رسانه و انتخابات

رسانه ها، یکی از نهادهای سیاسی در حکومت های دموکراتیک می باشند.
به گزارش پارس به نقل از خراسان: رسانه ها، یکی از نهادهای سیاسی در حکومت های دموکراتیک می باشند. رسانه ها با ایجاد امکان تبادل اطلاعات میان مردم و حکومت، کارکرد اصول دموکراسی در جامعه را تضمین می کنند. از طریق رسانه هاست که مردم از کارهای دولت آگاه می شوند و دولت از علاقه شهروندان مطلع می گردد. این جریان دو سویه اطلاعات و همچنین آزادی رسانه ها برای ایفای نقش نظارتی مردم در هیچ زمانی به اندازه دوران مبارزات انتخاباتی اهمیت ندارد. اهمیت رسانه های جمعی در زمان انتخابات به اندازه ای است که برخی منتقدان از سیاست رسانه ای شده در عصر ارتباطات سخن می گویند. امروزه اغلب پژوهشگران ارتباطات سیاسی بر این باورند که رسانه های جمعی به درجات و شیوه های گوناگون بر شناخت، دیدگاه ها و نگرش های سیاسی مخاطبان اثر می گذارند. در جهان امروز، بیشتر مردم اطلاعات و دانش سیاسی خود را از رسانه های جمعی به دست می آورند و این اطلاعات، پس از تحلیل و پردازشی که به طور مستقیم از جانب خود مخاطبان یا به کمک رهبران فکری آنها صورت می گیرد، مبنای شکل گیری باورها، دیدگاه ها و نگرش ها و در نهایت رفتار سیاسی مردم می شود. (سیدامامی ۱۳۸۸: ۶۴) . و لذا این تحقیق در پی آن است تا نقش رسانه در ارتباط با انتخابات را از زوایای مختلف اثرگذاری بررفتارهای سیاسی ومدیریت رسانه در انتخابات مورد بررسی قرار دهد.
رسانه های جمعی و رفتارسیاسی
پژوهش درباره تأثیر رسانه های جمعی برآرا، نگرش ها و رفتار سیاسی شهروندان از دهه های نخستین سده بیستم در آمریکا مرسوم شد. مطالعاتی که درباره نقش رسانه های جمعی در انتخابات از همان ابتدا صورت گرفت، کم و بیش نشان داد که رسانه های جمعی، به سه شیوه برفرآیند انتخابات اثر می گذارند:
۱- ایجاد فضای انتخاباتی و جلب توجه مردم به موضوع انتخابات و در نتیجه افزایش مشارکت رأی دهی
۲- کمک به رأی دهندگان برای کسب اطلاع درباره نامزدها
۳- اقناع مخاطبان به ترجیح یک حزب یا فرد، به حزب یا فرد دیگر، برحسب جهت گیری پیام های رسانه ای و تلاش آگاهانه مسئولان تبلیغاتی احزاب یا نامزدهای انتخابات (سیدامامی ۱۳۸۸: ۶۵) .
مروربیشتر آشکار می سازد که برای این قلمرو، دست کم سه دسته نظریه فرمول بندی شده اند. گروه اول را « نظریه های متقاعد سازی » نام نهاده اند. این گروه از نظریه ها، فرآیند تغییر نگرش و مجاب سازی مخاطبان را مطمح نظر قرار داده اند. نظریه های گروه دوم، به تبیین دامنه اثرات رسانه های عمومی پرداخته اند. به همین سبب، این گروه از نظریه ها به « نظریه های مربوط به اثرات وسایل ارتباط جمعی » اشتهار یافته اند. گروه سوم نیز نظریه ها و فرضیه هایی هستند که شگرد ها و فنون مورد استفاده رسانه ها را برای « دستکاری تعمدی اذهان و رفتار مخاطبان » مورد بحث و امعان نظر قرار می دهند. (شیخ الاسلامی، عسگری ۱۳۸۸: ۱۲۶) . در همین راستا، برخی از اندیشمندان علوم ارتباطات به این نتیجه رسیده اند که در تبیین رویداد های مربوط به تأثیر رسانه ها باید به جای تکیه برنظریه های کلان، به قطعات کوچک نظری نیز اتکا کرد. اینان معتقدند، احتمال زیادی وجود دارد که عوامل شخصی، در اثر پذیرفتن از مبارزات انتخاباتی رسانه ها مؤثر باشند. عواملی چون سن، جنس، تحصیلات، میزان وفاداری حزبی، انگیزه برای پیگیری رقابت های انتخاباتی، میزان پذیرش رسانه ها به عنوان واسطه قابل اعتماد و مدت زمانی که صرف شنیدن، دیدن و خواندن هر پیام یا برنامه انتخاباتی می شود، همچنین اطلاعات سیاسی مخاطبان و اولویت بندی آنان در خصوص موضوعات گوناگون، تصور مخاطبان از توانایی یا ناتوانی سیاستمداران در رهبری و هدایت جامعه و نگرش های هر یک نسبت به نقاط قوت و ضعف احزاب گوناگون از جمله مهمترین آنها هستند (چلبی ۱۳۷۵، به نقل از عیوضی ۱۳۸۸: ۶۶)
نقش و تأثیر گذاری رسانه در مشارکت سیاسی
در جوامع دموکراتیک و مردم سالاری، فراهم سازی بسترهای مناسب برای مشارکت سیاسی از ضروریات اولیه است. از وظایف بسیار مهم رسانه های مختلف در جوامع یاد شده تأثیر گذاری برافزایش مشارکت سیاسی مردم و تمهید بسترهای تحقق آن است. این تأثیر گذاری به شیوه های مختلف اتفاق می افتد. عموم رسانه ها تلاش می کنند با ایجاد تحولات لازم در جهت گیری های سیاسی مخاطبان، بر مبنای علایق و سلایق خود، بر رأی آنان تأثیرگذار باشند. البته باید توجه داشت که مخاطب، پیام های متفاوتی را از رسانه های گوناگون که دارای نگرش ها و سلایق متکثر هستند، دریافت می کند ؛ برخی از آنها را می پذیرد و بعضی دیگر
را طرد می کند و در نهایت بخش هایی از پیام ها که در ذهن مخاطب پذیرفته شده اند، نگرش سیاسی او را تحت تأثیر قرار می دهند و مشارکت سیاسی معنا داری را در وی ایجاد می کنند (پی یرو، ترجمه ساروخانی ۱۳۷۰: ۲۲) . البته باید یادآورشد که در زمینه تغییر و تحول در جهت گیری های سیاسی یک فرد دو مرحله وجود دارد: تغییر نگرش های قبلی و در ادامه، ورود و پذیرش نگرش های جدید. در این اثنا، نکته مهم، وجود و ایجاد هماهنگی بین این دو مرحله است. رسانه قدرتمند ارتباطی، برای ایجاد نگرش لازم در افراد باید دو مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد، (علوی ۱۳۷۵: ۶-۴ به نقل از اسماعیلی، موحدیان ۱۳۸۸: ۱۸۲) . یعنی
عمل« اطلاع رسانی » و « اقناع » را به نحوشایسته انجام دهد.
پیام سیاسی و رسانه
پیام های سیاسی رسانه های جمعی از دو لحاظ بر تصمیم رأی دهندگان در انتخاب یک نامزد یا حزب تأثیر می گذارد:
۱- از طریق اطلاع رسانی و برجسته کردن برخی موضوعات سیاسی که برای رأی دهنده مهم است.
۲- از طریق ارائه تصویری خاص از هر نامزد یا تعریفی مشخص از هر حزب سیاسی، طرح و برجسته کردن موضوعاتی که رأی دهندگان هنگام انتخابات به آن فکر می کنند (سیدامامی ۱۳۸۸: ۷۶) .
شخصیت یا چهره ای که رسانه های جمعی از نامزدها ارائه می دهند نیز به نوبه خود عامل مهمی در تصمیم گیری رأی دهندگان است.
ویلیام بنویت آن دسته از ابعاد شخصیتی هر نامزد را که در رسانه های جمعی به بحث گذاشته می شود به شرح زیر می داند:
_ ویژگی های شخصیتی، مانند شهامت، محبت و صداقت
_ توانایی های رهبری، مانند تجربه در مناصب پیشین
_ آرمانها، اصول اخلاقی و ارزشی (سیدامامی ۱۳۸۸: ۷۹) .
راهبردهای رسانه ای مدیریت انتخابات
راهبرد رسانه ای، عبارت است ازالگو یا طرحی جامع که اهداف، سیاست ها و زنجیره های عملیاتی سازمان رسانه ای را در قالب یک کل یا مجموعه به هم پیوسته، با یکدیگر ترکیب می کند و مناظر بلند مدت اطلاع رسانی را مد نظر دارد. استراتژی های رسانه را دراین خصوص می توان به چهار دسته کلی تقسیم کرد:
۱_ راهبرد انفعالی (lnactive)
۲_ راهبرد واکنشی (Reactive)
۳_ راهبرد فعال (Active)
۴_ راهبرد فوق فعال (Proactive)
۱ _ راهبرد انفعالی رسانه: بر اساس این راهبرد، رسانه ترجیح می دهد در اوضاع پیش از رقابت های انتخاباتی، پوشش حداقلی را پیشه فعالیت خود کند و واکنش آن، از نوع انکار یا کم توجهی باشد. رسانه در اجرای این راهبرد بر آن است تا با کم توجهی به موضوعات مرتبط با انتخابات، آن را کم اهمیت جلوه دهد و در واقع، امر انتخابات و فعالیت های گروه های سیاسی در این زمینه را تا حد امکان در کانون توجه مخاطبان قرار ندهد. زیرا طرفداران این راهبرد بر این عقیده اند که رسانه با پرداختن به بحث و منازعه های انتخاباتی، در واقع به آنها مقبولیت و اعتبار اجتماعی می بخشد. پس در صورت بروز تنش در بین نامزدها، شاید بهترین شیوه عمل برای جلوگیری از گسترش دامنه تنش سیاسی این باشد که حداقل پوشش رسانه ای به آنها اختصاص داده شود.
۲_ راهبرد واکنشی: این راهبرد با تأکید بر ضرورت پاسخگویی به فشارها و تحرکات محیطی الزام آور، سازمان رسانه ای را به واکنشی برای حفظ جایگاه و اقتدار خود ترغیب می کند. سازمان هایی که از راهبرد واکنشی استفاده می کنند، دیدگاه های برنامه ریزی بلند مدت ندارند. از آن جایی که نوع نگرش رسانه نسبت به رقابت های سیاسی و از آن میان منازعه های انتخابات، گاه نگرش محافظه کارانه است ؛ به همین علت واکنشی که از چنین سازمان هایی انتظار می رود، نوعی همراهی با فضای غالب بر رقابت های سیاسی است. این سازمان ها تا فشارافکارعمومی را در شرایط افزایش رقابت احساس نکنند، به واکنش نمی پردازند و یا زمانی اقدام می کنند که موقعیت را تهدیدی متوجه خود ببینند. بر اساس چنین راهبردی، در ارائه اخبارو اطلاعات مربوط به کارزار انتخابات، الزاما رسانه باید به صورت گزینشی عمل کرده و با احتیاط بین گروه های سیاسی مورد تأیید در نوسان باشد.
۳_ راهبرد فعال: رسانه هایی که در قبال مبارزات انتخاباتی راهبرد فعال را انتخاب می کنند، به محض شروع رقابت، وارد صحنه می شوند و فعالانه برای کنترل و تأثیر گذاری بر رقابت ها و افکار عمومی می کوشند. رسانه های دارای راهبرد فعال در اوضاع رقابت های سیاسی، به صورت گسترده به بررسی و تحلیل اوضاع می پردازند، اخبار و اطلاعات را به صورت گزینشی و جانبدارانه منتشر نمی کنند و در عین حال، تدبیر لازم را نیز می اندیشند که اوضاع از کنترل خارج نشود. رسانه در چنین اوضاعی از همه ظرفیت خود برای جلب مشارکت عمومی و ایجاد همبستگی اجتماعی استفاده می کند.
۴_ راهبرد فوق فعال: این راهبرد با تأکید بر کشف فرصت های جدید و چشم اندازهای نو برای رشد و پویایی، نه تنها وجود اختلاف های سیاسی به هنگام رقابت نامزد ها را می پذیرد و در مواجهه با آنها فعالانه وارد عمل می شود، بلکه فراتر از آن، به منظور تأثیرگذاری برافکارعمومی و تقویت نظام سیاسی در مواجهه با کارزار انتخاباتی پیش بینی هایی نیز می کند سازمان های رسانه ای با چنین راهبردی، ویژگی های ساختاری نظیر: خلاقیت، نوآوری، انعطاف و تمرکز زدایی به خود می گیرند و در سیاست گذاری خود نه تنها پیرو بی چون و چرای وضعیت پرتنش انتخابات نیستند و عملکرد خود را با اوضاع منطبق نمی کنند، بلکه به تطبیق شرایط با اهداف و مقاصد خود می پردازند و به صورت پیشرو عمل می کنند (نعمتی انارکی، ترابی ۴: ۱۳۹۱) .
مراحل مدیریت رسانه در پوشش رقابت های انتخابات
با توجه به اتخاذ راهبردهای مدیریت رسانه در پوشش اخبار و موضوعات رقابت های سیاسی در کارزار انتخاباتی، می توان این موقعیت را به پنج مرحله تقسیم نمود.
۱ - مرحله پیش از انتخابات: آماده سازی، آموزش و ترغیب هیجانی درباره موضوعاتی مانند: وظایف ریاست جمهوری، اهمیت انتخابات ریاست جمهوری، مشارکت بالا و پایین و پیامدهای آن، تحریم انتخابات و انگیزه های تحریم، رقابت واقعی و ارزش آن برای نظام سیاسی ؛ آگاه سازی مخاطب، ایجاد بینش و بصیرت سیاسی، بیان شرایط جامعه، آگاه سازی مردم نسبت به جریان های سیاسی اصیل و مانند آن از مهمترین اقدامات مدیریت رسانه در این مرحله است.
۲ - مرحله حین رقابت نامزدها تا برگزاری انتخابات: تحلیل و تفسیر، نقد دیدگاه ها و گزارش از اردوگاه و ستاد انتخاباتی نامزدها، روشن کردن مواضع رقبا، ایجاد احساس انگیزه و تعلق به نظام و ریاست جمهوری، تشویق و ترغیب مخاطبان منفعل به تصمیم گیری و خروج از بی تفاوتی و سردر گمی در انتخاب نامزد اصلح و سرانجام تشویق افکار عمومی به مشارکت فعال در امر رأی دادن از دیگر اقدامات مدیریت رسانه در این مرحله می باشد.
در این دوره، رسانه ها برای پوشش رویدادهای سیاسی بسیار فعال هستند. رسانه های نوشتاری، از جمله وب سایت ها نیزستون هایی را برای گزارش، اخبار، تحلیل ها، سرمقاله ها و نظر دیگران اختصاص می دهند. احزاب و نامزدها همزمان تلاش می کنند به عنوان یکی از راه های اساسی دسترسی یافتن به رأی دهندگان، توجه رسانه ها را به خود جلب کنند. در طول این دوره، مردم نیز وقت بیشتری صرف تماشا کردن، گوش کردن و خواندن می کنند.
۳- مرحله تأمل: هدف از در نظر گرفتن دوره تأمل، دادن فرصت به رأی دهندگان برای اندیشیدن در مورد تمام اطلاعاتی است که آنها در طول مبارزات انتخاباتی کسب کرده اند تا بتوانند بر آن اساس تصمیم بگیرند به چه کسی رأی بدهند. بدین ترتیب، از اینکه در لحظه های آخر، رأی دهندگان تحت تأثیر تبلیغات و ترفند های سیاسی بعضی نامزدها قرار گیرند، جلوگیری می شود. بسیاری از قوانین داخلی انتخابات، رسانه ها را از انعکاس اطلاعاتی که می تواند رأی دهندگان را در این دوره تحت تأثیر قرار دهد، منع کرده اند. این اطلاعات فقط تبلیغات سیاسی نامزدها نیست، بلکه ممکن است اطلاعات عینی و واقعی مثل نتایج یک نظرسنجی نیز باشد.
۴ - مرحله روز رأی گیری: کار رسانه ها در این روز، گزارش وضعیت و حال و هوای رأی گیری است و دامنه موضوعی آن از گزارش وضعیت آب و هوا تا گزارش ادعاها و اتهام هایی از نقض قانون در موارد مختلف حکایت دارد. در این میان، نقش رسانه ها به عنوان چشم مردم در نظارت بر آزادانه و عادلانه بودن انتخابات از اهمیتی فوق العاده برخوردار است. کارکرد رسانه ها در این زمینه مکمل کار ناظران مستقلی است که در بسیاری از کشورها بر فرآیند انتخابات نظارت می کنند تا انتخابات، آزاد و عادلانه، بدون تهدید و ارعاب رأی دهندگان و بدون تلاش برای دست کاری نتایج آن باشد. رسانه ها، پای صندوق های رأی حضور می یابند، با رأی دهندگان و شاهدان حاضر در صحنه گفت وگو و هر گونه بی قانونی و تخلف را گزارش می کنند. گاهی اوقات گزارش رسانه ها از موارد نقض قانون به گونه ای بوده است که مردم معترض را به خیابان ها کشانده است و از پذیرش نتایج چنین انتخاباتی سرباز زده اند (مثل انتخابات محلی در صربستان در سال ۱۹۹۶) . (شاکر، ۲۵: ۱۳۸۴) .
۵ – مرحله پس از انتخابات: اطلاع رسانی در جهت آرام سازی و پذیرش نتیجه انتخابات، افزایش احساس همبستگی و تعلق به نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، تقویت و ارتقای رابطه مدیریت رسانه با مخاطبان و افزایش اعتماد به مدیریت، از دیگر موارد مدیریت رسانه در انتخابات می باشد.
*عضو هیئت علمی دانشگاه صدا و سیما
ارسال نظر