شخصیتم در «هوش سیاه» دوگانگی دارد
حسین سحرخیز بازیگری است که سال هاست او را در عرصه بازیگری در سینما و تلویزیون و البته تئاتر می بینیم او هم تئاتر کارگردانی کرده و هم فیلم تلویزیونی ساخته استحالا هم می خواهد عرصه های دیگری را تجربه کند.
به گزارش پارس به نقل از خراسان، حالا او را این شب ها با سریال « هوش سیاه» در شبکه سه می بینیم درنقش یک زندانی که بسیار مرموز به نظر می رسد، با او درباره کارش گفت و گو کردیم. البته او چندان تمایلی به صحبت درباره نقشش نداشت چرا که هنوز این نقش آن قدر پررنگ نشده است. اما از جنبه های مختلف حضورش در این مجموعه با ما سخن گفت و این هم حاصل گفت و گوی ما با این بازیگر.
بعداز « عملیات ۱۲۵» شاهد حضورتان در سریال « هوش سیاه» هستیم، از این همکاری دوباره با کارگردان این دو کار بگویید.
در کار قبلی آقای آب پرور، یعنی « عملیات ۱۲۵» همکاری داشتم. ضمن این که آقای آب پرور از دوستان قدیمی من است و ۲۵ سال است که سابقه رفاقت و دوستی با هم داریم و مدت ها بود که دوست داشتیم با هم کار کنیم. این فرصت در « عملیات ۱۲۵ » و بعد « هوش سیاه ۲» فراهم شد و از من دعوت کردند و خوشحالم که در این کار حضور دارم. چون به نظرم کاری ارزشمند است و می بینم که مردم هم از این کار راضی هستندو این سریال با مخاطب ارتباط خوبی برقرار کرده است.
البته هنوز داستان آن قدر پیش نرفته است که بتوان در مورد شخصیتی که بازی کرده اید، اظهار نظر خاصی داشت اما در مجموع شخصیتی مرموز به نظر می آید.
بله، در مورد شخصیتی که بازی کرده ام نمی توانم چندان صحبت کنم چون جذابیتش رااز دست می دهد. ولی شخصیتی است که در آن دوگانگی دیده می شودو تماشاگر را به دنبال خود می کشد. این که این فرد کیست و شخصیت اصلی اش چیست، یکی از جذابیت های این نقش است. امیدوارم توانسته باشم، از پس اجرای آن برآیم و تماشاگر هم راضی باشد.
سختی های این نقش، به عنوان بازیگری که در این کار حضور داشتید، چه بوده است؟
به دلیل این که همزمان با فیلم برداری، فیلم نامه بازنویسی می شد، و متن و نوشته کاملی وجود نداشت و کارگردان هم زمان این کار را انجام می داد فیلم نامه کاملی نداشتیم و وقتی بازیگر فیلم نامه کاملی در اختیار ندارد، باید آن خط منحنی را که در متن و نقش و ساختار شخصیتی وجود دارد دنبال کند، تا بتواند نقش آفرینی کند و این کار را مشکل می کرد. در واقع نمی دانستم صحنه ای را که دارم بازی می کنم، سکانس قبلی اش چه بوده و قرار است بعد چه اتفاقی بیفتد که در این سکانس بازتاب این شخصیت را هدایت کنم ولی با راهنمایی های آقای آب پرور سعی کردیم که این مشکل را برطرف کنیم و ایشان هم خیلی کمک می کرد و آن چه که در نقش به وجود آمده، بسیار یکدست و روان است.
با توجه به این که تئاتری هم هستید و عرصه های مختلف هنر بازیگری را تجربه کرده اید، کدامیک را ترجیح می دهید؟
به عنوان بازیگری که در هر سه بستر سینما، تلویزیون و تئاتر حضور داشتم، به نظرم تئاتر، فضایی فرهنگی تر و هنری ترو بحث ادبیات در آن خیلی اهمیت داردو بحث فرهنگی در تئاتر بیشتر دنبال می شود. عواملی که در تئاتر کار می کنند، دغدغه بیشتری به مقوله فرهنگ دارند. در سینما به دلیل این که یکی از ویژگی هایش این است که صنعت است و اقتصاد در آن خیلی مهم است از این لحاظ باید به آن پرداخت و همین مسئله است که تئاتر را از سایر هنرها جدا می کند. اگر بخواهم به صورت مشخص توضیح بدهم این است که تماشاگر تئاتر وقتی می خواهد نمایشی را ببیند، اول به دنبال این است که نویسنده کار کیست، بعد کارگردان و در انتها به دنبال این است که بازیگران نمایش چه کسانی هستند. در حالی که این مسئله در سینما برعکس است ومخاطب اول به سر در سینما نگاه می کند تا ببیند که بازیگران فیلم چه کسانی هستند، بعد به کارگردان توجه می کند و نویسنده چندان برایش مهم نیست اگر هم برای عده معدودی اهمیت داشته باشد، در مرتبه بعدی است. در حالی که در تئاتر کاملا نقطه مقابل هم هستند. درواقع برای تماشاگر تئاتر نویسنده، مهم است و این که متن یک اثر از چه جهان بینی و اندیشه ای تراوش می کند ولی در سینما بعد تفریحی مهم است و متاسفانه مسائل فرهنگی و هنری دستخوش مسائل اقتصادی و سایر مسائل حاشیه ای می شود.
به عنوان یک تماشاگر ارزیابی خودتان رااز « هوش سیاه ۲» بگویید.
الان برخی می گویند چون خودش در این کار بازی کرده است، می خواهد به مسعود آب پرور نان قرض بدهد و یااین تصور پیش می آید که با تعریف و تمجید از این کار، قرارداد بعدی را با این کارگردان بسته ام. اگر چه دلم نمی خواهد اظها رنظری داشته باشم اما باید بگویم که وقتی کاری انجام می شود، جای نقد داردو معمولا کار خوب، منتقدان را سر ذوق می آورد که کاری را نقد کنند. ولی در مجموع نسبت به کارهایی که انجام می شود، کار رایانه ای بیشتری در آن انجام شده و جزو معدود کارهایی است که به این شکل ساخته شده است، موضوع خوبی دارد و اصلا پلان اضافی در کار نمی بینیم و سعی شده است تا دقیقه ای به کار نگاه نشود و به کار آب بسته نشده است تا زمان آن را بالا ببرند و همه چیز حساب شده است. کار ریتم خوبی دارد بازی های خوبی را هم شاهدیم. فیلم برداری خوبی هم دارد و حسن کریمی به عنوان فیلمبردار بااین که با دودوربین فیلم برداری کرده اما تمام تصاویر یکدست است چون تنظیم دودوربین و همزمان فیلم برداری و تنظیم رنگ کار آسانی نیست اما فیلم بردار این کار به خوبی کار را انجام داده است. نکته دیگر این که این کار در میان کار های پلیسی از جمله کارهای خوب محسوب می شود.
با توجه به تسلطی که در بازیگری دارید، چرا کم کار هستید؟
چند سالی است که به سمت کارگردانی گرایش پیدا کرده ام و چند فیلم تلویزیونی هم برای شبکه های تلویزیون ساخته ام. چند برنامه هم دارم که باید تولید شودولی از بازیگری دور نشده ام چون بازیگری کار اصلی من است و دوست دارم آن راانجام بدهم ولی سعی می کنم تن به هر کاری ندهم حتی یک رستوران هم راه اندازی کرده ام و از طریق آن ارتزاق می کنم تا مجبور نباشم هر کاری را قبول کنم درواقع کاری را قبول می کنم که دوست داشته باشم و ارزش داشته باشد.
ارسال نظر