سیدامیر سیاح
این همه بیتدبیری، تصادفی بوده است؟!
تیم اقتصاد دولت در زمستان 97 و در سومین گام اشتباه، بیش از 5/7 میلیون قطعه سکه طلا را پیشفروش کرد به این امید که اقیانوس به تلاطم افتاده نقدینگی را مهار کند اما با یک اقتصاد زیرزمینی بزرگ و فرار گسترده مالیاتی، این تصمیم هم به توزیع رانت بیسابقهای منجر شد.
رهبر انقلاب روز دوشنبه با اشاره به مشکلات اقتصادی پیشآمده فرمودند: «در همین قضیه ارز و سکه بر اثر برخی بیتدبیریها و بیتوجهیها ارز کشور رفت دست کسانی که از آن سوءاستفاده کردند».
حقیقت این است که اقتصاد ایران از بیماریهای کهنهای رنج میبرد که برخی از آنها بر اثر تجویز اشتباه و بیتدبیری برای درمان آن، به مراحل خطرناک و بعضاً کشندهای رسیده است. نظیر ایجاد و تجمیع 1500 هزار میلیارد تومان نقدینگی در نظام بانکی، قاچاق گسترده و شبکهای، فساد در روابط فعالان اقتصادی با بخش عمومی، محیط کسبوکار ضد تولیدی و ...
هرکدام از این بیماریها کافی است تا اقتصاد ایران را از پا بیندازد اما از سال 96 با اتخاذ و اجرای بعضی از تصمیمهای مشکوک، وخامت حال اقتصاد ایران تشدید شد.
از اوایل تابستان، وزارت صنعت، معدن و تجارت با دستکاری مشکوک و ناگهانی سامانه ثبت سفارش و واردات خودرو، رانتهای بزرگی ایجاد و بازار خودرو را به تلاطم انداخت. در خوشبینانهترین حالت، بیتدبیری!
در اواخر مرداد 96، بانک مرکزی نرخ سود سپردهها را ناگهان کاهش داد: حداکثر 10 درصد برای روزشمار و 15 درصد برای یکساله. از آن بدتر، یازده روز به سپردهگذاران و بانکها فرصت داد تا قراردادهای قبلی خود را تا نرخهای بالاتر قبل تجدید کند. بیتدبیریای که بهزودی در 11 شهریور 97 سررسید و بر سر اقتصاد نحیف شده ایران آوار خواهدشد.
تیم اقتصاد دولت در زمستان 97 و در سومین گام اشتباه، بیش از 5/7 میلیون قطعه سکه طلا را پیشفروش کرد به این امید که اقیانوس به تلاطم افتاده نقدینگی را مهار کند اما با یک اقتصاد زیرزمینی بزرگ و فرار گسترده مالیاتی، این تصمیم هم به توزیع رانت بیسابقهای منجر شد.
همهی این اتفاقات در شرایطی بود که رئیسجمهوری آمریکا بهطور مستمر تهدید میکرد بهزودی از برجام خارج خواهد شد و فشار اقتصادی بیسابقهای به ایران اعمال خواهد کرد.
دستکاریهای مشکوک در نرخ سود بانکی و بازارهای خودرو و طلا همراه با اقدامات موذیانه همسایه جنوبی در بازار ارز، در کنار شایعات نگرانکننده و انفعال تیم اقتصادی دولت همگی باعث شد از اواخر سال 96، نرخ ارز بهتدریج رو به افزایش برود. از اوایل 97 این افزایش، سرعت بیشتری پیدا کرد. در این زمان بود که تیم اقتصادی دولت که تا آن زمان منفعل مینمایاند، بدترین تصمیم ممکن را اتخاذ کرد: «تعطیل کردن صرافیها، اعلام تأمین همه نیازهای وارداتی و مسافری به نرخ ثابت 4200 تومان برای هر دلار و به قاچاق شناختن نرخ دیگری برای ارز».
این اشتباه تاریخی، واردات و سفر خارجی را تشویق و ارزان کرد و صادرات غیرنفتی را سرکوب و تنبیه. کاری که همزمان با شروع تحریمها باید عکس آن انجام میشد و اشتباهی که دهها هزار میلیارد تومان را طی حدود سهماه بهصورت رانت میان افراد خوششانس و رانتجو توزیع کرد.
همه این بیتدبیریهای پیدرپی و شگفتانگیز در شرایطی اتفاق میافتاد که اقتصاددانان دلسوز و نخبه، بهطور دائم و مستمر دولت را از اشتباهات پرهیز میداند و بعد از اتخاذ تصمیم اشتباه دولت، راهکارهای برونرفت از مشکل را هم تدوین و عرضه میکردند اما تیم اقتصادی خودشیفته و ناکارآمد دولت، هیچ توجهی به راهکارهای ارائهشده نکرد. گویی با منطق اقتصادی، سر لجبازی داشت.
رهبر معظم انقلاب دیروز با توصیف نجیبانهای از اشتباهات اقتصادی گفتند: «نمیگوییم خیانت اما خطای بزرگی اتفاق افتاده است».
شاید واقعیت اینقدر نجیب نباشد چراکه هرکس توالی این همه اشتباه فاحش در کنار بیتوجهی به هشدارها و راهکارها و همزمان حرکات ترامپ و متحدان منطقهایاش را مانند قطعات جورچین کنار هم قرارهد، خواهد پرسید این همه بیتدبیری، تصادفی بوده است؟!
ارسال نظر