محدودیت در شوخیهای تلویزیونی
نکته دیگری که درباره رواج شوخیهای جنسی در «خندوانه» میتوان گفت، محدودیتهای بیشمار شوخی در تلویزیون است. میدانید آنقدر شوخیهای سیاسی - اجتماعی در تلویزیون برای برنامهسازان مشکل ساز شده است که بسیاری از آنها دیگر جرئت نمیکنند به این فضاها بروند.
اگر اهل شبکههای اجتماعی باشید، احتمالاً در روزهای گذشته انتقاداتی را به برخی شوخیهای استندآپکمدیهای سری دوم مسابقه «خنداننده شو» شنیدهاید. انتقاداتی که البته غالب آنها بهحق هم هست و نقطه ضعف مهمی از «خندوانه» را نشانه میروند. اگرچه ما هم در همین صفحه درباره این شوخیهای جنسی نوشتهایم و «خندوانه» را به خاطر آنها به چالش کشیدهایم، اما در روزهای اخیر آش این انتقادات به حدی شور شده که منجر به تخطئه کردن کل مجموعه این برنامه پرمخاطب شده است.
پدیدهای که بیخطا نیست
تا پیش از «خندوانه»، سالها بود که سریالهای تلویزیونی به عنوان سهلالوصولترین راه ارتباط با مخاطب در صداوسیما شناخته میشدند. این برنامه که به درستی باید آن را یک پدیده رسانهای دانست، از چهار سال پیش که برای اولین بار روی آنتن رفت تا به حال به سطحی در ارتباط با مخاطب دست یافته که دیگر برای سریالهای تلویزیونی یک رویاست. حالا «خندوانه» به یک ژانر در صداوسیما تبدیل شده است و بارها در شبکههای مختلف کپیهای آن را دیده یا در همین صفحه درباره آنها خواندهاید.
با این حال، این برنامه پرمخاطب نیز مانند هر برنامه تلویزیونی دیگر، در قسمتها یا فصلهای مختلف خود به نقاط ضعفی دچار شده که بعضی از آنها رفع شده و برخی دیگر هنوز رفع نشده است. بنابراین باید مشکل شوخیهای منشوری را به عنوان یک نقطه ضعف دانست و آن را در کنار دیگر ویژگیهای این برنامه فهم کرد.
حرکت روی یک مرز باریک
اگر بخواهیم از موفقیت «خندوانه» به عنوان یکی از پرمخاطبترین برنامههای تاریخ تلویزیون رمزگشایی کنیم، بدون تردید یکی از دلایل آن را حرکت بر مرز بین خواست و نیاز مخاطبان خواهیم یافت. برنامهسازان «خندوانه» تا به حال تلاش زیادی کردهاند تا همزمان هم عامهپسند باشند و هم در فرهنگسازی در قاب تلویزیون بکوشند. نکته مهم اینجاست که بدانیم توجه همزمان به عامهپسندی و فرهنگسازی کاری بسیار سخت است و برنامهای که روی این مرز حرکت میکند، طبیعتاً ممکن است در جایی هم دچار اشتباه شود.
میدانیم طبیعتاً اگر قرار باشد اهالی «خندوانه» تنها به نیاز مخاطب توجه کنند و در نتیجه به خواست او بیتوجه باشند، «خندوانه» به برنامهای کممخاطب تبدیل و در خیل برنامههای بیخاصیت رسانه ملی گم می شود. بنابراین برای برنامهای که طی چهار سال و بیش از ۶۰۰ قسمت، این مهم را به انجام رسانده، باید کمی هم انعطاف به خرج داد و حتی تا حدی خطاهای آن را نیز نادیده گرفت.
محدودیت در شوخیهای تلویزیونی
نکته دیگری که درباره رواج شوخیهای جنسی در «خندوانه» میتوان گفت، محدودیتهای بیشمار شوخی در تلویزیون است. میدانید آنقدر شوخیهای سیاسی - اجتماعی در تلویزیون برای برنامهسازان مشکل ساز شده است که بسیاری از آنها دیگر جرئت نمیکنند به این فضاها بروند. آنقدر قومیتها، اقشار و صنوف گوناگون و البته سیاسیون از شوخیهای تلویزیونی و غیرتلویزیونی در کشور ما شکایت کردهاند که دیگر بسیاری از برنامههای تلویزیونی از جمله «خندوانه» ترجیح میدهند دردسر آن را به جان نخرند.
به نظر میرسد دلیل اصلی آن که کمدینهای «خنداننده شو» بیش از هر چیزی سعی میکنند با خودشان شوخی کنند هم دقیقاً به همین موضوع برمیگردد. در نهایت باید دانست، اگرچه محدودیتهای نابهجا در شوخی در صداوسیما، موضوع پذیرفتهشدهای است، اما به هر حال این موضوع، توجیهکننده وضعیت کنونی شوخیهای «خنداننده شو» نیست و روند کنونی باید اصلاح شود.
انتهای پیام/
ارسال نظر