تحلیل رفتار و عملکرد احمدینژاد در گفتوگو با عضو شورای مرکزی موتلفه؛
احمدینژاد خودبین و خودشیفته است
ترقی: امثال آقای احمدینژاد بعد از پیروزی انقلاب کم نبودهاند؛ به نظر بنده او و کسانی که غوغا سالاری را پیشه میکنند جایگاهی در ذهن مردم و اعتباری در قلوب آنها ندارند، بنابراین بهسرعت عزتشان را در نزد افکار عمومی از دست میدهند.
پس از بستنشینیهای مکرر احمدینژاد، ماجرای آتش زدن حکم بقایی در مقابل سفارت انگلیس و چندین و چند کار دیگرش که حسابی در فضای مجازی اثرگذار بوده است، این روزها احمدینژاد کم سر و صدا تر از ماههای گذشته به نظر میرسد و همین مسئله باعث شده است تا برای خیلیها این سوال پیش بیاد که احمدینژاد کجا است و چه میکند؟ برای روشن شدن این موضوع، به سراغ دکتر حمیدرضا ترقی از اعضای شورای مرکزی و معاون بینالملل حزب موتلفه اسلامی رفتیم، تا بتوانیم به تحلیل درستی از احمدینژاد حال حاضر و رفتارهای احتمالیاش در آینده برسیم.
ارزیابی شما از رفتارهای اعتراضی آقای دکتر احمدینژاد در ماههای اخیر چیست؟
رفتار آقای احمدینژاد مصداق نکتهای است که اخیراً مقام معظم رهبری بدان اشاره داشتند که برخی از مسئولین بعد از حضور در مسئولیت موضع مخالف نظام میگیرند. برآیند رفتاری آقای احمدینژاد نشان میدهد حرکات و سکنات اخیر ایشان در راستای ترجیح منافع شخصی و باندی بر منافع ملی است که با هدف تخریب قوه قضائیه و قبل از آن رئیس قوه مقننه آغاز شده است. به نظر میرسد ایشان به دنبال یک تسویهحساب سیاسی با نظام است و رفتارها و بهانهگیریهای وی در برخورد با دستگاه قضا بهانهای بیش نیست. اینکه دستگاه قضایی کشور به دلیل احراز پارهای از مفاسد اقتصادی با اطرافیان آقای احمدینژاد برخورد میکند نباید به موضوعی جهت تضاد و تعارض آقای احمدینژاد با حاکمیت تبدیل شود، ضمن اینکه به قطعیت به این نکته اذعان نداریم که دستگاه قضایی کشور عاری از عیب و ایراد است اما در صورت شکایت از مجلس شورای اسلامی یا قوای سهگانه میتوان به کمیسیون اصل نود شکایت برد، حتی در خود قوه قضائیه هم مرجعی برای رسیدگی به شکایات به دادگاه عالی قضات تعبیه شده است. طبیعتاً هرگونه شکایت ودادرسی باید از طریق مراجع قانونی دنبال شود، لذا رفتارهای اعتراضی اخیر آقای احمدینژاد نشانگر اهداف پشت پردهای است که اصلیترین آن تخریب روسای دو قوه است. دکتر احمدینژاد بر آن است تا از طریق غیرقانونی مشکلات قضایی دوستان و همراهانش را حل کند تا در مسیر قضایی از اتهامات وارده مبرا شوند. نکته مهم دیگر بازی کردن وی در پازل دشمنان انقلاب اسلامی است. بههرحال رفتار امروز آقای احمدینژاد بیانگر شرایطی غیرعادی است که وی را به سمتوسوهای عجیبی میکشاند.
با توجه به اشاره شما در بازی کردن آقای احمدینژاد در پازل دشمن آیا میتوان آینده سیاسی درون نظام و حاکمیت برای ایشان تصور کرد؟
آینده این نوع افراد مشخص است؛ امثال آقای احمدینژاد از بعد از پیروزی انقلاب اسلامی کم نبودهاند، ما مانند ایشان را با چنین رفتارهایی تجربه کردهایم که از قطار انقلاب پیاده شده و راهشان را از نظام و حاکمیت جمهوری اسلامی جدا کردهاند. به نظر بنده آقای احمدینژاد و کسانی که غوغا سالاری را پیشه میکنند از نظر سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی جایگاهی در ذهن مردم و اعتباری در قلوب آنها ندارند بنابراین بهسرعت عزتشان را در نزد افکار عمومی از دست میدهند. تداوم رفتارهای اعتراضی ایشان به معنای افتادن از چشم ملت و کاهش طرفداران اندک وی است. ازاینرو با قاطعیت میتوان گفت که ایشان در آینده سیاسی نظام جایگاهی ندارند چرا که بسیاری از حامیان و دوستانشان از وی جدا شده و از رفتار و گفتار و اندیشه وی برائت جستهاند ازاینرو نمیتوان برای ایشان آیندهٔ سیاسی در نظام جمهوری اسلامی متصور شد.
برآیند رفتاری آقای احمدینژاد نشان میدهد حرکات و سکنات اخیر ایشان در راستای ترجیح منافع شخصی و باندی بر منافع ملی است که با هدف تخریب قوه قضائیه و قبل از آن رئیس قوه مقننه آغاز شده است. به نظر میرسد ایشان به دنبال یک تسویهحساب سیاسی با نظام است و رفتارها و بهانهگیریهای وی در برخورد با دستگاه قضا بهانهای بیش نیست.
ارزیابی آقای دکتر احمدینژاد از آینده جمهوری اسلامی چیست؟ آیا به گمان وی نظام با خطر مواجه است که سعی میکند از خود رهبری متفاوت برای یک جریان خاص نشان دهد؟
واقعاً نمیتوان ایشان را بهدرستی تحلیل کرد اما برآیند سخنان و رفتارهای وی نشان میدهد که تعادلی در موضعگیریها ندارد که بر مبنای محاسبه دقیق و درستی بتوان آنها را ارزیابی نمود. رفتارهای آقای احمدینژاد توأم با خودبینی و خودشیفتگی و خارج از انتظار از یک رفتار طبیعی است. شاید به دلیل همین خودشیفتگی است که حاضر به پذیرش قانون و حرکت در راستای قانونمداری نیست. از طرف دیگر چون مخالفین ایشان نیز نگاهی غیرمنصفانه به عملکرد وی در دولتهای نهم و دهم دارند و بههیچ وجه اجازه دفاع به او نمیدهند یا خودش هم حاضر به دفاع از عملکردش نیست یا در صورت دفاع همهچیز بدتر میشود. بهطور طبیعی آقای احمدینژاد به سمت پرخاشگری رفته؛ بهتر است خاطرنشان کنم که مخالفین ایشان در تقویت روحیه پرخاشگری وی سهم بسزایی دارند. لذا نمیتوان گفت آقای احمدینژاد تحلیل شفاف و درستی از آینده سیاسی کشور دارد که بر اساس آن دست به پارهای از اقدامات میزند.
آیا اپوزیسیون نمایی دکتر احمدینژاد درراستای امتیاز گیری خاصی از حاکمیت است یا صرفاً در حد اعتراض به روند قضایی و برخورد با اطرافیان و خود ایشان است؟
همه کسانی که درون حاکمیت بودند اما بعدها از نظام فاصله گرفتند یا بهنوعی با نظام برخورد کردند توقع داشتند که حاکمیت خارج از قواعد و روال قانونی با آنها رفتار کند بهنحویکه با خود آنها یا اطرافیانشان برخورد قضایی جدی صورت نگیرد. مسلماً انتظار آقای احمدینژاد توقع بسیار نادرستی است هنگامی که رهبری و نظام استفاده از حکم حکومتی را به حداقل رساندهاند و این مورد تنها در شرایط خاص و اضطرار دیده میشود و بر اجرای قانون اصرار میشود آیا میتوان انتظار داشت به دلیل اپوزیسیون نمایی آقای احمدینژاد رفتار دیگری با ایشان ترتیب داده شود؟ یعنی خارج از قانون و عرف با ایشان رفتار شود؟ مسلماً نظام وارد این نوع مقولات نمیشود، لذا همانطور که مردم از مراجع و مجاری قانونی دنبال مطالبات حقوقی خود هستند امثال آقای احمدینژاد هم باید موضوع موردنظرشان را از طریق مجاری قانونی دنبال کنند چراکه در غیر این صورت با هرگونه تقابل با نظام و فرافکنی نهتنها امتیازی از نظام اسلامی نمیگیرند بلکه روزبهروز ارزش و جایگاه خود را به دلیل اصرار بر نقض قانون از دست میدهند.
همه کسانی که درون حاکمیت بودند اما بعدها از نظام فاصله گرفتند یا بهنوعی با نظام برخورد کردند توقع داشتند که حاکمیت خارج از قواعد و روال قانونی با آنها رفتار کند.
آیا میتوان گفت بین آقای احمدینژاد و سایر جریانهای سیاسی بخصوص اصلاحطلبان راهبرد مشترکی وجود دارد؟
در ظاهر به نظر میرسد به لحاظ تشکیلاتی با سایر جریانهای سیاسی بهویژه اصلاحطلبان ارتباطی ندارد اما در جمعبندی میتوان عنوان کرد که هر دو در یک پازل بازی میکنند. بههرحال پرواضح است که رفتارهای امروز اپوزیسیونی آقای احمدینژاد به نفع اصلاحطلبان است وهم به نفع اپوزیسیون خارج از کشور، بنابراین در نفس عمل همراستای با آنها است و با اپوزیسیون خارج از کشور همراه و همگام است.
چه راهکاری برای مقابله با آقای احمدینژاد پیشنهاد میکنید؟ آیا رفتارهای این روزهای آقای احمدینژاد میتواند به نظام آسیب بزند؟
نظام مستحکمتر از این است که رفتارهای چنین افرادی به آن آسیب وارد کند. خوشبختانه به پشتوانه پشتیبانی مردمی و حمایتهای آحاد ملت پایههای نظام به قدری مستحکم است که با این بادها نمیلرزند و هیچ تزلزلی در آن ایجاد نمیشود. به نظر بنده آقای احمدینژاد در حال از دست دادن طرفداران خود است و راهکاری برای مقابله با ایشان غیر از آنچه خودش انجام میدهد وجود ندارد از دست دادن پایگاه اجتماعیاش. ممکن است برخورد نظام در مقطع کنونی با این فرد تبدیل به یک معضل شود بنابراین از دست رفتن پایگاه اجتماعی وی بهنوعی افکار عمومی جامعه را آماده برخورد با ایشان میکند که بهترین راهکار مقابله با رفتارهای غیرمنطقی و عقلانی ایشان است.
ارسال نظر