10 تغییر مهم چین
سوالی که مطرح می شود این است که دنیای ما تحت رهبری چین به شکلی در خواهد آمد.
محمد حسن گودرزی: پیشرفت چین در حوزه های مختلف سیاسی و اقتصادی در نیم قرن گذشته بسیار سریع بوده و به نظر می رسد که این کشور تمام تلاش و اراده خود را معطوف به این کرده که ابرقدرت بعدی دنیا باشد. این موضع تا جایی پیش رفته است که رئیس جمهور این کشور، شی جین پینگ به طور واضح اعلام کرده که کشور تا سال 2050 رهبری دنیا را به دست خواهد گرفت.
اما سوالی که مطرح می شود این است که دنیای ما تحت رهبری چین به شکلی در خواهد آمد. وب سایت LISTVERSE در مطلبی تلاش کرده است که تصویری از دنیای تحت رهبری چین ارائه دهد.
10- آفریقا تبدیل به یک قدرت جهانی خواهد شد
افزایش قدرت چین تنها برای این کشور مفید نخواهد بود بلکه باعث ایجاد نوعی تعادل در دنیا خواهد شد و در این میان قدرت آفریقا افزایش پیدا خواهد کرد.
به نظر می رسد که بسیاری از مردم از نقش چین در آفریقا غافل مانده اند. چین در حال حاضر بزرگترین منبع کمک به آفریقا در جهان است. آنها میلیاردها دلار به این قاره سرمایه گذاری کرده اند و فقط قصد دارند بیشتر هزینه کنند.
به نظر می رسد که تا سال 2025، آفریقا 1 تریلیون دلار درآمد داشته باشد. آنها میلیاردها دلار در این قاره سرمایه گذاری کرده اند و قصد دارند این سرمایه گذاری را بیشتر کنند. تا سال 2025، چینی ها 1 تریلیون دلار در آفریقا سرمایه گذاری می کنند.
کشورهای غربی در مورد سرمایه گذاری در کشورهای آفریقایی که بیشتر آنها توسط دیکتاتور ها اداره می شوند دچار شک و تردید های اخلاقی هستند. منابع مالی آمریکا بسته به اینکه چه کسی رئیس جمهور کشور آفریقایی مورد نظر است ممکن است تغییر کند.
اما چین اهمیتی نمی دهد که آفریقا چه می کند. چینی ها با خوشحالی به بدترین ستمکاران آفریقایی تا زمانی که برای آنها سودآور باشد که معمولا همینطور است پول می دهند. چین می گوید هر دلاری که در آفریقا سرمایه گذاری می کند، بازدهی شش برابر دارد.
آفریقا در حال حاضر خود را به عنوان یکی از نزدیکترین شرکای تجاری چین می داند و در عوض، چین برای اکثر کشورهای آفریقایی در سازمان ملل متحد لابی کرده است. این به آن معنا است که با افزایش قدرت چین، آفریقا هم قدرتمند تر می شود و از آنجایی که آنها مجاز به انجام کارها به شیوه خود هستند، ما فقط شاهد یک جهان تحت نفوذ چین نخواهیم بود، بلکه دیدن جهان تحت نفوذ آفریقا نیز هستیم.
9-آمریکا دچار رکود خواهد شد
ایالات متحده هنگامی که جای خود را به عنوان ابرقدرت جهان از دست می دهند، به شدت تحت تاثیر قرار می گیرد. آنها فقط به آرامی به جایگاه دوم نخواهند رفت - بلکه دچار یک رکود عظیم اقتصادی خواهد شد.
در حال حاضر، آمریکا در جای خوبی قرار دارد؛ زیرا ارز این کشور تقریبا در همه بخش های تجارت بین المللی استفاده می شود. با دلار آمریکا به مانند استاندارد جدید طلا رفتار می شود و اقتصاد آمریکا را نسبتا پایدار نگه می دارد. اما چین به طور کامل قصد دارد موضع آمریکا را متزلزل کند. چینی ها اعلام کرده اند که طرح خود را برای جایگزینی یوان چینی به جای دلار آمریکا به عنوان استاندارد تجارت بین المللی در نظر دارند و اگر آن را به اتمام برسانند، آمریکا به سختی ضربه می خورد.
بعد از اینکه دلار جایگاه خود را به عنوان ارز بین المللی از دست بدهد اقتصاد این کشور دچار رکود شدید خواهد شد. ایالات متحده تقریبا یک شبه دو درصد از تولید اقتصادی خود را از دست خواهد داد. قیمت های واردات به سرعت افزایش و قیمت صادرات کاهش خواهد یافت و شمار زیادی از مردم کار خود را از دست می دهند.
و بعد از همه این ها آمریکا به آفریقا برای کمک التماس خواهد کرد.
8- پلیس جهانی به پایان خواهد رسید
برخی از افراد ممکن است این تفکر را داشته باشند که در صورت قدرت گرفتن چین، این کشور همه را به سوی حکومت کمونیستی سوق خواهد داد، چین از قدرتش برای سوق دادن کشورها به سوی کمونیسم استفاده نخواهد کرد و همانطور که روابط این کشور با آفریقا نشان می دهد، چین به آرامی و با ملایمت رفتار خواهد کرد.
چین دارای سیاست رسمی عدم دخالت در دولت های قاره آفریقا است. در حالی که ایالات متحده سابقه فراوانی در کشورهای توسعه نیافته و از قدرت برکنار کردن دیکتاتورهای این کشورها دارد دارد، چین به عنوان یک قائده آنها را به حال خود رها می کند. چینی ها حتی در جاهایی که جنایات علیه حقوق بشر صورت می گرفت مانند سودان و زیمبابوه سرمایه گذاری می کردند و پلیس کشورهای دیگر بودن را در پیش نمی گرفتند.
این تفاوت بسیار اساسی با ایالات متحده است. ارتش آمریکا دیگر نه فقط برای حفاظت از آمریکا بلکه در دفاع از تمامی اروپا و تقریبا هر کشور دموکراتیک در جهان وارد عمل می شود. اما چین اهمیتی برای دموکراسی قائل نیست و اگر این کشور بخواهد آمریکا را از قدرت خارج کند شاهد پایان دوران هجوم سربازان به کشورهای توسعه نیافته اند خواهیم بود.
7- استادان دانشگاه باید درس های مورد تایید دولت را آموزش دهند
چین ممکن است سایر کشورهای توسعه نیافته را بمباران نکند اما این به این معنا نیست که آنها را به حال خود بگذارد بلکه این کشورها را از طریق آنچه که "قدرت نرم" خوانده می شود تحت تاثیر قرار خواهد داد.
بخشی از این اعمال قدرت از طریق مدارس انجام می شود. چین در حال حاضر در تلاش است تا دانشجویان زیادی را به دانشگاه های خود جذب کند. تعداد دانشجویان آفریقایی جذب شده توسط چین بیشتر از کل دانشجویان امریکا و بریتانیا است و بیش از همه سیاستمداران مشتاق را هدف قرار می دهند.
در مدارس چینی، معلمان به طور خاص آموزش داده می شوند تا ایده های مورد تایید دولت را به خصوص در مورد آرمان های چینی و کمونیست تدریس کنند. همانطور که چین به ابرقدرت جهان تبدیل شده است و بر این باور است که آنها این را حفظ خواهند کرد - اما اکنون آنها تلاش می کنند سیاستمداران آینده را از هر بخش از جهان تحت تاثیر قرار داده باشند.
اما این موضوع به همینجا ختم نمی شود. چین در حال حاضر بر مدارس کشورهای دیگر تاثیرگذار بوده است. چینی ها موسسات کنفوسیوس تحت کنترل دولت خود را در 1500 مدرسه مختلف در 140 کشور راه اندازی کرده اند. در این مدارس معلمان چینی به منظور حمایت از "مدل توسعه چین" و "تصحیح" تصورات غلط غربی در کلاس هایشان آموزش می دهند.
این به این معنا خواهد بود که وقتی چین به قدرت برسد کالج های آنها تنها در کشور چین عوض نخواهد شد بلکه شما در هر دانشگاهی در سراسر جهان یاد خواهید گرفت که درس های تایید شده دولت را بخوانید.
6- تاریخ، به زور مجددا بازنویسی خواهد شد
حزب کمونیست چین به طور علنی اعلام کرده است که قصد دارد تاریخ را بازنویسی کند. رئیس جمهور چین شی جین پینگ در یک سخنرانی خود گفت که در حال کار بر روی بهبود "ارتباطات بین المللی" است تا بتوانند نمایانگر "واقعی، چند بعدی و دیدگاه پانورامای" چین باشند.
چین مصمم است که آنچه را که "تصورات غلط غربی" از تاریخ را بازنویسی کند - یا به عبارت دیگر، ادراک جهان را با تاریخ خود عوض می کند. یکی از نکات مهم در دستور کار این است که برداشت جهان از مائو را تغییر دهیم تا دنیا وی را به عنوان رهبر عاقل و با نفوذ بپذیرد. چینی ها قصد دارند این ایده را که ظهور کمونیسم در چین مشکلاتی ایجاد کرده و آن را ملایمتر به تصویر بکشند را گسترش دهند و می خواهند از این موضوع خلاص شوند که کشتار میدان تیانآنمن بی عدالتی بود.
5- اروپا نزول خواهد کرد
بعد از سال ها حضور اروپا بر صدر جهان باید شاهد نزول آنها باشیم.
از سال 2000، قدرت کشورهای اروپایی هرگز تا این حد نزول نکرده است و این در حالی است که قدرت آسیا در حال افزایش است. در همین حال، چین همکاری خود را با کشورهای آسیایی و آفریقایی را تقویت کرده است، که می تواند به این معنی باشد که مرکزیت قدرت جهان فقط می تواند به سمت نیمکره شرقی متمایل شود. این موضوع پیشتر اروپا را تحت تاثیر قرار داده است. بسیاری از کشورهای اروپایی در واکنش به کاهش نفوذ خود تلاش کرده اند دوباره اتحاد قاره را در راستای افزایش قدرت آن احیا کنند.
در صورت قدرت گرفتن چین این انتظار را می توان داشت که اروپا و آمریکا کمتر برای متحدانشان در شرق اهمیت داشته باشند. اروپایی ها خواهند دید که با کمتر شدن دستمزد ها، امکانات به سوی آفریقای متحول شده و آسیا خواهد رفت.
4- فیلم های سینمایی پروپاگاندای دولتی خواهند بود
چین همواره در مورد اهدف خود نگرانی داشته است. چینی ها می خواهند آنطور که شی جین پینگ اعلام کرده، فیلم های سینمایی "حزب ما، کشور ما، مردم ما و قهرمانان ما را تحسین کنند" و اطمینان حاصل کنیم که چین به عنوان یک مکان متمدن با تاریخ غنی، با حکومتی خوب و یک اقتصاد پیشرفته، به تصویر کشیده می شود.
حکومت چین حالا شرکت فیلم سازی خود را دارد و تلاش می کند که فیلم های مورد نظر خود را در آنجا بسازد. چینی ها در حال کار بر روی ساخت فیلم های خود هستند و به عنوان مثال مت دیمون (Matt Damon ( را به عنوان ستاره فیلم دیوار بزرگ (The Great Wall) به خدمت گرفتند.
از سوی دیگر چین تلاش می کند که شرکت های فیلم سازی در کشورهای دیگر را مجاب به بازنویسی فیلم های خود کنند. برای مثال، در فیلم سقوط سرخ (Red Dawn) محصول 2012، شخصیت های منفی فیلم از چین به کره شمالی تغییر ملیت دادند. این در حالی بود که ماجرای فیلم آینده نگر لوپر (Looper) در چین آینده می گذشت.
چین به صراحت این ایده را مطرح می کند که هنر نباید توسط دولت کنترل شود در حالیکه اگر چینی ها قدرت بگیرند این کار را به روش خود انجام خواهند داد. هر فیلم جریان اصلی که شما می بینید، بدون توجه به جایی که ساخته شده است، توسط اداره تبلیغات تولید و تا زمانی که مهر تایید دولت را دریافت کند، پخش نخواهد شد.
3- ژاپن از جامعه بین الملل حذف خواهد شد
به گفته شیلا اِی.اسمیت (Sheila A. Smith) از شورای روابط خارجی (Council on Foreign Relations) هیچ کشوری مانند ژاپن قدرت گرفتن چین را درک نمی کند. قدرت گرفتن چین برای ژاپن بیش از هر کشور دیگری معنا دارد. زمانی که چین به راس قدرت برسد ژاپن مجبور به تبعیت از چین یا حذف از جامعه بین الملل می شود.
چین همچنان ژاپنی ها را برای خشونت هایی که در طول جنگ جهانی دوم مرتکب شده اند، نبخشده است. بخشی از این موضوع از آنجایی ناشی می شود که ژاپن هرگز به طور کامل از آنها عذرخواهی نکرده است. جنایت های ژاپنی هنوز هم در تبلیغات دولتی نقش مهمی ایفا می کنند و دولت اطمینان دارد که شهروندان چینی هرگز فراموش نمی کنند که ژاپنی ها دشمن آنها هستند.
تا کنون، ژاپن هیچ نشانه ای از عقب نشینی از اختلافات بسیاری که با چین داشته را نشان نداده است. اما اگر ژاپن آنچه که چین می خواهد به این کشور ندهد بعد از رسیدن این کشور به قدرت دوران سختی را خواهد گذراند. چین پیش از این تلاش کرده بود تا نقش ژاپن در سازمان ملل ضعیف شود. خبرگزاری دولتی این کشور به نام "شینهوآ"، یک بار نوشت:" ژاپن اگر همچنان می خواهد نقش پررنگ خود را در سازمان ملل داشته باشد باید نگاه خود را به بسیاری از مسائل تاریخی تغییر دهد."
2 - تایوان مورد حمله قرار خواهد گرفت
رسیدن چین به قدرت به معنای پایان استقلال تایوان است. چین همواره خواستار بازگشت تایوان به چین است تا جایی که شی جین پینگ رئیس جمهور چین گفته است که هرگز اجازه نخواهد داد که یک فرد، یک سازمان، یک حزب سیاسی، هر زمان یا به هر بهانه ای، قطعه ای از قلمرو چین را جدا کند.
چین به صراحت اعلام کرده که اگر تایوان داوطلبانه به چین ملحق نشود، این کشور را به زور پس خواهند گرفت. یکی از وزرای چین در سفارت این کشور در واشنگتن این موضوع را به روشنی بیان کرد:" روزی که ناوگان دریایی آمریکا به کاهوسینگ (Kaohsiung) برسد، روزی است که ارتش آزادی بخش چین تایوان را به وسیله نیروی نظامی با چین یکی کرده است."
چین به صراحت اعلام کرده که در صورت تلاش تایوان برای اعلام استقلال ، این کشور بدون توجه به اینکه چه کسی طرف تایوان را می گیرد با این کشور خواهد جنگید.
تنها چیزی که جلوی چین را تاکنون گرفته است عدم تمایل این کشور برای نبرد با آمریکا است. اما در صورت ابرقدرت شدن چین، تنها می توان به الحاق مسالمت آمیز تایوان به چین امیدوار بود.
1-جنگ بین چین و آمریکا رخ خواهد داد
چین از " به قدرت رسیدن صلح آمیز" خوشنود خواهد شد اما بعید است که این اتفاق بیفتد. تعداد موارد انتقال قدرت در سطح دنیا بدون خشونت بسیار کم بوده و احتمال کمی وجود دارد که این امر در مورد آمریکا و چین رخ دهد.
چین برای این موضوع آماده است و یکی از اهداف رئیس جمهور چین برای سال 2050 آماده سازی یک ارتش قوی است که همانگونه که اعلام کرده است بتواند جنگ را حتی علیه آمریکا با پیروزی پشست سر بگذارد. به نظر نمی رسد که آمریکا تنها قصد متوقف کردن چین را داشته باشد.
این دو کشور در یک چالشی که مدام عقب و جلو می رود، از نظر منازعات سیاسی و تعرفه های اقتصادی با یکدیگر درگیر هستند و به هر دلیلی این موضوع ممکن است به جنگ سرد جدیدی منجر شود یا اگر همه چیز به تندی پیش رود، یک جنگ وحشیانه و خشونت آمیز رخ خواهد داد که فقط یک ابرقدرت در پایان آن باقی می ماند.
ارسال نظر