پایان عصر کیروش، عینکهای دودی را برداریم
آنها شمشیر را از رو کشیدند و کیروش هم کوتاه نیامد و نیزه به دست گرفت. همین شد که جنگ فوتبال ایران آغاز شد.
الان کار عاقلانه این است که از کیروش حمایت نکنی و مثل دیگران چماق برداری و حسابی از خجالت سرمربی پرتغالی تیم ملی دربیایی. بالاخره او جام را از دست داده و در حال ترک ایران است. آسان ترین کار در دنیا چوب زدن به مُرده است.
کیروش و 8 سال حضور در ایران را باید قضاوت کرد. حتما باید او را نقد کرد. اما نباید انصاف را هم سربرید.
اخلاق کیروش تند بود. معمولا نقد را برنمیتابید و دوست داشت همه به ساز او برقصند. سرمربی پرتغالی تیم ملی فکر میکرد با توجه به تجربه بینالمللی که دارد بهتر از دیگران میتواند فوتبال ایران و برنامه ریزی آن را هدایت کند. همین تفکر هم باعث شد برخی شمشیر را برای کیروش پرتغالی از رو بکشند.
آنها شمشیر را از رو کشیدند و کیروش هم کوتاه نیامد و نیزه به دست گرفت. همین شد که جنگ فوتبال ایران آغاز شد. همین جنگ عینکها را دودی کرد و دیگر هیچ کس دوست نداشت خوبیهای طرف مقابل را ببیند.
در این جنگی که هنوز خاک از آن بلند میشود باید دید کیروش چه دستاوردی برای تیم ملی داشت؟
چه دوست داشته باشیم چه نه، نام کیروش آنقدر بزرگ بود که همراه با خود برای فوتبال ایران اعتبار آورد. او به خوبی این اعتبار را هم به تیم ملی تزریق کرد و تیم ملی با هدایت کیروش تبدیل به یک تیم معتبر در سطح جهان شد. نگاه فوتبال دنیا به ایران در زمان کیروش و قبل از آن از زمین تا آسمان فرق میکرد.
او به خوبی توانست تیم ملی را با ثبات تاکتیکی برساند. دیگر تیم ملی سبک واحدی برای بازی کردن داشت. سبکی که در دو جام جهانی حسابی جواب داد و ایران بازیهای درخشانی در برابر سه قدرت برتر فوتبال جهان یعنی آرژانتین، پرتغال و اسپانیا نشان داد. آنهم زمانی که همه فکر میکردند کمتر از 4 گل در هر بازی نخواهیم خورد. کیروش، اسپاینا و آرژانتین را زجر کش کرد و از پرتغال امتیاز گرفت.
خیلی از ما به تیم ملی ایران اطمینان داشتیم. یادمان نرفته که تقریبا همه ما از رقابت با ژاپن ترسی نداشتیم و مطمئن بودیم که به راحتی از ساموراییها خواهیم گذشت.
کیروش به فوتبال ایران نشان داد که اگر میخواهید پیشرفت کنید باید امکانات داشته باشید به خاطر همین تلاش کرد کمپ تیم ملی را مجهز کند. به راستی که اگر او نبود کمپ تیم ملی هنوز با امکانات ابتدایی اداره میشد.
فدراسیون فوتبال هیچگاه نتوانست شیره جان کیروش را برای فوتبال ایران بکشد. میشد استفادههای بهتری از کیروش کرد اما نبود مدیریت قاطع باعث شد تا کیروش تنها و تنها سرمربی تیم ملی بزرگسالان فوتبال ایران باشد.
کیروش به ایران برگشته آنهم بعد از یک شکست بزرگ. کاری که برانکو بعد از جام جهانی آلمان انجام نداد.
عصر او در فوتبال ایران به پایان رسیده است و باید سعی کنیم عملکرد او را درست قضاوت کینم. نه تنها او را بلکه فدراسیون و همه آنهایی که او را ستایش کردند و به وی تاختند هم باید در معرض نقد قرار بگیرند. کیروش تنها بازیگر این 8 سال نبود.
ارسال نظر