ممکن است جنگ سوپرایز ماه اکتبر شود؟
ایران در چند هفته گذشته یک سری آتش سوزی ها و انفجارهای مشکوک در تاسیسات غیرنظامی و نظامی از جمله تاسیسات موشکی و هسته ای را شاهد بود و زمان بندی این حوادث سبب شد برخی درباره خرابکاری های احتمالی اسرائیل دست کم در برخی از آنها گمانه زنی کنند. این اقدامات تحریک آمیز خطر بروز درگیری مارپیچ در خاورمیانه را در شرایطی افزایش می دهند که می تواند به یک مساله در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده تبدیل شود. اگر ترامپ و نتانیاهو چنین اتفاقی را برای منافع سیاسی خود لازم بدانند، آنگاه جنگ محتمل تر می شود.
ایران در چند هفته گذشته یک سری آتش سوزی ها و انفجارهای مشکوک در تاسیسات غیرنظامی و نظامی از جمله تاسیسات موشکی و هسته ای را شاهد بود و زمان بندی این حوادث سبب شد برخی درباره خرابکاری های احتمالی اسرائیل دست کم در برخی از آنها گمانه زنی کنند. این اقدامات تحریک آمیز خطر بروز درگیری مارپیچ در خاورمیانه را در شرایطی افزایش می دهند که می تواند به یک مساله در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده تبدیل شود.
منابع اطلاعاتی اسرائیل در گفت و گو با رسانه های گوناگون و در حالی که خواسته اند نامشان فاش نشود، کم و بیش به دخالت ارائیل در برخی از حوادث اخیر در ایران اشاره کرده اند. یک مقام اطلاعاتی خاورمیانه، در مصاحبه با نیویورک تایمز در اشاره به انفجار در مجتمع غنی سازی نطنز که برنامه هسته ای ایران را چندین ماه یا حتی سال به تعویق انداخته باشد، گفت: «اسرائیل پشت این حمله بود.» آویگدور لیبرمن، سیاستمدار راست گرای اسرائیلی، به طور ضمنی یوسی کوهن، رئیس موساد، را منبع نیویورک تایمز اعلام کرد که این مساله نشان می داد افشای اقدامات خرابکارانه اسرائیل بخشی از کارزار کوهن برای جانشینی قانونی بنیامین نتانیاهو به عنوان رهبر حزب لیکود بوده است.
به هر حال، کوهن تنها منبع انتشار این اطلاعات نبود. یک مقام سابق اسرائیل هم گفت که در محافل اطلاعاتی اسرائیل اینکه برخی از عملیات در ایران کار اسرائیل بوده، دانش عمومی است. یک مقام اطلاعاتی اتحادیه اروپا نیز در برداشت مشابهی، این عملیات خرابکارانه اسرائیل را بخشی از کارزار «فشار حداکثر، استراتژی حداقلی» برای مختل کردن برنامه هسته ای ایران توصیف کرد.
اسرائیل تنها مخالف ایران نیست که به طور ضمنی مسئولیت اتفاقات اخیر در این کشور را بر عهده گرفته است. یک گروه مخالف که خود را «یوزپلنگ های وطنی» می خوانند، نیز از طریق ارسال ایمیلی به «بی بی سی» مسئولیت انفجار در نطنز را برعهده گرفتند. به هر صورت، با توجه به همه آنچه که از تاسیسات اطلاعاتی-نظامی اسرائیل درز کرده، احتمال دست داشتن آن در حمله بسیار زیاد است. در حقیقت، در میان همه دشمنان منطقه ای ایران، تنها اسرائیل از قابلیت های اطلاعاتی کافی برای حمله اینچنینی به تاسیسات حساس هسته ای برخوردار است.
دلیل اینکه اسرائیل چرا چنین کارزاری را در این برهه زمانی آغاز کرده نیز چندان عجیب نیست. ایران در وضعیت ناخوشایندی به سر می برد و اقتصاد آن از تحریم های ایالات متحده آسیب دیده است. یک سری ناآرامی های عمومی در اعتراض به مشکلات اقتصادی در سال گذشته سبب شد جنگ طلبان در ایالات متحده و اسرائیل به تغییر نظام در ایران امیدوار شوند. اما بر خلاف امید و آرزوی آنها، نظام جمهوری اسلامی دوام آورده است.
با این حال، مشکلات مربوط به شیوع ویروس کرونا نیز وجود دارد. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران، در جدیدترین اظهارات خود در این باره گفته که حدود 25 میلیون ایرانی به این ویروس آلوده شده و بیماری را پشت سر گذاشته اند و 30 تا 35 میلیون نفر دیگر نیز در معرض خطر ابتلا به ویروس هستند. این آمار از شمار مبتلایان در آمارهای رسمی خیلی بالاتر است و این ظن را پیش می آورد که شمار قربانیان از 14 هزار نفر اعلام شده، بیشتر است. در حقیقت، این احتمال وجود دارد که هدف روحانی بی اهمیت نشان دادن تهدید کرونا باشد، به هر حال همه گیری کووید-19 ثبات و اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است.
به نظر می رسد اسرائیل قصد داشته از فرصت بی ثباتی در ایران در میانه مشکلات اقتصادی و همه گیری کرونا برای عقب راندن تهدیدهای نظامی و هسته ای ایران استفاده کند. سیاست کنونی اسرائیل در قبال ایران «جنگ در فواصل میان جنگ ها» خوانده می شود: تلاشی هدفمند برای مقابله با توانایی ایران در تهدید اسرائیل از طریق متحدانش در سوریه، لبنان و (به طور فزاینده) عراق. این اقدامات کوتاه مدت می تواند از ایجاد موقعیت مطلوب برای ایران در درگیری مستقیم که اسرائیل انتظار آن را می کشد، جلوگیری کند. این کارزار در چند سال گذشته با حمایت های دونالد ترامپ از تمایل بنیامین نتانیاهو به تغییر نظام در ایران گسترش یافته، اگرچه آمریکا نمی خواهد خود را به طور مستقیم درگیر دستورکار اسرائیلی کند. رویکرد جدید اسرائیل که از سال 2018 به اجرا گذاشته شده، موسوم به «دکترین اختاپوس» هدف گرفتن مشاوران و مقامات ایرانی که از متحدان در خارج پشتیبانی می کنند (همانند سردار سلیمانی) را شامل می شود.
همنظر شدن ترامپ و نتانیاهو بر سر موضوع ایران احتمالا یکی دیگر از انگیزه های پشت زمان بندی اقدامات خرابکارانه پنهانی اسرائیل به شمار می رود. اسرائیل نگران نتایج نظرسنجی ها در آمریکاست که از احتمال شکست ترامپ در انتخابات ماه نوامبر خبر می دهند. جو بایدن در صورت روی کار آمدن احتمالا رویکرد «اعمال فشار حداکثری» را ادامه نخواهد داد و به اندازه ترامپ از عملیات علیه ایران حمایت نخواهد کرد. اسرائیل احتمالا برای آسیب رساندن به ایران زمان کوتاهی در اختیار دارد.
با این وجود، خطر اینکه این تحریکات به جنگ همه جانبه تبدیل شوند، بالاست. برخی گزارش های منتشر شده از آماده شدن ایران برای اقدام تلافی جویانه در برابر حملات اسرائیلی به دارایی های ایران در سوریه حکایت دارند. البته برخی از ناظران هم نگران این مساله هستند که اسرائیل به دنبال تحریک ایران به تلافی باشد. از دیدگاه آنها، اسرائیل می خواهد تا زمانی که ترامپ هنوز رئیس جمهور است، کار را به مواجهه نظامی بکشانند. این احتمال وجود دارد که نتانیاهو اقدام علیه ایران را گزینه ای برای تامین آینده سیاسی خود بداند. ترامپ هم ممکن است بخواهد از ایران برای منحرف کردن اذهان عمومی از اشتباهاتش در مدیریت بحران کرونا استفاده کند. احتمالا مقامات اسرائیل جنگ برای جلوگیری از مسلح شدن ایران به بمب اتم را هزینه ای می دانند که باید پرداخته شود؛ البته به شر اینکه حمایت آمریکا نیز وجود داشته باشد.
اگر اسرائیل در سه ماه آینده برای آسیب زدن به توانایی های نظامی ایران تلاش کند، آنگاه احتمال وقوع جنگ چه با خواسته ترامپ و چه بدون حمایت او، افزایش می یابد. اگر ترامپ و نتانیاهو چنین اتفاقی را برای منافع سیاسی خود لازم بدانند، آنگاه جنگ محتمل تر می شود. پاییز امسال می تواند زمانی سرنوشت ساز باشد و جنگ «سوپرایز ماه اکتبر» شود. متاسفانه امکان رد کردن هرگونه احتمال یک جنگ فاجعه بار دیگر در خاورمیانه، وجود ندارد.
ارسال نظر