستمر نیمه دوم سال کلانشهرها از جمله این اقدامات بوده است که همچنان در حالی پیگیری هستند.
توجه داشته باشید که این مهم برای رسیدن به دستاورد محسوس و عیان باید در لوای طرح جامع مدیریت شهری مورد بررسی و تصویب قرار گیرند.
بحث تشکیل فراکسیون مدیریت شهری در همان ماه اول استقرار مجلس از سوی شما مطرح شد، دغدغه شما برای ورود به موضوعات مدیریت شهری از کجا نشات می گیرد؟
پیرهادی: تجربه پانزده ساله حضور من در عرصه مدیریت شهری، سبب شناختم از مسائل شهری و بایدها و شاید های اداره شهرها به ویژه کلانشهرها شده است. من بر این باورم علت بروز و ظهور عمده مسائل شهری کمرنگ شدن نقش مردم در امور و مدیریت شهری است. در همین راستا هم بازگرداندن مردم به عرصه مدیریت شهری و واگذاری امور شهری به آنها، کوتاه کردن دست سیاستمداران از کرسی های مدیریت شهری و دور کردن سیاستمداران از عرصه مدیریت شهری و اعتماد به متخصصان شهری در این حوزه از جمله دغدغه های اساسی من در عرصه مدیریت شهری است.
دغدغه هایی که اکثرا در طرح جامع مدیریت شهری گنجانده شده است،این طرح پنج هدف کلان «مردمی کردن مدیریت شهری»، «سیاست زدایی از عرصه مدیریت شهری»، «ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و تامین حقوق شهروندی آنها»، «توسعه متوازن و پایدار»، «گام برداشتن به سمت محیط زیست سالم در شهرها و روستاها» را بصورت جدی دنبال می کند.
ما به دنبال این هستیم تا با واگذاری امور محلی به مدیران شهری و روستایی، تفکیک امور محلی از امور ملی هم مدیریت شهری را تخصص گرا و بومی گزینی کنیم وهم مدیریت در این عرصه را به سمت مدیریتی هماهنگ و یکپارچه سوق دهیم.
در همین راستا در قالب طرح جامع مدیریت شهری تلاش داریم از تعدد مراجع تصمیم گیر در امور محلی کاسته و اختیارات مدیریت های شهری را افزایش دهیم. برخی کشورها، تجربیات موفقی از واگذاری امور خدماتی، ارتباطی، آموزشی، بهداشتی و حتی انتظامی به نظام مدیریت شهری داشته اند اما متاسفانه ما در این زمینه غفلت های جدی ای داشته ایم که پرداختن به آنها از ضرورت های روز کشور است.
15 سال در عرصه مدیریت شهری فعال بودید و یک دوره هم فرصت حضور در شورای شهر تهران را داشتید، چرا همان ایام برای پیگیری این دست امور میدان دار نشدید ؟
پیرهادی: در اغلب زمانی که در عرصه مدیریت شهری مشغول به کار و خدمت بوده ام تلاشم بازگرداندن و مشارکت مردم به عرصه مدیریت شهری و واگذاری امور به آنها بوده است،چه در ایامی که در رده مدیر میانی و ارشد شهرداری تهران فعال بودم و چه ایامی که به عنوان منتخب مردم در شورای شهر چهارم حضور داشتم، در این فضا با بضاعت موجود کارهای جدی ای انجام دادهام.
متاسفانه سایه سیاست آنچنان بر امور شهری پررنگ است و دوقطبی سازیهای سیاسی چنان به همه سطوح زندگی مردم رخنه کرده اند که یا فرصتی به مردم و متخصصان برای نقش آفرینی در حوزه امور شهری نمی رسد یا اینکه مردم دیگر به مسئولان برای کارهای مردمی اعتماد نمی کنند و از قرار گرفتن در دسته بندی های بی حاصل سیاسی فراری و دلسرد شده اند. متاسفانه فضای مدیریت شهری آنچنان سیاست زده شده است که اکثر تلاشها برای واگذاری امور به مردم در قالب تشکل های مسئله محور،کانون های محله و ... با برچسب سیاسی مواجه شده است و مردم فکر می کنند ایده دهندگان به دنبال برداشت سیاسی و انتخاباتی از این دست تشکلها هستند.
بازگرداندن مردم به امور شهری و واگذاری امور به آنها هدف و سهل و ممتنعی نیست که یک شبه یا با یک اقدام میسر شود ما نیازمند باز ترمیم این اعتماد و تقویت آن هستیم.
اما دلیل اینکه درمجلس و در قالب فراکسیون مدیریت شهری به صورت منسجم بر این مهم متمرکز شده ایم ظرفیت تقنینی و نظارتی مجلس شورای اسلامی است. در مجلس شورای اسلامی در بعد قانون گذاری میتوان خلاهای قانونی را جبران کرد و در اموری که قانون نیازبه اصلاح و تقویت دارد به آن پرداخت و در بعد نظارتی می توان بر این ریل گذاری صورت گرفته نظارت کرد.فراکسیون مدیریت شهری فرصت مناسبی برای تحقق نظام یکپارچه مدیریت شهری در اختیار ما قرار داده است.
مردم سیاست زده شده اند یا فضای مدیریت شهری تحت سلطه سیاست قرار گرفته است؟
پیرهادی: مردم هم سیاست زده شده اند اما سلطه رقابت های سیاسی و کارهای سیاسی بر مدیریت شهری بیشتر از سیاست زدگی مردم اثر گذاراست. سیاست زدگی که همین حالا هم به دلیل در پیش بودن انتخابات 1400 احساس می شود و رفته رفته هرچه بیشتر به سمت زمان برگزاری انتخابات می رویم پررنگتر و محسوس تر هم می شود.
متاسفانه برخی چهرههای سیاسی میآیند و در آستانه برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا که همزمان با انتخابات ریاست جمهوری برگزار می شود، خودشان را کاندیدای ریاست جمهوری میکنند اما نگاهشان به کرسی شهرداری تهران و دیگر کلانشهرهاست.
آنها خودشان را کاندیدای ریاست جمهوری معرفی می کنند ولی در لابی ها و رایزنیهای سیاسی شان هدف دیگری را که همان یعنی نشستن بر کرسی شهرداری هاست را دنبال میکنند. خب در این فضا چطور میشود مدیریت شهری سیاسی نشود و مردم به مدیران شهری نگاه سیاسی نداشته باشند؟
مشخص است طمع فرد یا گروه سیاسیای که در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری، صندلی شهرداری را نشانه گرفته است دنبال جریان سیاسی خودش هست و نه جریان خدمات عمرانی، اجتماعی به شهروندان شهر.
با این روند چه میشود کرد؟
پیرهادی: دور کردن طمع سیاستمداران از عرصه مدیریت شهری و پس گرفتن شهرها از سیاستمداران و بازگرداندن آن به مردم یکی از اولویت های کاری ما در فراکسیون شهری است که به جد در پی آن هستیم . اساسی ترین کاری که در این زمینه می توان انجام داد تفکیک زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستاست .
چرا که هدف از برگزاری انتخاباتی مانند انتخابات شوراها، تنها تعیین منتخبان نیست، بلکه ایجاد فضا و بستری برای تنظیم اولویت ها، هدایت سیاست گذاری ها به سمت موضوع و افزایش سطح نشاط و مشارکت محلی در تمام شهرها و روستاهای کشور است که در سال های اخیر، چندان محقق نشده است چرا که همزمانی این انتخابات با انتخابات ریاست جمهوری ناخواسته سایه رقابت های سیاسی را بر سر این انتخابات هم کشانده است، از آنجا که میزان کارآمدی یا ناکارآمدی یک نهاد، متوجه به نحوه انتخاب و تعیین ارکان آن است و از انتخابی که طبق چارچوب های سیاسی صورت پذیرد، نمی توان چندان توقع داشت خروجی آن تخصصی و به دور از نگاه سیاسی باشد.
ممکن است به دلیل تنگنای زمان و سیاست زدگی عمومی و قدرت سیاست مداران و سیاست بازان در این دوره نتوانیم این مساله را اصلاح کنیم اما معتقدم حتما باید زمان انتخابات ریاست جمهوری که سیاسی و ملی هست با انتخابات شوراها که غیرسیاسی و محلی هست فاصله داشته باشد.
اشاره کردید که اعتماد مردم را مدیران شهری بخاطر سیاست زدگی فضای کشور از دست داده اند، چطور می شود در این عرصه اعتماد سازی کردو اعتماد عمومی و مشارکت مردمی را به سطح شهرها بازگرداند؟
پیرهادی: باید به سمت تقویت و میدان دادن به سمت تشکل های مسئله محور و مردم نهاد، انجمن ها، سمن ها، شوراهای محله، کانون های محله ای گام برداشت.
در حال حاضر هم تشکلهای مسئله محور فراوانی هستند که در امور شهری گامهای مثبت زیادی برداشتهاند، تشکلهای تخصصی معماری، عمرانی، اجتماعی و خدماتی مثل حمایت از زنان بد سرپرست یا زنان سرپرست خانوار، سازمانهای مردم نهادی که در زمینه ترک اعتیاد و حمایت از بیماریهای خاص مثل اوتیسم، تشکلهای زیست محیطی فعال هستند، خیریهها و نهادهای این چنین نقش حائز اهمیتی در تقویت اعتماد عمومی ایفا میکنند و در سالهای اخیر خیریهها به خوبی در این عرصه درخشیدهاند و دستاوردهای خوبی هم داشته اند.
برخی معتقدند وقتی یک نهاد مردمی فراگیر و دارای قدرت نفوذ می شود ، با برچسب های سیاسی به حاشیه رانده می شوند و با آنها مقابله میشود. با این مسیر که تهدیدی برای ظهور و بروز سازمان های مردم نهاد است چه می شود کرد؟
پیرهادی: همه مسئله در انگشت شمار بودن تشکلها و سازمان های مردم نهاد قوی و موثر، برچسبهای و ممانعتهای سیاسی امنیتی نیست، ریشه این کم اقبالی و عدم توجه مردم به موضوع مهم تشکل یابی و کار جمعی در کشور ما بیشتر از آنکه سیاسی باشد فرهنگی است، برخی از مردم بواسطه کم کاری و عدم حمایت دولتها و نهادها واقعا رغبتی برای کارهای جمعی و عهده دار شدن مسئولیتهای اجتماعی ندارند.
علاوه بر این، کم رمقی اجتماعی در پیوستن به کارهای تاثیرگذار جمعی، ورود به مباحث اجتماعی، فرهنگی و سلامت و کارهای تخصصی کردن در حوزهها در کشور ما مورد بی مهری قرار نگرفته است و بر عکس اغلب مدیران و مسئولان در حیطه اختیاراتشان به آنها میدان دادهاند اما این میزان حمایت و ایفای نقش کافی نبوده است البته روند هم نشان میدهد که ورود تشکلهای مردمی به بحث محرومیت زدایی، پیگیری امور سلامتی، مبارزه با اعتیاد، حمایت از کودکان کار، زنان و دختران بد سرپرست، زنان سرپرست خانوار و موارد این چنینی هم تاثیرگذاری بیشتری از طیف بندیها و گروههای سیاسی داشتند و هم عضو گیری بهتری داشته اند، اگر نهادها، NGOها و دیگر تشکلهای مردمی مسئله محور باشند و حول یک مسئله مشخص پیگیر امور مربوطه شوند هم دستاورد عیانی خواهند داشت و هم مورد حمایت نهادها و سازمانهای حاکمیتی مربوطه قرار خواهند گرفت.
برای اقبال مردم به عضویت در تشکلهای مردمی چه می توان کرد؟
پیرهادی: این تشکل ها و فعالیتشان باید مورد توجه مدیران مربوط قرار بگیرد مثلا در حوزه مباحث شهری و در زیر مجموعه شهرداری ها می توان لوازم و نیازهای اولیه فعالیت آنها همچون فضای مناسب برای فعالیت این تشکل ها، حمایت از برنامههایشان و استفاده از ظرفیتهایشان در تقویت امور اجتماعی، فرهنگی و حتی حوزه سلامت شهر بهره برد.
این تشکلها نیازمند تشویق و دیده شدن و حمایت هستند که باید از سوی مسئولان مورد توجه جدی قرار گیرد تا به خودگرانی نسبی برسند بعد از آن با نظارت و هدایت بیشتر نقش بیشتری به آنها واگذار شود.
ارسال نظر