مصائب «امیلیا کلارک»؛ ماجرای خونریزی های مغزی دنریس تارگرینِ «بازی تاج و تخت»
به نظر می رسد که هیچ چیز نمی تواند رابطه دوستانه عمیق بین یکی از به یاد ماندنی ترین و البته دوست داشتنی ترین زوج های «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) را از بین ببرد.
به گزارش پارس نیوز، به نظر می رسد که هیچ چیز نمی تواند رابطه دوستانه عمیق بین یکی از به یاد ماندنی ترین و البته دوست داشتنی ترین زوج های «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) را از بین ببرد. جیسون موموآ که در فصل اول این سریال مهیج نقش کال دروگو را بازی می کرد، هنگام صحبت در مورد بیماری که نزدیک بود دو بار جان امیلیا کلارک – که در سریال نقش همسر او، دنریس تارگرین، را بازی می کرد- را بگیرد بغض می کند. کلارک اوایل سال میلادی کنونی اعلام کرد که تاکنون دوبار دچار آنوریسم مغزی (اتساعی شبیه حباب در عروق مغزی) شده که اولین مورد آن در سال ۲۰۱۱ و در آغاز سریال «بازی تاج و تخت» رخ داده است.
موموآ نیز که در آوریل گذشته در کنفرانس خبری تبلیغات فصل هشتم و پایانی سریال سخن می گفت، شجاعت و سرسختی امیلیا کلارک در سخت ترین روزهای زندگی اش را ستود: «من هم به نحوی بخشی از کل آن موقعیت را برای مدت طولانی تجربه کرده ام، همه ما ترس های زیادی داریم و سعی می کنیم که راه درست را برای کمک پیدا کنیم. من خیلی ناراحتم، زیرا اولین بار نزدیک بود او را از دست بدهیم. از این رو من خیلی او را دوست دارم و او اینجاست و قرار است کارهای بزرگی با این شرایطش انجام دهد و به دنیا درس هایی بدهد… فکر می کنم زیباست که او در کمک به جهان اینقدر شجاع است و سعی می کند در این مورد آگاهی رسانی کند».
در مارس ۲۰۱۹، امیلیا کلارک مقاله ای پراحساس برای نیویورکر نوشت که در آن با جزییات در مورد تجربه خود از آنوریسم مغزی در سن ۲۴ سالگی سخن گفته بود و اینکه دو سال بعد از آن وی دچار خونریزی می شود در شرایطی که پزشکان تلاش داشتند حجم آنوریسم اولیه را کاهش دهند. امیلیا کلارک در مقاله خود چنین نوشته است: «درست زمانی که به نظر می رسید تمام آرزوهای کودکی ام به حقیقت پیوسته اند، تقریباً نزدیک بود ذهنم و سپس زندگی ام را از دست بدهم. تشخیص بیماری بسیار سریع و ترسناک بود: خونریزی زیر عنکبوتیه[subarachnoid hemorrhage (SAH]، نوعی مرگبار از سکته مغزی که در اثر خونریزی به درون فضای اطراف مغز رخ می دهد. من قبلاً نیز آنوریسم مغزی را تجربه کرده بودم، یک نوع پارگی شریانی. آنطور که بعدها فهمیدم، بیش از یک سوم بیماران مبتلا به خونریزی زیر عنکبوتیه در همان لحظه یا مدتی بعد می میرند».
در ادامه کلارک در مورد جراحی اورژانسی با «کمترین میزان تهاجم» ی سخن می گوید که برای بستن محل تورم شریان مغزی انجام داده و سپس به عدم قدرت تکلم (aphasia)- از دست دادن توانایی درک صحبت های دیگران و/یا سخن گفتن- خود پس از انجام این جراحی اشاره می کند. وی در ادامه به دومین جراحی لازم برای جلوگیری از افزایش رشد حجم مغزش و همچنین جراحی دیگری که پس از موفق نبودن جراحی اولیه و خونریزی شدید مغزی متعاقب آن صورت گرفت می پردازد.
در ادامه مقاله دنریس تارگرینِ «بازی تاج و تخت» چنین آمده است: «جراحی ۳ ساعت طول کشید. وقتی که به هوش آمدم دردی که داشتم غیرقابل تحمل بود. نمی دانستم کجا هستم. میدان دیدم بسیار محدود بود. نامم را به خاطر نمی آوردم. به جای آن کلمات بی معنی از دهانم بیرون می آمد و در وحشت کوری فرو رفتم. هرگز ترسی اینچنین را تجربه نکرده بودم، احساس اینکه یک سرنوشت شوم فرا رسیده است. می توانستم زندگی ام را جلوتر ببینم و چیزی بود که ارزش زنده ماندن را نداشت. من یک بازیگرم؛ باید دیالوگ هایم را به خاطر بسپارم. اکنون اما نمی توانستم نام خودم را به یاد بیاورم. از شرایطی رنج می بردم که به آن آفازیا گفته می شود، از عواقب آسیبی که به مغزم وارد شده بود». در مورد جراحی های دوم و سومش نیز امیلی کلارک چنین می گوید: «دوران ریکاوری بسیار دردناک تر از آنی بود که بعد از اولین جراحی داشتم. این طور به نظر می رسید که در جنگی بسیار وحشتناک تر از تمامی جنگ هایی که دنریس تجربه کرده بود، بودم… و بیشتر از همه نگرانی ام بابت از دست دادن توانایی های شناختی و حسی بود. آیا این ضایعه تمرکزی بود؟ حافظه ای؟ دید جانبی؟ اکنون می توانم بگویم چیزی که از من گرفته شد داشتن ذائقه خوب در مورد مردان بود».
در بحبوحه تمامی این سختی ها و دو بار دست و پنجه کردن با مرگ تقریباً حتمی، امیلیا کلارک همچنان به حضور در سریال «بازی تاج و تخت» به عنوان یکی از شخصیت های اصلی و البته نسخه تئاتری «صبحانه با تیفانی ها» (Breakfast at Tiffany’s) در سال ۲۰۱۳ در برادوی ادامه داد. او وقار و خویشتنداری اش را در تمام این مدت حفظ کرده و تقریباً با هیچ کسی در مورد تجربه سختی که متحمل شده بود صحبت نکرد. کلارک حتی گزارش های موثق و دقیقی که در مورد آسیب مغزی مرگبارش مخابره شده بود را تکذیب کرد و بدین ترتیب درماندگی و اضطراب او روز به روز بیشتر می شد. دنریس خود در این باره چنین می گوید: «در اولین روز از فیلم برداری فصل دوم در دوبروونیک، مدام به خودم می گفتم “حالم خوبه، در دهه بیست سالگی ام هستم، حالم خوبه”. خودم را در کار غرق کردم اما بعد از روز اول فیلم برداری، قبل از رسیدن به هتل نزدیک بود از هوش بروم. در محل فیلم برداری ذره ای ضعف نشان ندادم اما در تقلا بودم. فصل دوم بدترین فصل من بود. اصلاً نمی دانستم دنریس دارد چکار می کند. اگر بخواهم صادق باشم، هر دقیقه از هر روز به این فکر می کردم که قرار است بمیرم».
امیلیا کلارک در مورد اضطراب و استرس خود در آن دوران سخت نیز چنین گفته است: «افسردگی وحشتناک و حملات وحشت ترسناکی داشتم. طوری بزرگ نشده بودم که بگویم ” این عادلانه نیست”. همیشه یاد گرفته بودم که به خودم بگویم همیشه یکی با شرایطی بدتر از من نیز وجود دارد. اما تجربه چنین شرایطی برای دومین بار، تمام امیدهای مرا به یاس تبدیل کرده بود. دیگر تنها پوسته ای از خود واقعی ام بودم». اما درست مانند مادر اژدهایان و ضد آتشی که در «بازی تاج و تخت» نقشش را بازی می کرد، کلارک منعطف و مصمم بود و با حسی تجدید شده از امید و هدفمندی از آن سوی ماجرا بیرون آمد.
بعد از به اشتراک گذاشتن شجاعانه تجربیات سخت خود با مردم، کلارک اعلام کرد که در حال انجام تلاش هایی برای تاسیس یک بنیاد و جنبش خیریه به نام SameYou برای کمک به جوانانی که از صدمات مغزی رنج می برند در ایالات متحده و بریتانیا و همچنین جمع آوری کمک مالی برای انجام تحقیقات در این عرصه و تسهیل نوآوری در آموزش حرفه ای پرستاران است. در حالی که جهان خوش شانس است که هنوز امیلیا کلارک را دارد و در شرایطی که خود کلارک نیز برای زنده ماندن پس از آن همه تجربیاست سخت خوش شانس انگاشته می شود، طرفداران «بازی تاج و تخت» تا جایی که پای شخصیت دنریس در میان باشد آن چنان خوش شانس به نظر نمی رسند.
آن هایی که فصل هشتم «بازی تاج و تخت» که تاکنون دو اپیزود از آن منتشر شده را دنبال می کنند، می دانند که دنریس تارگرین اکنون در وینترفل همراه معشوق/برادر زاده اش، جان اسنو، بوده و در آستانه رویارویی با پادشاه شب و دار و دسته دیوانگان زامبی اش است. اگر چه شخصیت دنریس تارگرین در میان طرفداران سریال بسیار محبوب است اما بسیاری گمان می کنند که این زن زیبا در جریان نبرد وینترفل یا در ادامه ماجرا به پایان کار خود خواهد رسید. برخی بر این باورند که پس از فاش شدن هویت واقعی جان اسنو و اینکه او وارث قانونی آیرون ثرون است، دنریس سعی خواهد کرد در طول نبرد وینترفل، جان را که بزرگ ترین مانع او بر سر راه رسیدن به آرزوی دیرینه اش است را از سر راه خود بردارد. در طرف دیگر شاید او خود را فدا کند تا جان زنده بماند و با دانستن این نکته که اگر چه او نتوانسته به آرزوی اش در تبدیل شدن به ملکه هفت اقلیم برسد اما دستکم با علم به اینکه یک تارگرین دیگر بر این قلمرو حکومت خواهد کرد مرگی در آرامش را تجربه کند.
در هر صورت، هر اتفاقی ممکن است در «بازی تاج و تخت» رخ دهد اما انتظار می رود که او تا پایان ماجراهای داستان زنده بماند. در مورد کلارک، ما نیز مانند خود او خرسندیم که او دو بار مرگ را شکست داده و زنده مانده تا «بازی تاج و تخت» را به یک پایان حماسی و فراموش نشدنی برساند. امیلیا کلارک در این مورد چنین می گوید: «چیزی لذت بخش است، فراتر از خوش شانس بودن، اینکه به انتهای تاج و تخت می رسیم. بسیار خوشحالم که اینجا هستم تا پایان این داستان و آغاز هر چیزی که در ادامه رخ می دهد را ببینم».
ارسال نظر