کشوری که سینمایش از راه آهن متحول شد+عکس
در حالی که «راشامون» در ژاپن با بازخوردهای متفاوتی همراه بود اما موفق به کسب جایزه شیر طلای بهترین فیلم جشنواره ونیز 1951 شد و جایزه افتخاری اسکار بهترین فیلم خارجی را نیز کسب کرد.
همکاری «شینوبو هاشیموتو» به عنوان فیلمنامهنویس با «آکیرا کوروساوا» در فیلمهایی چون «راشامون» و «هفت سامورایی»، سینمای ژاپن را در دهه 1950 میلادی به اوج درخشش در سطح بینالمللی رساند.
به نقل از واشنگتنپست، «شینوبو هاشیموتو» که چند روز پیش (۱۹ جولای) بر اثر ابتلا به ذاتالریه در خانهاش در شهر توکیو درگذشت، در طول دوران فعالیت هنری خود بیش از 70 فیلمنامه برای کارگردانان نامدار سینمای ژاپن از جمله «تاداشی ایمای»، «ماساکی کابایاشی» و «میکیو ناروسی» نوشت اما بیشتر برای همکاری طولانی مدت با «آکیرا کوروساوا» در فیلمهایی چون «هفت سامورایی» (۱۹۵۴)، «راشامون» (۱۹۵۰) و «زیستن» (۱۹۵۲) شناخته میشد.
«کوروساوا» با چندین نویسنده ژاپنی در فیلمهایش همکاری داشت اما به هیچ یک به اندازه «هاشیموتو» نزدیک نبود.
«هاشیموتو» که درابتدا یک کارمند راه آهن بود در سال 1938 وارد ارتش شد اما به سبب ابتلا به بیماری سل خدمت نظامیاش خیلی زود خاتمه یافت و در بیمارستان در کنار فردی بستری شد که مجلههای سینمایی ژاپنی میخواند. وی یکی از این مجلات را که در آن یک فیلمنامه نمونه آورده شده را مطالعه میکند و متوجه شد که خودش میتواند فیلمنامههای بهتری بنویسد.
نگارش اولین متن «هاشیموتو» بیش از سه سال طول کشید و وی با استفاده از تجاربش به عنوان یک سرباز جنگی در بیمارستان نظامی این متون را نوشت. فردی به نام «مانسوکو ایتامی» نوشتههای «هاشیموتو» را خواند و بسیار تحت تاثیر قرار گرفت و پیشنهاد داد این متن به یک فیملنامه سینمایی تبدیل شود. این فیلمنامه هسته اصلی فیلم «راشامون» ساخته «آکیرا کوروساوا» را شکل داد، فیلمی درباره تجاوز و قتل که از زوایای مختلفی روایت میشد.
در حالی که «راشامون» در ژاپن با بازخوردهای متفاوتی همراه بود اما موفق به کسب جایزه شیر طلای بهترین فیلم جشنواره ونیز 1951 شد و جایزه افتخاری اسکار بهترین فیلم خارجی را نیز کسب کرد. اکران این فیلم نقطه عطفی در تاریخ سینمای جهان ایجاد کرد و «کوروساوا» را به همراه دیگر سینماگران پیشگام ژاپنی چون «یاسوجیرو اوزو» و «کنجی میزوگوچی» در عرصه جهانی مطرح کرد.
«هاشیموتو» در همکاری بعدی خود در فیلم «هفت سامورایی» با «کوروساوا» همکاری کرد، فیلمی سه ساعته درباره گروهی از ساموراییهای بیکار که برای دفاع از یک روستا در مقابل راهزنان استخدام میشوند. از این فیلم به عنوان اولین آثاری یاد میشود که مورد توجه «راجر ایبرت» منتقد سرشناس فیلم قرار گرفت و بعدها نسخه هالیوودی این فیلم با عنوان «هفت شگفتانگیز» نیز ساخته شد.
نگارش فیلمنامه «سریر خون» (۱۹۵۷) همکاری بعدی «هاشیموتو» و «کوراساوا» را شکل داد که اقتباسی از نمایشنامه «مکبث» اثر «ویلیام شکسپیر» بود. «دژ پنهان» (۱۹۵۸) همکاری بعدی این دو سینماگر بود که بعدها منبع الهام «جورج لوکاس» برای ساخت مجموعه فیلمهای «جنگ ستارگان» شد.
اما «زیستن» را شاید بتوان برترین فیلمنامههای «هاشیمونو» دانست که اقتباسی آزاد از رمان «مرگ ایوان ایلیچ» اثر «لئو تولستوی» بود، فیلمی درباره مردی که تنها 745 روز دیگر زنده است.
در سال 2006 کتاب خاطرات «شینوبو هاشیموتو» با عنوان «آکیرا کوراساوا و من» منتشر شد.
ارسال نظر