کنجکاو برانگیزترین فیلم های جشنواره فجر امسال + عکس
در این مقاله به معرفی برخی فیلم های جالب و کنجکاوی برانگیز در جشنواره فجر 97 می پردازیم
به گزارش پارس نیوز، فیلمی که صحبت بر سر ساختش از مدتها پیش آغاز شده بود. محمدحسین مهدویان و تیمش کار بر روی «ماجرای نیمروز۲: رد خون» را از خیلی پیشتر آغاز کردند تا بدون عجله فیلم را به پایان برسانند. با وجود بیمهریهایی که در جشنواره گذشته با «لاتاری» شد و شایعاتی که در روزهای قبل از اعلام اسامی فیلمهای بخش مسابقه پخش شد، که محمود رضوی «رد خون» را برای جشنواره نفرستاده است، دیدیم که فیلم در بخش اصلی به رقابت خواهد پرداخت.
«ماجرای نیمروز۲: رد خون»
فیلمی که در ادامه «ماجرای نیمروز» دوباره پی اتفاقات دهه شصت را گرفته است و اینبار چندسال جلوتر، در میانه دهه شصت و جنگ تحمیلی روایت خود را از سر گرفته. اینطور که از شنیدهها برمیآید باز هم یک سر داستان به مجاهدین خلق برمیگردد. «رد خون» اما حتی از سری اولش هم دست روی موضوع و عملیات حساسیتبرانگیزتر و پرابهامتری گذاشته است یا بهتر بگوییم جسارت مهدویان و البته امکانات اطلاعاتیای که سازمان اوج به او داده است اینبار جدیتر از آثار پیشین هستند و قرار است به یکی از بزرگترین علامت سوالهای دوران جنگ تحمیلی را پاسخ بدهند یا حداقل آنرا به ورطه پرسش بگذارند: اینکه در آن عملیات مرگبار چه کسی اولین ماشه را چکاند و اولین تیر را زد؟ علاوه بر جذابیتهای فرمیک مهدویان که باید منتظرش باشیم آنچه بیش از هرچیزی کنجکاویبرانگیز بهنظر میرسد اینست که مهدویان باز هم خواهد توانست با وجود همه این حساسیتها و کار با سازمانهای «وابسته» استقلال رای و نظر خود را حفظ کند و شبیه به «ماجرای نیمروز» در میانه بیاستد؟
«طلا»
ساخته آخر پرویز شهبازی که آخرین فیلمش «مالاریا» با وجود همه نقاط قوت و ویژگیهای جالبش نه مورد توجه منتقدان قرار گرفت و نه تماشاگران. احتمالا بهخاطر تلخی بیشاز اندازهاش. شهبازی فیلم به فیلم تلختر شده و به نجات جهان و بشر، ناامیدتر! اما کماکان همان شمه فیلمسازی قویش را (برخلاف بسیاری از کارگردانان هم نسلش) نگه داشته که هیچ، روز به روز کاملتر هم شده است. با وجود همه انتقادات به «مالاریا» نمیتوان کارگردانی عالی شهبازی را در آن نادیده گرفت. اجرای او در این فیلم از همیشه پختهتر و بالغانهتر بهنظر میرسد و تراژدیاش هم از همیشه سوزناکتر.
«طلا»
باید ببینیم وقایع سیاسی و اجتماعی اخیر در دوره کاری دولت تدبیر و امید روی ذهن این فیلمساز اجتماعی چه تاثیری گذاشته است و اینبار او را به کدام سمت کشانده. اما چیزی که درباره «طلا» عجیب بهنظر میرسد پرستاره بودن آن است. شهبازی را به عنوان فیلمسازی میشناسیم که مهارت ویژهای در کار با نابازیگر یا بازیگران غیر سوپر استار دارد. اصلا یکی از مهمترین المانهای فیلمهای او که آنها را چنین بکر و بدیع میکند همین استفادهاش از نابازیگران است. «طلا» اما کلی اسم پررنگ و چهره را با خود به یدک میکشد: نگار جواهریان، طناز طباطبایی، هومن سیدی و مهرداد صدیقیان… این تغییر درباره کارگردان با زکاوتی چون شهبازی مطمئنا نه اتفاقی است نه از سر چشم داشتن به گیشه و فروش خوب. آیا او قرار است در «طلا» با سبکی متفاوت با همیشهاش کار کند؟ آیا «طلا» در ادامه اسلوب فیلمسازی خاص شهبازی قرار میگیرد یا یک نقطه عطف و چرخش در کارنامه کاری اوست؟ جواب این سوالها با شروع نمایش فیلم در جشنواره تا حدی پاسخ داده خواهد شد.
«شبی که ماه کامل شد»
نرگس آبیار که همیشه تجربه موفقی از حضور در جشنواره داشته است و با اولین فیلمش «اشیا از آنچه در آینه میبینید به شما نزدیکتر است» همه را متعجب کرد و نوید ظهور یک کارگردان زن جدی را به سینمای ایران داد. فیلم دومش «شیار ۱۴۳» به واسطه مضمونش که با دفاع مقدس گره میخورد بسیار مورد توجه جشنواره قرار گرفت و به واسطه کیفیت ساخت قابل قبولش و البته احساسات زنانه و بهاندازه جاری در فیلم هم توانست نظر تماشاگران را به خود جلب کند، «نفس» فیلم بعدی که باز هم حول دفاع مقدس میچرخید بازخوردهای مثبتی را گرفت هرچند بهخاطر شکل خاص و متفاوت روایتش و سنگدلی نسبتا زیادی که در فیلم موج میزد، چنان اقبال عمومی نیافت…حالا نوبت رسیده به «شبی که ماه کامل شد» فیلمی که بهنظر نمیرسد با دفاع مقدس ارتباطی داشته باشد و داستان دختری را در تهران امروز روایت میکند. چیزی که کنجکاویبرانگیز مینماید، همین دست یه یقه شدن آبیار با موضوعی غیر دفاع مقدس است.
ارسال نظر