به گزارش پارس نیوز، جانان ویلسون نوشته تیم ها حین سقوط های غیرمنتظره بیش از همیشه به آن "خود همیشگی شان" نزدیک می شوند، خصوصا تیم هایی که بزرگ بوده اند و داعیه قهرمانی داشته اند. نوشته آن "خود همیشگی" تیم های بزرگ طی فروپاشی شان آمیخته به نوعی هجو هم می شود، چنان که هم اسپانیایی ها و هم آلمانی ها با نوعی طنز حذف شدند. اسپانیا جان کند تا روسیه را به زانو درآورد و سرانجام زانو زد و ژرمن ها هم دو گل از کره جنوبی دریافت کردند که تماشای گل دوم با جلو تاختن مانوئل نوئر، دروازه بانی معروف به بازی با پا، هنوز هم باورنکردنی نیست.

 

دو تیم بزرگ سقوط کرده تحت تاثیر پپ گواردیولا بازی می کردند. تیم های گواردیولایی هم در اسپانیا قهرمان لیگ شده بودند (بارسلونا)، هم در آلمان (بایرن مونیخ) و هم در انگلیس (منچستر سیتی). آنها در ایتالیا هم در رتبه دوم قرار گرفته بودند (ناپولی). تیم ملی اسپانیا در 2010 قهرمان جهان شده بود و تیم ملی آلمان در 2014. در این دوران چندین تیم و مربی های شان به نبرد با فوتبال گواردیولایی برخواستند: بوروسیا دورتموند به رهبری کلوپ طی سال های 14-2012 همه را مجذوب کرد، بایرن مونیخ به رهبری یوپ هاینکس در نیمه نهایی لیگ قهرمانان 2013 بارسا را 0-7 طی دو دیدار خرد کرد، و البته در سطح پایین تری رئال مادرید هم با ژوزه مورینیو به نبرد با مکتب گواردیولا برخواست.

 

 

"فوتبال ملی" با "فوتبال باشگاهی" همیشه تفاوت داشته. خصوصا آن که باشگاه ها طی چهار دهه اخیر اهمیت بیشتری از تیم های ملی پیدا کرده اند و از آن مهم تر باشگاه هایی اوج گرفته اند که با تکیه به بازیکنان بومی پرواز نکرده اند، مثل منچسترسیتی یا پاری سن ژرمن. فوتبال ملی گاهی معرفی کننده روندهای تاکتیکی بوده، ولی هرگز شکل دهنده راه و رسم تاکتیکی نبوده. وقتی برزیل در جام جهانی 1958 با چهار مدافع بازی کرد، خیلی ها دفاع چهار نفره را کشف کردند، ولی دفاع چهار نفره طی چهار سال پیش از آن در باشگاه های فلامینگو و سائوپائولو اجرا شده بود. چنان که وقتی هلند در جام جهانی 1978 "توتال فوتبال" را به نمایش گذاشت، آژاکس با همان فوتبال به رهبری رینوس میشل و استفان کواچ کمی پیشتر سه بار پیاپی قهرمان اروپا شده بود.

 

حذف زودهنگام آلمان و اسپانیا نه سقوط "فوتبال مالکانه" که سقوط مربیان دو تیم و بازیکنانش - همه صاحبنام - بود. یواخیم لو در بازگشت به آلمان پذیرفت مردانش با تکبر راهی میدان شده بودند. پذیرفت او در انتخاب بازیکنانش بیش از اندازه به نام های بزرگ دل بسته بود. در عین حال یواخیم لو یادش نرفته بود مردانش در جام جهانی چهار سال پیش چگونه تدریجا خود را پیدا کردند و سرانجام قهرمان شدند. آلمان برابر غنا در مرحله گروهی به دست و پا زدن افتاده بود، تیمی شده بود بدون توازن در دفاع و حمله که 2-1 عقب افتاد. میروسلاو کلوزه کهنه کار بود که در دقیقه 69 جای ماریو گوتزه جوان را گرفت و و دو دقیقه بعد در دقیقه 71 بازی را به تساوی 2-2 کشاند. آلمان در مرحله یک هشتم نهایی برابر نیجریه هم زجر کشید و در وقت اضافی 1-2 پیروز شد. در حقیقت ژرمن ها از مرحله یک چهارم نهایی برابر فرانسه خودش را پیدا کردند. کلوزه دوباره در نوک حمله قرار گرفت و اوزیل، کروس و مولر پشت سرش قرار گرفتند. مثل همیشه با افزایش تعداد بازی ها استراتژی های گروهی سامان بیشتری گرفتند.

 

 

دو سال پیش بود که ژاوی در مصاحبه ای گفت اسپانیا برابر تیم هایی با سیستم 2-5-3، مثل شیلی در 2014 و ایتالیا 2016، به دردسر می افتاد، چرا که پرسینگ برابر تیم هایی با دفاع پنج نفره دشوار بود، خصوصا وقتی که دو مهاجم شان، مدافعان میانی اسپانیا را به بند می کشیدند. روسیه 2018 به رهبری چرچسف هم با چنان تمهیدی اسپانیا را به بند کشید. اسپانیایی ها 1107 پاس رد و بدل کردند، ولی برابر روس هایی که نمی خواستند بازی کنند متوقف شدند و سرانجام طی ضربه های پنالتی زانو زدند. فرناندو هیرو مربی اسپانیا در توصیف آن شکست گفت "... در 2008، 2010 و 2012 بازیکنان بزرگی داشتیم" و سپس افزود "... در آن سال ها جوری بازی می کردیم که تیم ها نمی دانستند چگونه برابرمان بازی کنند، ولی حالا تیم ها با پنج بازیکن دفاع می کنند، توپ ها مستقیم ارسال می شوند و جابجایی ها سریع تر از گذشته شده اند. حالا همه چیز تغییر پیدا کرده".

 

جاناتان ویلسون نوشته سقوط اسپانیا برتافته از نشستن ناگهانی هیرو روی آن نیمکت بود. نوشته هیرو با اخراج جولین لوپتگی در آستانه آغاز رقابت ها به انجام "ماموریت غیرممکن" روی آورد. یکی از آن مربی هایی شد که فرصتی برای شکل داشتن انگاره هایش نداشت، مثلا برخلاف کارلوس کی روش در تیم ملی ایران که حضور دیرپایش روی آن نیمکت به تیم ایران هویتی - ولو نقد پذیر از نگاه منتقدانش - مبتنی بر دفاع آهنین بخشیده. در حالی که هیرو - برخلاف سال های حضورش در میدان - هم برابر مراکش و ایران در مرحله گروهی و هم مقابل روسیه در پلی آف در لحظاتی مردی مات و میخکوب شده بود. پیش از آن تصور می کردیم لوپتگی اسپانیا را پس از دو تورنمنت نومید کننده احیا خواهد کرد، ولی اسپانیا قربانی رویارویی "تیم ملی" و "باشگاه" شد، قربانی رئال مادرید، قهرمان اروپا. باشگاه دوباره قدرتش را به رخ تیم ملی می کشید و لوپتگی از تیم ملی می رفت روی نیمکت رئال.

 

*اشاره دارد به نقل قولی از یک مفسر فوتبال اروپایی که شمردن تعداد پاس ها در بازی های فوتبال جام جهانی را به حسابداری تشبیه کرده بود.