ماجرای دخترکشی در اصفهان
مرد میانسال که پس از قتل دختر ۲۱ سالهاش جسد وی را در اطراف روستای علیآباد اصفهان رها کرده بود پس از دستگیری انگیزه خود را از این جنایت اختلاف خانوادگی عنوان کرد.
گزارش این حادثه روز ۲۶ آذر امسال همزمان با کشف جسد این دختر به پلیس اعلام شد. وقتی مأموران به محل کشف جسد در اطراف روستای علی آباد نجف آباد رفتند با دستور بازپرس جنایی تحقیقات برای شناسایی هویت این دختر صادر شد. در تحقیقات اولیه پس از شناسایی هویت مقتول مأموران به سراغ خانواده وی رفتند که پدرش در همان دقایق نخست به قتل دخترش اعتراف کرد.
محمد محمدی، رئیس دادگاه بخش مهردشت نجف آباد اصفهان ، درباره این پرونده گفت: همزمان با اعتراف پدر مقتول وی مدعی شد به خاطر اختلافهای خانوادگی و مشاجره با دخترش عصبانی شده و او را به قتل رسانده است. در حال حاضر نیز پرونده قتل دختر ۲۱ ساله در دادگاه مهردشت در دست بررسی و انجام تحقیقات تکمیلی است تا انگیزه واقعی این جنایت برملا شود.
این در حالی است که یکی از دوستان مقتول درباره این جنایت خانوادگی گفت: او را شیدا صدا میکردیم، اما اسمش در شناسنامه اعظم بود. ما همشهری، همکلاسی و دوست بودیم و خانوادهاش در روستای خیرآباد در بخش مهردشت از توابع شهرستان نجفآباد همسایه مادربزرگم بودند.
هفته قبل وقتی از تولد دوستم به خانه برگشتم مادرم گفت که در خیرآباد یک دختر جوان را کشتهاند و جسد او بعد از ۳ روز پیدا شده است. وقتی نشانیهای او را پرسیدم گفت دختر ۲۱ سالهای بوده که پدرش او را کشته و جنازهاش را در بیابانهای نزدیک علی آباد که روستای دیگری در آن منطقه است رها کرده بود. از شنیدن خبر مرگ شیدا شوکه شدم.
خیرآباد روستای محرومی است که امکانات زیادی ندارد، بهدلیل همین شیدا چند سالی بود که به اصفهان آمده و اینجا درس میخواند، خواهر بزرگترش هم در اصفهان زندگی میکرد و او مدتی پیش خواهرش زندگی میکرد، ولی خانوادهاش گفته بودند باید به روستا برگردد.
در مورد ماجرای قتل شیدا از دوستان و همشهریهایم دلایل مختلفی شنیده ام، برخی میگویند دیر به خانه رفته و پدرش عصبانی و با او درگیر شده، برخی هم میگویند پدرش متوجه ارتباط و عشق او به یک پسر شده به همین دلیل عصبانی شده و به او حمله کرده است.
هرچه بوده پدرش او را خفه کرده و جنازهاش را در یک گونی در بیابانهای علی آباد رها کرده بود، حالا هم که پدرش را دستگیر کردهاند.
وی مدعی شد: سال قبل خواهر کوچکتر شیدا هم خودش را دار زده بود. ما با هم رفت و آمد داشتیم و گاهی به خانهشان میرفتم، پدر و مادرش خیلی سختگیر بودند. آنها ۴ دختر بودند که یکی خودکشی کرد و دیگری نیز به قتل رسیده است.
ارسال نظر