صحنه همچنان خاک میخورد
فضای فرهنگی و هنری کشور بیش از گذشته درگیر مصائب کروناست و داد اهالی هنر و فرهنگ برای برونرفت از این شرایط و کمک دولت به آنها به هوا بلند است اما گوش شنوایی در این زمینه وجود ندارد.
فضای فرهنگی و هنری کشور بیش از گذشته درگیر مصائب کروناست و داد اهالی هنر و فرهنگ برای برونرفت از این شرایط و کمک دولت به آنها به هوا بلند است اما گوش شنوایی در این زمینه وجود ندارد.
وقتی ستاد ملی مبارزه با کرونا برای هر موضوعی پروتکل و دستورالعمل تدوین میکرد کسی نبود در آن مجموعه که یادی هم از هنرمندان و فضاهای فرهنگی- هنری کند و حداقلها برای این صنف موردتوجه قرار گرفت. از زمستان سال قبل تا امروز که آرامآرام به فصل سرد سال نزدیک میشویم همواره اهالی هنر از ناملایمات و کاستیها گلایه کردهاند و چون نگاه دولت بر معیشت عموم مردم بوده اما گویا این قشر ازقلمافتاده و کسی از آنها یادی نمیکند.
در حوزه تئاتر این گرفتاری بیشتر است زیرا پیشازاین هم سالنهای نمایش با کم اقبالی روبهرو بودند و حالا که کرونا در جایجای کشور جا خوش کرده این بیاقبالی بهحداعلای خود رسیده و گرد رخوت و سکوت صحنه را فراگرفته است. دولت در وعدههایی که به هنرمندان داد تا از فضای کرونایی کمتر آسیب ببینند بهاندازه کافی حمایت نکرد و آنها هر جا رسیدند و داد اعتراض سردادند راه بهجایی نبردند.
نکتهای که باید در مورد اهالی هنر بهویژه سینما و تئاتر در نظر داشت این است که عوامل بسیار زیادی در این حوزهها فعالیت دارند و به همراه خانوادههایشان تعداد زیادی را شامل میشوند و عموما هم از درآمد کافی و زیادی برخوردار نیستند. بااینحال در مصوبات ستاد ملی مبارزه با کرونا این قشر کمتر از بقیه موردتوجه قرار گرفتند و حالا که جولان کرونا به حد نهایت خود رسیده اینها هم بیش از دیگران خسارت ناشی از آن را تحمل میکنند؛ نه کاری که جبران شغل قبلی را کند و نه حمایتی که از این دوران گذر کنند.
اکنون در این روزهای سرد اهالی تئاتر هم منتظر گذران این روزها هستند و احیانا حمایتی از سوی دولت، تا شاید این روزهای سخت هم بهسرعت بگذرند و آرامش به کشور بازگردد.
برای آشنایی بیشتر با دغدغههای اهالی تئاتر گفتوگویی با شهرام گیلآبادی مدیرعامل خانه تئاتر ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید؛
هیچ پروتکل حمایتی بر تئاترکشور اعمال نشد
وی در ابتدا عنوان کرد: «بهموجب شیوع ویروس کرونا ، فرهنگ و هنر بهعنوان نخستین مشاغل در زمره تعطیلی، آنهم بدون اراده اهالی فرهنگ و هنر قرار گرفت. پیش از اعمال تعطیلیها، حوزه فرهنگ و هنر بهویژه تئاتر از ضعف جدی در برنامهریزی و هدفگذاری در سیاستهای کلان رنج میبرد چراکه هیچگاه به اقتضائات و حقوق مدنی جامعه بزرگ تئاتر ایران توجه نمیشد.»
وی افزود: «عدم تحقق مطالبات جامعه هنری، با شیوع ویروس کرونا پررنگتر و موجب لطمه به بدنه تئاتر شد. از اسفند ۹۸ تا پایان تیرماه سال جاری شاهد تعطیلی مراکز هنری و بیش از ۱۰۰ عنوان شغلی بودیم.»
گیلآبادی تصریح کرد: «تعطیلی مراکز هنری بهویژه تئاتر به دلیل گسترش ویروس کرونا بهگونهای پیش رفت که نهتنها پروتکلهای بهداشتی، وجه تخصصی را در نظر نمیگرفت بلکه هیچ پروتکل حمایتی نیز بر تئاتر کشور اعمال نشد.»
معیشت جامعه هنری میان سیاستزدگیها گمشده است
مدیرعامل خانه تئاتر بابیان اینکه عدم توجه، فضای بیپناه تئاتر کشور را بیشازپیش دچار آسیب کرده و نخبگان این حوزه را با مشکلات معیشتی مواجه ساخته خاطرنشان کرد: «در راستای تعطیلیها، بودجه تئاتر نیز موردتوجه قرار نگرفت. اینکه بدنه سیاستگذاری فرهنگ و هنر دچار نقصان است را منکر نیستیم، اما ضعف سیاستگذاری در بدنه دولت، زخمها را مضاعف کرد.» وی گفت: «در حال حاضر، جامعه بزرگ تئاتر کشور از بیمه تأمین اجتماعی درستی نیز برخوردار نیست و بیمه اهالی فرهنگ و هنر خویشپرداخت و هیچگونه تسهیلاتی ازجمله بیمه و حقوق ایام بیکاری را دارا نیست.»
وی افزود: متأسفانه در فضای فرهنگی کشور چشمانداز روشنی وجود ندارد و توسعه فضای فرهنگی و هنری نیز نسبت به فضای جمعیتی و نیازهای روز کشورمان متناسب نیست. تئاتر هم جدای از این مقوله نیست به این دلیل که ارزشهای واقعی تئاتر و کارکردهای آنکه در جوامع مدرن بسیار مورد اقبال و توجه است، اینجا دیده نمیشود.
این کارشناس تئاتر کشور با بیان اینکه حالا که فصل بودجهریزی کشور است به نظر میرسد باید به حوزه تئاتر توجه ویژه شود و مجلس یازدهم در این زمینه پیشگام شود، گفت: الان وقت آن است که کمیسیون فرهنگی مجلس نشستهای کارشناسی را با حضور متخصصان ترتیب دهد و حرف آنها را بشنود. اینجاست که ضعف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستگاههای فرهنگی هم بیشتر خود را نشان میدهد که کار جدی در چشمانداز، تعریف اهداف و سیاستها انجام ندادهاند و بیشتر فرهنگ و هنر را اقتضایی دیدهاند.
گیلآبادی در پایان این گفتوگو تصریح کرد: «معیشت جامعه بزرگ تئاتر میان سیاستزدگیها گم و آسیبهای گذشته بر آنها مضاعف شده است. هنرمندان بهعنوان مراجع جامعه ایرانی اکنون زینتالمجالس هستند و هرکجا که باشند تنها با عکس گرفتن نسبت به آنها ابراز افتخار میشود اما در عمل توجهی به معیشت و اقتضائات مدنیشان نمیشود.»
ارسال نظر