من، عادل فردوسی پور تسلیم شدم!
این عادل، دیگر آن عادل بازیگوش نیست که با شیطنت هایش وسط پخش زنده ۹۰، به مسولان و محدودیت هایی که برایش به وجود آمد واکنش نشان داد و حتی ۹۰ را به طور سراسیمه تمام کرد
دیشب ویدویی در فضای مجازی دیدیم که بسیار جالب بود. مردی که تیستر رستوران های مختلف است، یک عدد ژیلت فیوژن و فوم اصلاح ویژه مردان را به مبلغ ۱۹۳ هزار تومان خریداری کرده بود.
همه ما داریم همین خریدها را از سر ناچاری انجام می دهیم و فقط غر و لند آن می ماند برای شما ودیگران. عادت، عادت است و ما به عادت ها خیلی زود عادت می کنیم!
درست مثل عادل فردوسی پور که این روزها مثل شخصیت معروف ترمیناتور، ضد ضربه شده است.
توپ، تانک، فشفشه دیگر بر عادل اثر ندارد. چه برنامه اش را ۲، ۳ هفته تعطیل کنند و درگیر ماجرایی پیچیده شود، چه مثل دیشب که ۹۰ در محقرانه ترین حالت ممکن روی آنتن برود. برای او دیگر تفاوتی ندارد که چه می شود و چه قرار است بشود...
این عادل، دیگر آن عادل بازیگوش نیست که با شیطنت هایش وسط پخش زنده ۹۰، به مسولان و محدودیت هایی که برایش به وجود آمد واکنش نشان داد و حتی ۹۰ را به طور سراسیمه تمام کرد.
این عادل لابد برایش جانی باقی نمانده برای یکی به دو کردن و بحث و چالش با مدیرانی که جور دیگری می اندیشند... فردوسی پور مگر چه گوارا است که تن به جنگ های پارتیزانی بدهد؟
لبخندهایش در برنامه این هفته ۹۰ اگرچه تصنعی بود اما خیلی هم به دل ننشست. فردوسی پور حال جنگیدن ندارد. او برابر وقت و فرصت پخش محدودی که به ۹۰ اختصاص داده شد، کرنش کرد؛
فردوسی پور تسلیم شرایط شد و این یعنی پایان همه آن سرسختی هایی که پیش از این در او سراغ داشتیم؛ یعنی من حتی اگر مرد میدان هم باشم حال و روز جالبی ندارم. چقدر همه شبیه هم شده ایم!
ارسال نظر