طرح تحول شکستی بود که دولت جرأت پذیرش آن را نداشت
طرح تحول سلامت پاشنه شیل دولت بود، طرح در واقع شکست خورده بود ولی دولت شجاعت پذیرش هزینه های این شکست را نداشت، حالا به نقطه ایی رسیدهایم که توقعات مردم در بالاترین سطح رسیده است و دولت یارای پاسخ به این انتظارات را ندارد.
به گزارش پارس نیوز، جمعی از پزشکان طرحی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته است آوردهاند: شاید اگر تاریخ صنوف ایران را ورق بزنیم هیچ مقطعی را نمی توان یافت که صنفی به اندازه جامعه پزشکی در سالهای اخیر مورد هجمه ی توهین و تحقیر قرار گرفته باشد.
دردناک تر اینکه این هجمه با رهبری متولیان جامعه ی پزشکی صورت گرفته است. اینکه انگیزه ی این حملات عمدتا اقدامات پوپولیستی بوده یا اینکه صرفا سرکوب پزشکان رقیب است در این بحث موضوعیت ندارد. آنچه مشخص است این است که این اقدامات جامعه ی پزشکی خصوصا پزشکان جوان تر طرحی را به تنگ آورده است.
خواسته قلبی هر انسان آزاده ایی است که روزگاری هم وطنانش بتوانند خدمات درمانی با حداقل هزینه یا بدون هزینه را داشته باشند.
طرح تحول سلامت در ظاهر با همین هدف و در ابتدا با تخصیص منابع مالی فراوان در غوغای رسانهای کلید خورد. آنچه که به مردم توسط وزارت بهداشت معرفی شد چند برابر شدن حقوق و دستمزد پزشکان و کادر درمانودر عوض رایگان شدن درمان بود.
فقدان منابع مالی پایدار بی برنامگی و سوار بودن طرح عمدتا بر اساس اقدامات آزمون و خطا و نه یک برنامه جامع کارشناسی شده در مدت کوتاهی طرح را بحران کمبود منابع مالی روبرو کرد.
طرح تحول سلامت پاشنه شیل دولت بود، طرح در واقع شکست خورده بود ولی دولت شجاعت پذیرش هزینه های این شکست را نداشت. حالا به نقطه ایی رسیدهایم که توقعات مردم در بالاترین سطح رسیده است و دولت یارای پاسخ به این انتظارات را نداشت.
چه اتفاقی میبایست میافتاد، کسی شجاعت اعتراف به اشتباهات طرح تحول را نداشت کاهش هزینه ها تنها برنامه روبروی دولت بود طرح به قیمتی باید پیش میرفت در این میان جامعه پزشکان طرحی اولین قربانیان کاهش هزینه های طرح بودند.
طرح پلکانی مالیات بالا و کسورات با دلایل واهی تاخیر در پرداخت کارانه دستاورد طرح تحول برای پزشکان جوان طرحی بود. هیچ نظام بیمه ایی در دنیا نمیتوان یافت که در کشوری که فرار مالیاتی دیگر صنف ها علت مهم مشکلات اقتصادی آن کشور است برای یک صنف دو نوع مالیات تحت عنوان پلکان و مالیات اصلی در نظر گرفته شود.
اکنون در نقطهایی هستیم که یک پزشک متخصص بعد از سی و چند سال درس و تحصیل و کار طاقت فرسا در بیمارستان با حقوق ثابتی در حد دو میلیون تومان و کارانه ی ناچیزی با تاخیر یک ساله در پرداخت روبرو است.
وضعیت معیشتی نامناسب از یک طرف توقعات بالای مردم از طرف دیگر فضای کار را برای این قشر از پزشکان بسیار سخت کرده است به طوری که آمار مهاجرت جامعه نخبه ی پزشکی کشور بعد از وزارت دکتر هاشمی نسبت به قبل سی و هشت برابر شده است و جامعه پزشکی کشور به همان سمت میرود که پیشتر بر سر نوابغ مهندسی با مهاجرت امده بود. بخش دردناک ماجرا سخنرانی های گاه و بیگاه خود متولیان حوزه سلامت است که آتش بر باروت بغض پزشکان جوان میزنند.
از دشمنان برند شکایت به دوستان چون دوست دشمن است شکایت کجا بریم
برای چه کسی قابل باور است که تقریبا به تمامی نمایندههای مجلس نامههایی با مضامین مشابه ارسال شدودر آنها صدای مظلومیت فرزندان نخبه ملت به گوش وکلای مردم رسید و حتی کوچکترین عکسالعملی از سوی نمایندگان مجلس در پی نداشت همزمان نامه پزشکان متخصص طرحی با حدود 1500امضا برای وزیر ی کهداعیه دفاع از مظلوم را دارد بی پاسخ ماند.
و در آخرین سنگر رسانه تنها سلاح فرزندان نخبه ی ملت برای رسیدن به حقوق اولیه شان خواهد بود.اما پزشکان تنها قربانیان طرح بدون کارشناسی تحول سلامت نبودند خیل عظیم مراجعات به بیمارستانهای مستهلک دولتی و طبعا عدم ظرفیت کافی کیفیت ارایه خدمات را به مردم به شدت تقلیل داد.سازمان های بیمه گر به تدریج زیر بار بدهی های بی حساب و کتاب کمر خم کردند و در حال حاضر بیمارستانی را در کشور نمیتوان یافت که در آستانهورشکستگی و زیر بار بدهی های سرسام آور نباشد.
آری ما جامعه پزشکان متخصص طرحی هستیم
به بیمارستان یک شهر محروم و دور افتاده که مراجعه میکنید زمانیکه انبوه بیماران را کنار میزنید آن پزشک رنجور و خسته ایی که جدای از همه ی ناملایمات به درمان بیماران خود مشغول است را میبینید، آری ما جامعه ی پزشکان متخصص طرحی هستیم.
از که بستانیم اینک خونبهای عمر خویش، از چه کسی شکایت کنیم، از دولتی که ما قربانی برنامه شکست خورده طرح تحولش بودیم که این نه سلامت مردم بود که متحول شد بلکه تحول در روزگار پزشکان طرحی بود که تباهی کشیده شد. از مسئولانی که هیچ گاه طعم تلخ طرح و محرومیت را نچشیده و دایم بر مواضع خود پا و دندان میفشارد، از نمایندگانی که گویا گوشی برای شنیدن صدای شکایت پزشکان جوان ندارند، از بیمارانی که گاهی بیرحمانه پزشکان جوانشان را قضاوت میکنند، از غربتی که با سرنوشت ما گره خورده، از همسر و فرزندانی که ما شرمسار نگاه و سکوتشان هستیم.
تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار، که رحم اگر نکند مدعی خدا
ارسال نظر